آگاه: «الرّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ اْلإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ» (الرحمن/آیات ۴-۱)
«خدای رحمان، قرآن آموخت، انسان آفرید و به او بیان آموزش داد.»
مثلث «قرآن»، «انسان» و «بیان» سه نعمت آسمانی است که هر سه در رحمت بیکران الهی ریشه دارد. قرآن «پیام» است و انسان «گیرنده پیام» و بیان «ابزار پیام رسانی» است و خداوند رحمان «مبدأ فرستنده» این پیام محسوب میشود. هدف پیامرسانی الهی، فراخوانی انسانها به «معرفت»، «عبادت الهی» و «عدالت اجتماعی» است. آگاهی از قوانین خلقت، آگاهی از روند عمومی آفرینش، ضرورت هماهنگی انسان با نظام جهان، بهرهگیری درست از نعمتهای الهی، شناخت آیات او و حرکت در مدار فرمان او، هدف این پیامرسانی است. واژههای بیان، قول، کلام، قلم، هدایت، ابلاغ، لسان، صدق و کذب، امر و نهی و ...، ابعاد کار رسانهها را روشن میسازد.
اهداف رسانهها در جامعه دینی از دیدگاه قرآن
انتخاب هدف، مهمترین گام در هر حرکت رسانهای است. اصولا آنچه اقدامات انسان را الهی، انسانی، فرهنگی و ارزشی میسازد، برگزیدن مقاصد عالی معنوی و الهی است و آنچه تلاشهای انسان را به بیراهه میبرد، اهداف نامقدس و شیطانی است. در نگاه قرآن رسانهها باید، پیامهای خدایی را به جوامع بشر ابلاغ کنند. همان اهدافی که از نزول قرآن و کتب آسمانی و آمدن پیامآوران الهی مورد توجه بوده، در رسانهها نیز باید تبلیغ و ترویج شود.
رسانهها و خردورزی
از دیدگاه تعالیم اسلامی تاسیس و پیدایش رسانهها برای رشد خردورزی است. رسانهها باید به تقویت عقل و اندیشه جوامع بشری و افزایش دانش و بینش انسانها، بیندیشند.
هدف رسانهها، سرگرمی و بازی و وقتکشی و غفلت آفرینی و پر کردن اوقات فراغت و تامین اقتصادی خود و باند و گروه همکاران به هر قیمت و هر شکل و بازی با افکار عمومی نیست؛ بلکه هدف آنها باید بیان آیات خدا، نعمتهای خدا، قوانین الهی، معرفی خدا، روشنگری در زمینه راه خدا، معرفی دشمنان و دوستان خدا، ایجاد انس و الفت و همکاری و همفکری بین بندگان خدا و تقویت حرکت عمومی در مسیر اهداف بلند الهی باشد. رسانهها باید صدای خدا در جهان هستی باشند، باید آوای آگاهی، آزادی، عدالت، فضیلت، اخلاق، عبادت، احسان و ایثار باشند. رسانهها باید مجرایی برای تفکر باشند.
«قَدْ بَیّنّا لَکُمُ اْلآیاتِ لَعَلّکُمْ تَعْقِلُونَ»،(بقره/۲۱۸) «قَدْ بَیّنّا لَکُمُ اْلآیاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ»(آل عمران/۱۳۸)؛«کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمُ اْلآیاتِ لَعَلّکُمْ تَتَفَکّرُونَ»(بقره/۲۱۹)
رسانهها و هدایتگری
رسانهها باید انوار الهی را در عالم رله کنند و بازتاب دهند. رسانهها باید پژواک صدای آسمان در زمین باشند. آنها باید عامل تولید نور، تقویت نور، توزیع نور و انتقال نور به جامعه جهانی باشند.
اگر بسیاری رسانهها درجهان امروز بر دروغ، فریب، ابهامگویی، مبهمنویسی و تزویر استوارند؛ رسانههای اسلامی باید از صداقت، واقعبینی، روشنگری و حق نمایی بهره گیرند.
«هذا بَیانٌ لِلنّاسِ وَ هُدًی وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتّقینَ»( آل عمران/۱۳۸)
«این کتاب روشنگری برای مردم و مایه هدایت و اندرز برای پارسایان است.»
ویژگیها و شاخصهای رسانه دینی
- رسانهها در قرآن و آموزههای اسلامی ویژگیها و شاخصهایی دارند که به برخی از آن اشاره میشود:
- رسانهها باید مخاطب خود را به تفکر و اندیشه فراخوانند و از تحریک صرف عواطف و احساسات پرهیز کنند.
- رسانهها باید به تذکر و یادآوری آگاهیهای نهفته بشری دعوت کنند و از غوغاسالاری و جنجال اجتماعی اجتناب کنند.
- رسانهها باید مخاطبان خود را به تقوا و پارسایی فراخوانند و با سخن و عمل خویش گناه و عصیان الهی را تشویق نکنند.
- رسانهها باید منادی تعقل و خردورزی باشند و از آمال و آرزوهای پست و حیوانی با مخاطب خود سخن نگویند.
- رسانهها باید از ارائه محتوای لغو و لهو و سرگرمیهای بیهوده و بیفایده به مخاطب اجتناب کنند.
- رسانهها باید منادی امید و اعتمادبهنفس و توکل بر خدا باشند و از القای یأس و خودکمبینی و حیرت و سرگردانی به مخاطب اجتناب کنند.
- رسانهها باید حق و وظیفه را با همدیگر برای خود و رسالتشان در جامعه و برای مخاطب در نظر گرفته و از هر دو آنها با هم در جامعه سخن بگویند و فقط از حقوق خود یا مردم دم نزنند.
- رسانهها باید کوششها و تلاشهای مثبت دیگران را ببینند و از آنها تقدیر و تشکر کنند و فقط بهدنبال عیبها و نقصها و کمبودها و بزرگنمایی آنها و سیاهنمایی نباشند.
- رسانهها باید منادی توحید و ولایتمداری بوده و از ولایتگریزی و ولایتستیزی بپرهیزند.
- رسانهها باید منادی عدالت و ضد ظلم و بیداد و تجاوز باشند و با ستمگران و متجاوزان دست در یک کاسه نداشته باشند و در کتمان ظلم و عادیسازی آن نکوشند.
- رسانهها باید منادی و مبلغ و مدافع شریعت الهی و قانون خدا بوده و قوانین الهی را با شبههافکنی و تردیدآفرینی و تأویل نادرست از اجرا بازندارند.
- رسانهها باید منادی و حامی معروف و یار و یاور آمران به معروف باشند و از دشمنی با معروف یا بیتفاوتی در برابر معروف و منکر بپرهیزند.
- رسانهها باید در برابر منکرات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی فریاد برآورند و فقط برای منافع گروهی و شخصی به تکاپو نیافتند.
در رسانه اسلامی رضای خدا، معیار و مدار ارزیابیهاست و همه تلاشها و جاذبهها فقط صرف شکار و جذب مخاطب (بینندگان، شنوندگان و خوانندگان) نمیشود.
جهاد رسانهای، ضرورت و نیاز امروز
اگر روح انسان را بسان یک کشور بزرگ فرض کنیم، این کشور نیز «صادرات» و «وارداتی» دارد. کشوری که صادرات و واردات آن کنترلشده و حسابشده باشد، عزت و عظمت آن دستخوش بازیهای دیگران قرار نمیگیرد. روح و روان ما هم صادرات و وارداتی دارد. «رسانهها» حامل محصولات فکری فرهنگی است که بدون حقوق گمرکی وارد و صادر میشود. اگر محصولات یادشده الهی و اخلاقی و انسانی باشد، استقلال و آزادی و ایمان و آگاهی انسانها محفوظ میماند و اگر محصولات فرهنگی، به نام فرهنگ و هنر و ورزش و دانش ولی آلوده به اهداف و آرمانها و پیامها و خواستههای شیطانی باشد، ذهن زمین و فکر و قلب بشریت را به ویروسهای گوناگون آلوده میسازد. رسانههای هر کشور نقش «ارتش فرهنگی» آن را ایفا میکنند. دشمنان همیشه قبل از «فتح نظامی» به «فتح رسانهای و فرهنگی» میاندیشند. وقتی سربازان یک جبهه شیفته و شیدای اندیشهها، موازین و اخلاق و رفتار جبهه دشمن شوند، در حقیقت به اردوی دشمن میپیوندند و اگر به دلیل ترس و یأس توان رقابت و قدرت مبارزه را از دست بدهند، دیگر نیروی مدافع و سرباز محسوب نمیشوند. «رسانهها» در جنگ فرهنگی یا قلب دشمن را فتح میکنند که این، پیروزی بزرگ است یا انگیزه مبارزه و دفاع را از آنان سلب میکنند که سربازان از میدان دفاع و جهاد کنار میروند. بیشک دفاع از حق و عدالت در برابر قدرتمندان ستمگر، یکی از برترین انواع جهاد است. در احادیث مشترک شیعه و سنی از رسول خدا(ص) نقل شده که فرمود: «افضل الجهاد کلمة عدل عند سلطان جائر» (سنن ابن ماجه، ۱۳۵۸:ح۴۰۱۱)
«برترین جهاد، سخن عادلانهای است که نزد پیشوای ستمگر گفته شود.»
جهاد رسانهای، امروز همان جهاد لسانی در فرهنگ اهل بیت(ع) است. امیرمؤمنان در نامهای که پس از ضربت خوردن برای امام حسن و امام حسین(ع) نوشتهاند، جایگاه جهاد به طور عام و جهاد رسانهای را چنین یادآوری کرده است:
«والله الله فی الجهاد بأموالکم و أنفسکم و ألسنتکم»(نهج البلاغه فیض الاسلام،۱۳۸۱: نامه ۴۷)
خدا را، خدا را، در جهاد مالی و جانی و زبانی در نظر داشته باشید.
بدون تردید «جهاد زبانی» شامل جهاد قلمی و جهاد تصویری و هر گونه جهاد رسانهای میشود. هر گونه امربهمعروف و نهیازمنکر، نمونهای از جهاد زبانی و رسانهای است.
توقف و تعطیل جهاد رسانهای، یکی از مراحل کوتاهی در وظیفه جهاد است که پیشوای پارسایان نسبت به آن هشدار میدهد:
«أَوَّلُ مَا تُغْلَبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْجِهَادِ الْجِهَادُ بِأَیْدِیکُمْ، ثُمَّ بِأَلْسِنَتِکُمْ ثُمَّ بِقُلُوبِکُمْ؛ فَمَنْ لَمْ یَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً، وَ لَمْ یُنْکِرْ مُنْکَراً، قُلِبَ فَجُعِلَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ وَ أَسْفَلُهُ أَعْلاَهُ»(همان، حکمت ۳۷۵)
«اولین مرحله جهاد که در آن مغلوب میشوید، جهاد عملی و یدی است. دومین مرحله که از آن شکست میخورید، جهاد با زبانهایتان (جهاد رسانهای) است. سپس از جهاد قلبی مغلوب میشد. پس هر کس با قلبش معروف را نشناسد و منکر را منکر نداند، وارونه شده و بالای او پایین و پایین او بالا قرار گرفته است.»