آگاه: در ابتدای این مراسم غلامرضا اعوانی، از رؤسای اسبق موسسه حکمت و فلسفه سخنانی درخصوص دوره مدیریتش در این موسسه گفت: ایران تنها کشوری است که حکمت دارد و ما نباید چیزی که مفت و مجانی بهدستمانرسیده را بهراحتی از دست بدهیم. تهران شهر هزار حکیم است؛ شهری که اولین دانشگاه به سبک غربی در آن ساخته شده است. به همین دلیل هم اقتضا میکرد که موسسهای مثل حکمت و فلسفه در آن بنا شود. وی گفت: اعتبار و ارزش این موسسه را میتوان با افرادی که در آن حضور داشتند مثل پروفسور ایزوتسو و هانری کربن فهمید. ایزوتسو یکی از بزرگترین فلاسفه ژاپن در قرن بیستم است و پس از مرگش هم کتابهای بسیاری درباره او نوشته شده است؛ بنابراین اصلا آدم کمی نبوده است. در سال۱۳۷۰ اینجا پژوهشکده ادیان و حکمت نام داشت اما به کوشش بنده یک موسسه پژوهشی شد و ما در آن در ۶رشته دوره دکتری گذاشتیم که فلسفه و فقه و حکمت یکجا جمع شدند.
استفاده از اساتید سراسر کشور
این چهره ماندگار فلسفه ادامه داد: همچنین دورههایی داشتیم که در آن تدریس دروس آزاد ازسوی استادانی چون دکتر دینانی، دکتر محقق داماد، مرحوم سجادی و اساتید دیگر صورت میگرفت. خود بنده در این موسسه چندین دوره فصوص و شفا درس دادم. همچنین طرح تصحیح انتقادی آثار ابنسینا را کلید زدم چون بسیاری از این آثار تصحیح نشده بودند.
اعوانی خطاب به رییس جدید موسسه گفت: این موسسه پسوند «ایران» را دارد و ایران محدود به تهران نیست؛ بنابراین باید تمام اساتید از همه شهرهای کشور در این موسسه بهکار گرفته شوند؛ به بیان دیگر، فعالیت موسسه باید در سطح ملی باشد. پایاننامههای فلسفی سراسر کشور باید به اینجا بیایند و کارهایی انجام شود. استفاده از اساتید در کنگره و برنامهها، فعالیت در عرصه بینالمللی، حضور در کنگرههای بینالمللی و استفاده از اساتید خارجی و دعوت از آنها مهمترین کارهایی است که باید صورت بگیرد. در زمانی که بنده ریاست اینجا را برعهده داشتم چندین استاد خارجی عضو موسسه بودند.
این استاد فلسفه با بیان اینکه قدر پژوهش در ایران دانسته نمیشود، گفت: متاسفانه در حوزه پژوهش آنقدری که باید، کار نشده است؛ مثلا همان موضوع تصحیح انتقادی آثار ابنسینا هنوز به سرانجام نرسیده است که امیدواریم زودتر به نتیجه برسد. آقای رییسجمهور در یکی از سخنرانیهای اخیرشان به موضوع سیاستزدگی اشاره کردند که سیاستزدگی مخل علم است. این اشاره بسیار مهم و بجا بود، چون ما نباید بگذاریم اقتضائات علم تحتتاثیر سیاست قرار بگیرد. خیلی از اساتید بزرگ ما امروزه بازنشسته شدند. لازم است که آنها به خدمت گرفته شوند و جایی برایشان در نظر گرفته شود. وی در پایان گفت: رفتار و اخلاق آقای دیرباز که بنده ایشان را میشناسم بسیار فلسفی بود و به نوعی ایشان جامعه الحکمتین بودند. همچنین به آقای واله بابت این انتصاب تبریک میگویم و امیدوارم آنطور که شایسته است اینجا را مدیریت کنند.
بابت مضیقه مالی همکاران عذرخواهم
سپس حجتالاسلام عسکر دیرباز، رییس سابق موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه گفت: درخصوص موسسه لازم است درباره توسعه عمرانی و توسعه گروهها توضیحاتی بدهم. دررابطهبا توسعه عمرانی که لازم است بگویم ساختمانهای موسسه میراثی است و باید هرچه زودتر تعیینتکلیف شوند. اما درمورد توسعه گروهها لازم است بگویم که قبل از بنده آقای شریفی چند گروه اضافه کرده بودند و در دوره بنده هم گروههایی اضافه شد و بهاینترتیب درحالحاضر بستر اینکه موسسه تبدیل به پژوهشگاه شود آماده است. اگر این اتفاق بیفتد هم امکان جذب نیروی انسانی فراهم میشود و هم بودجه افزایش پیدا میکند ضمن اینکه تاثیرگذاری آن هم بیشتر میشود.دیرباز در ادامه با گلایه از اینکه بودجه موسسه خیلی کم است، توضیح داد: متاسفانه با بودجهای که موسسه حکمت و فلسفه دارد کفاف خرجهای روزمره خودش هم نمیدهد و بنده لازم است در همینجا از همه همکاران کارمند و اعضای هیاتعلمی موسسه که در این سالها در مضیقه بودند عذرخواهی کنم. اما مطلب مهم دیگر اینکه به برکت انقلاب اسلامی وضعیت حکمت و فلسفه در کشور ما خیلی بهتر از قبل از انقلاب شده است و اگر این موسسه پژوهشی به پژوهشگاه هم تبدیل شود میتواند یک سر و گردن از بقیه پژوهشگاههای کشور بالاتر رود. وی گفت: یکی از نکاتی که در دوره مدیریت جدید باید به آن اهمیت داده شود موضوع بینالمللیشدن موسسه است که امیدواریم به فضل دولت فعلی و حضور دکتر واله این اتفاق محقق شود. بنده ایشان را از دانشگاه تربیت مدرس میشناسم و در این مدت هم هر کجا که رفتم همه از ایشان تعریف میکردند.
اساتیدی که رفتند، برگردند
حسین واله، سرپرست جدید موسسه حکمت فلسفه سخنران بعدی این مراسم بود. وی گفت: بنده امروز نباید زیاد حرف بزنم، بلکه باید بیشتر گوش دهم و اطلاعاتم بهروز شود. در ابتدا لازم است از دوستان بزرگواری که نسبتبه من حسنظن داشتند و همچنین دوستان وزارت علوم بابت انتخاب اینجانب تشکر کنم. بنده هفته پیش در خدمت جمعی از دوستان موسسه بودم و در جریان آشنایی افراد و موسسه قرار گرفتم. به نظرم لازم نیست الان بنده وارد جزئیات سیاستگذاری شوم.واله افزود: بخش زیادی از هویت این موسسه وامدار فعالیتهای دکتر اعوانی است و به نظر من، ما باید از نفر اول که این موسسه را تاسیس کرده تا نفر آخر از همه سپاسگزار باشیم، چون بهنوعی به ادامه وجود موسسه کمک کردهاند.
این استاد فلسفه ادامه داد: امیدوارم بتوانیم با همکاری، همفکری و مشارکت فعالانه و کنار نکشیدن و اهمیت به اهداف موسسه را که یک سرمایه قدیمی است حفظ کنیم. به عقیده من، شرط اصلی موفقیت مشارکت دوستان است و امیدوارم بنده هم از لطف و مشارکت آنها بهرهمند شوم.وی در ادامه افزود: همه ما اجماعنظر داریم که در حوزه فرهنگ و پژوهش اصل بر جمعیگرایی است. به همین دلیل، بنده یک خواهش دارم و آن هم اینکه اعضای هیاتعلمی، پیشکسوتان و افرادی که قبلا در موسسه بودند به هر روشی که صلاح میدانند دوباره در اینجا حاضر شوند و همکاریشان را ادامه دهند، چون غیر از این مسیر، راه دیگری نداریم.
واله در پایان اضافه کرد: درباره جزئیات بعدا صحبت خواهم کرد اما لازم است بگویم که به عقیده من باید آنچه عقل جمعی به آن رأی داده در موسسه اجرا کنیم؛ البته یکسری ماموریتها در یکسری چارچوب هم به ما محول شده که باید به آن پایبند باشیم؛ بنابراین همهچیز هم برحسب میل شخصی نیست. در پایان لازم است بگویم که امیدوارم بتوانم از لطف و همکاری دوستان استفاده کنم و پیشاپیش به خاطر زحماتی که به شما خواهم داد عذرخواهی میکنم.
کشورهای غربی در تولید مقالات اسلامی از ما جلوترند
آخرین سخنران این مراسم پیمان صالحی، معاون پژوهشی وزارت علوم بود.
وی گفت: در وزارتخانه ما میتوانیم با سیستمی که سیستم علمسنجی نام دارد متوجه شویم که هر کشوری چقدر توانسته در هر حوزهای تاثیرگذار باشد. براساس جستوجوهایی که ما در این سیستم انجام دادیم بیشترین مقالاتی که با کلمه کلیدی «اسلام» نوشته شده مربوط به کشور آمریکاست و جمهوری اسلامی در این حوزه در مقاطع بسیار پایین قرار دارد. در حوزه حکمت و فلسفه هم انتشارات کمی در سطح بینالمللی داریم، حتی در حوزه مهدویت هم کشورهای غربی از ما جلوتر هستند؛ بنابراین باید تلاش کنیم در سطح بینالمللی ظهور و بروز داشته باشیم.صالحی اضافه کرد: نگاه موسسه حکمت و فلسفه باید بینالمللی باشد تا بتوانیم فرهنگ و علم غنی را در جهان عرضه کنیم. ما هم برای تشویق این اتفاق جوایز و امتیازات زیادی گذاشتهایم. مصداق حضور من در این سه سالی که به مراسمهای تودیع و معارفه میرفتم شعر «صد شکر که این آمد، صد حیف که آن رفت» است. بنده دکتر واله را از زمانی که در دانشگاه شهید بهشتی بودم، میشناختم و خوشبختانه ایشان رزومه بینالمللی خوبی دارند که امیدواریم از آن بهخوبی استفاده شود.