آگاه: شاه‌بیت سخنان رهبری متمرکز بر این فقره بود که کسی نباید دچار این توهم شود که با اتفاقات رخ‌داده در سوریه، محور مقاومت منفعل و زمینگیر شده است؛ پویایی و داینامیک بودن، خاصیتِ جوهری محور مقاومت است؛ بدین معنا که زدودن و کنارزدن موانع، کار و تخصص راهبران و رزمندگان محور مقاومت است؛ موانعی که همیشه بوده و خواهند بود؛ تاریخ مقاومت گواهی می‌دهد که این جبهه حق‌مدار در مقطع نُضج‌گیری خود با موانع به مراتب سهمگین‌تر مواجه بوده و آنها را کنار زده است؛ فلذا درحال‌حاضر که شجره طیبه مقاومت از مرحله نُضج‌گیری فراتر رفته و به درختی تناور تبدیل شده، پس زدن موانع برای او، سهل است اما لازمه آن، اراده  داشتن و غافل نشدن است؛ امری که رهبری در فراز دیگری از بیانات‌شان، نسبت به آن نیز متذکر شدند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در فرازی از بیانات دیروزشان با تاکید براینکه فراگیرشدن گستره مقاومت در همه منطقه، نتیجه قطعی فشارها و جنایات دشمنان خواهد بود، افزودند: آن تحلیلگر نادان و بی‌خبر که این حوادث را باعث ضعیف‌شدن ایران می‌داند، بفهمد که ایران قوی و مقتدر است و مقتدرتر نیز خواهد شد.  ایشان مقاومت را واقعیتی ریشه‌دار در ایمان و باور ملت‌ها خواندند و افزودند: مقاومت به معنای ایستادگی در مقابل آمریکا و هر سلطه‌گر دیگر، و مخالفت با وابستگی و نوکری آمریکا، برای ملت‌ها یک عقیده بسیار مهم است و همین باور در ماه‌های اخیر باعث طرفداری پرشور ملت‌های منطقه و به تعبیری ملت‌های جهان از فلسطین و ابراز تنفر از صهیونیست‌ها شد.  بنابراین مفهوم «مقاومت» از نگاه رهبری، آن است که «مقاومت» یک تفکر و تصمیم قلبی و یک «مکتب اعتقادی» است. در منظومه فکری رهبری که محور مقاومت در راهبردهای کلان بر مبنای همین منظومه عمل می‌کند، مقاومت یک «ایمان» و «جوشش» است که با فشار آوردن نه تنها تضعیف نمی‌شود، بلکه قوی‌تر و جَسیم‌تر نیز می‌شود. همچنین طبق بینش رهبری، گفتمان عملی «مقاومت» با دیدن خباثت‌ها «با انگیزه‌تر و گسترده‌تر» می‌شود؛ ایضا «مقاومت» سخت‌افزار نیست که بشکند یا فروبریزد، بلکه مفهومی اعتقادی و قلبی است که شکست‌ناپذیر است.
سخنان روز گذشته رهبری، قابل‌توجه کسانی بود که پس از وقایع سوریه مدعی شدند کار مقاومت تمام است؛ همانطور که رهبری اشاره داشتند، مقاومت، درخت تناور و شجره طیبه‌ای است که در قلوب مردم منطقه ریشه دوانده است، فلذا هرچه فشار بیاورید محکم‌تر می‌شود، هرچه جنایت کنید، پرانگیزه‌تر می‌شود و هرچه با آنها بجنگید، گسترده‌تر می‌شود. اما یکی دیگر از فرازهای مهم سخنرانی دیروز رهبر انقلاب موضوع بازپس‌گیری مناطق تصرف‌شده سوریه به دست جوانان این کشور است؛ این حرف یعنی دولتِ احتمالیِ مستقر و تیم جولانی، مُستعجل و زودگذر خواهد بود و روی آرامش را نخواهند دید و جنبش‌های نوظهور از داخل و خارج سوریه، جولانی را ناکام خواهند گذاشت.
«در قضایای سوریه توطئه‌گر واتاق فرمان اصلی درآمریکا و رژیم صهیونیستی است. اما یک دولت همسایه سوریه نقش آشکاری دراین زمینه ایفا کرده و ایفا می‌کند»؛ این بخش مهم دیگری از بیانات رهبر انقلاب بود؛ موضوعی که نشان می‌دهد نباید راه را گم کنیم و توطئه‌گر اصلی را فراموش کنیم؛ البته که آن دولت همسایه نیز دیر یا زود چوبِ عاملیت و نقش‌آفرینی خود در توطئه توطئه‌گران را خواهد خورد.     دولت همسایه‌ای که بنا به گفته رهبر انقلاب در ماجرای سقوط بشار اسد در سوریه دخیل بود، «دولت ترکیه» است؛ نکته قابل تامل آنکه رهبری با ذکاوتی سیاسی که منحصر به ایشان است، تعمدا از لفظ «کشور همسایه» استفاده نکردند و فرمودند «دولت همسایه»؛ این امر می‌تواند بدین معنا باشد که اقدام صورت‌گرفته از ناحیه ترکیه در تجهیز و تسلیح معارضان شورشی سوری، کاری باندی بود و ارتباطی با ملت دوست و عزیز ترکیه ندارد. اردوغان، رییس‌جمهور ترکیه که در کودتای ۲۰۱۶ از ایران پناه خواست، چند صباحی است که در پس‌پرده مشغول شرارت است؛ ازجمله، حمایتِ ضمنی از تحرکاتِ عقیمِ جدایی‌طلبانه در ایران و اقدامات ژئوپلیتیک در حوزه کریدور زنگزور. بدون تردید، تحولات پیش‌رو، باندی را که او راه انداخته است ناکام و مُضمحل خواهد کرد و اردوغان تادیب شده و به آغوش اسلام ناب بازخواهد گشت؛ او باید تاریخ را بخواند و بداند که صهیونیسم به معنای دولت یهود، از همان سال۱۹۱۷ و قضیه اعلامیه بالفور، با دولت عثمانی که اردوغان میراث‌خواری آن را می‌کند، نزاع خونی و وجودی دارد. رهبری دیروز صرفا اشاره‌ای به این دولت همسایه کردند و پیامشان را مخابره فرمودند و قطعا آنکارانشینان، این پیام را دریافت کردند.
اما از بیانات روز گذشته رهبر انقلاب، این نکته نیز حائزاهمیت ویژه بود که گزارش‌های دستگاه امنیتی ما به سوری‌ها از شهریور ناظر بر تحرکات معارضان بود؛ این امر بیانگر اشراف اطلاعاتی ایران بر «میدان» است.