آگاه: از ۷مرداد که او حکم تنفیدش را ازسوی رهبر انقلاب دریافت کرد، فصل جدیدی در سپهر سیاست ایران با عنوان«وفاق ملی» گشوده است و اتفاقات جدیدی رخ داد. رأی اعتماد به همه کابینه یکی از این اتفاقات بود، چراکه بعد از دولت اصلاحات هیچیک از رؤسای جمهور نتوانسته بودند پس از معرفی کابینه رأی کامل را از مجلس کسب کنند و همواره با چالش عدم رأی اعتماد مجلسیها به یک یا چند وزیر پیشنهادی روبهرو میشدند. همین دولت سیزدهم با مجلس یازدهم کاملا همسو و نزدیک بود اما وزیر پیشنهادی آموزشوپرورش از فیلتر بهارستان عبور نکرد، به همین جهت حقیقتا همای سعادت بر پیشانی مسعود پزشکیان نشست، بهدلیل آنکه اکثر نمایندگان در مجلس دوازدهم، دیدگاه و بینش سیاسی رییس دولت جدید را نمیپسندند اما بااینحال همه وزرای پیشنهادی را روانه قوه مجریه کردند و این خود سیگنالی بود که قوه مقننه به ریاست محمدباقر قالیباف به دولت وفاقِ پزشکیان داد. در همان مقطع تحلیلهایی ارائه شد مبنی بر اینکه اگر مدیریت و نفوذ چهرههای شاخص و صاحبنام پارلمان همانند «قالیبافِ نواصولگرا» نبود، مجلس در همین ابتدای کار چنین چراغ سبزی به رییسجمهور نشان نمیداد، پس نباید جایگاه او را در همکاری و وفاق بین دولت و مجلس نادیده گرفت. حتی برخی از سیاسیون و رسانهایها به این موضوع اذعان کردند و از تَکرار تاریخ ـ در دوره دولت هفتم و مجلس پنجم ـ سخن میگفتند؛ دورهای که خاتمی در دولت و ناطق در مجلس با همکاری یکدیگر نشان داده بودند، رقابتها دیگر پایان یافت و باید خدمت کرد. وارد مباحث و حاشیههایی نیز که در آن مقطع شکل گرفت نمیشویم، چراکه قصد آن را نداریم و میخواهیم به «پیام وفاق» به بپردازیم. حرف این جماعت بعد از تشکیل دولت و رأی اعتماد مجلس به کابینه چهاردهم این بود که «در دوره جدید هم قالیباف و هم پزشکیان بهعنوان رقبای انتخابات، رقابت را کنار گذاشتهاند و دست دوستی برای پیشرفت کشور دادهاند؛ بالاخره تا چه زمانی باید همه امور را با عینک سیاسی و انتخاباتی دید. بخت با پزشکیان یار است، او در مجلس یاری به نام محمدباقر قالیباف دارد.» اما با این حال در یکی، دو ماه اخیر اتفاقاتی شکل گرفت که نگاه همین افراد به وفاق و همکاری رییس مجلس با دولت چهاردهم تغییر کرد؛ ماجرا از آنجا آغاز شد که مواضع رییس قوه مقننه نسبتبه دو رویداد مهم با واکنش حامیان دولت که پیش از این نظر دیگری نسبتبه او داشتند، مواجه شد. قالیباف در نخستین نشست خبری خود درپاسخ به این سوال که آیا مخالفت مجلس با لایحه مشاغل حساس بر وفاق بین دولت و مجلس سایه نمیافکند؟ به صراحت گفت: وفاقی که با لایحه یکفوریتی به هم بخورد همان نباشد بهتر است. این پایان ماجرا نبود، وقتی که رییس مجلس با صراحت خواست که محمدجواد ظریف از دولت پزشکیان با ظرافت وداع کند باز صداها بلند شد و در رسانهها و تحلیلهایشان میگفتند رییس مجلس به وفاق پشت کرد. قالیباف همچنان در صدر حملات لیبرالها قرار داشت. به اعتقاد همین جماعت سیاسی، هنگامی که قالیباف پای لایحه عفاف و حجاب ایستاد، نشان داد که میخواهد با مردم هماوردی کند. این موضوع را علی شکوریراد، عضو جبهه اصلاحات ایران و عضو شورای مرکزی اتحاد ملت بیان میکند و با اشاره به تاکید قالیباف بر رعایت تکلیف قانونی و شرعی خود میافزاید: این نوع موضعگیریهای آقای قالیباف درحقیقت نشاندهنده این است که میخواهد به یک عده از کسانی که با او همردیف و همرزم هستند بگوید که من شجاعت دارم در مقابل ملت بایستم و چیزی را که به ضرر کشور و مردم است، ابلاغ کنم. تا وقتی افراد و شخصیتهای سیاسی و مسئولان در مسیر و ریلی که به مذاق یک عده خوش میآید، حرکت میکنند با استقبال و تشویق روبهرو میشوند و میگویند وفاق چهها که در سپهر سیاست ایران نکرده است اما وقتی بخواهند نظر دیگری ارائه دهند، ترور شخصیت میشوند و باید پاسخ دهند، چرا زیر میز وفاق زدهاند! لطفا وفاق را مصادره نکنید.
وفاق را مصادره نکنید
هادی رضائی ـ دبیر گروه سیاسی
۲۶ آذر ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۴
دولت چهاردهم فعالیت خود را با مجلس دوازدهم آغاز کرد؛ بهدلیل شهادت آیتالله رییسی انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری کلید خورد و فرزندی از مجلس یعنی مسعود پزشکیان با رأی ملت بهمدت چهار سال سکانداری دستگاه اجرا را برعهده گرفت.