آگاه: از روز ۱۸آذر که دمشق ازسوی معارضان سقوط کرد، تجاوزات اشغالگرانه اسرائیل به نقاط مختلف سوریه آغاز شد و اکنون مناطق غربی سوریه تحت اشغال رژیم صهیونیستی است؛ صهیونیستها از این طریق میخواهند از ناحیه شرقی همچون ناحیه جنوبی، لبنان و حزبالله را محاصره کنند. از سویی دیگر، تمامی نقاط و پایگاههای حساس و راهبردی دفاعی و غیردفاعی سوریه ازسوی جنگندههای اسرائیلی منهدم شدهاند؛ همچنین برخی منابع خبر دادهاند که آمریکا قصد دارد سوریه را به سه منطقه تجزیه کند؛ منطقه جنوبی، برای دروزیهای متحد اسرائیل؛ منطقه مرکزی برای مزدوران اردوغان در قالب تحریرالشام و مناطق شمالی برای کُردهای متحد با آمریکا. این تقسیمبندی علاوهبر حکم به تجزیه سوریه، برای سالیان سال، شعله جنگ داخلی در این کشور را روشن نگه میدارد و بدینترتیب، اغراض و منافع آمریکاییها و صهیونیستها تامین میشود.
جوانان غیور؛ امید سوریها برای نجات از مهلکه تجزیه
اما در این بین، امید مردم سوریه، جوانان غیور این کشور هستند که باید ورق را برگردانند و جلوی تجزیه سوریه و نقض تمامیت ارضی و یکپاچگی ملی آن را بگیرند. رهبر انقلاب صبح چهارشنبه گذشته در دیدار هزاران نفر از اقشار مردم، با «تبیین لایههای مختلف حوادث سوریه، ترسیم منطق حضور ایران در این کشور، تشریح روند آتی تحولات منطقه و بیان درسها و عبرتهای قضایای سوریه»، تاکید کردند: این حوادث محصول یک نقشه آمریکایی-صهیونیستی است و گستره مقاومت با یافتن استحکام و انگیزه بیشتر در مقابل فشارها و جنایتها، به حول و قوه الهی همه منطقه را فراخواهد گرفت. رهبری در ادامه با اشاره به نقش جوانان سوری در آزادسازی این کشور گفت: البته این مهاجمینی که گفتم، هر کدام یک غرضی دارند؛ اهدافشان با هم متفاوت است؛ بعضیها از شمال سوریه یا جنوب سوریه دنبال تصرف سرزمینند؛ آمریکا به دنبال این است که جاپای خودش را در منطقه محکم کند؛ اهدافشان اینها است؛ و زمان نشان خواهد داد که انشاءالله هیچکدام به این هدفها نخواهند رسید. مناطق تصرفشده سوریه به وسیله جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد ــ شک نکنید این اتفاق خواهد افتاد ــ جاپای آمریکا هم قرص نخواهد شد و به توفیق الهی، با حول و قوه الهی آمریکا هم به وسیله جبهه مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد.اشاره نغز و حکیمانه رهبری به آزادسازی قطعی سوریه به دست جوانان غیور این کشور، خبر از یک طلیعه است؛ طلیعه نورانی رویش جوانان سوری علیه اشغالگری در این کشور. باید توجه داشت که بنمایه نظریه مقاومت یک بنمایه دینی و ایمانی است که ضد استعمارگری و اشغالگری و وابستگی است. صحنه دنیا صحنه تقابل جبهه حق و باطل است. سقوط نظام سوریه و به قدرت رسیدن گروههای معارض شاید یک شکست باشد اما به معنی نابودی گفتمان عملیاتی مقاومت نیست و در پرتوی این سقوط، فرصت رویشهای مقاومت در بین جوانان سوری به وجود میآید و بنمایه الهی و ایمانی مقاومت اجازه تسلیم و شکست را نمیدهد.مقاومت یک مکتب معنوی و اعتقادی است که با فشارها و تهدیدها نهتنها از بین نمیرود، بلکه گستردهتر، ریشهدارتر و عمیقتر میشود. مقاومت، زایش دارد؛ سختیها و مصائب، فرصتی برای رویشها و زایشها در محور مقاومت است؛ در همین سوریه، بهواسطه سقوط دمشق و مسلط شدن مزدورانی از ترکیه و اسرائیل در آن، فضای هرجومرج و تجزیه حاکم شده است؛ امری که برای جوانان غیور مذهبی و وطندوست سوری بسیار سهمگین است و غیرت آنان را بهزودی به جوش خواهد آورد و همین جوشش و خروش، همچون پتک بر سر اشغالگران و طراحان آمریکایی - صهیونیستی توطئه در سوریه فرود خواهد آمد.
زایشِ مقاومت از دل تهدیدها
نگاهی به تاریخچه مقاومت در منطقه، مؤید این دیدگاه و نظریه است که مقاومت از دل سختی و تهدید، زایش و رویش مییابد؛ غزه بهعنوان پایگاه اصلی مقاومت فلسطین، از دل سرکوبها و فشارهای رژیم صهیونیستی پدید آمد؛ حال آنکه توافقنامههایی نظیر «اسلو» تاثیری در تقویت مقاومت نداشتند، بلکه بالعکس، رنگ سازش به افکار و اذهان مردم مظلوم و سرکوبشده دادند و سرکوب شدن آنان را توجیه کردند اما این مقاومتِ زایشیافته از دل تهدیدها و سختیها بود که برای مردم منطقه، عزت و شوکت و ظفر آورد. تهدیدها و بحرانها، انگیزه مردم برای ایستادگی را تقویت کرده و زمینهساز شکلگیری جبهههای جدید مقاومت میشود. این دیدگاه نهتنها پاسخی به تحلیلهای بدبینانه است، بلکه نشاندهنده این است که مقاومت در مواجهه با چالشها، با بهرهگیری از فرصتهای نهفته در بحرانها، توانایی گسترش و تقویت خود را دارد.مقاومت در منطقه غرب آسیا همواره از دل بحرانها و فشارهای حداکثری شکل گرفته و رشد کرده است. برخلاف تصور رایج، جریانهای مقاومت در سراسر منطقه، نه در سایه صلح و سازش، بلکه در شرایط سرکوب و تهدید پدید آمدهاند. از فلسطین گرفته تا لبنان، عراق، یمن و حتی ایران، نمونههای فراوانی از این الگو به چشم میخورد.نوار غزه، بهعنوان پایگاه اصلی مقاومت فلسطین، از دل شدیدترین فشارهای اسرائیل به یک نماد مبارزه تبدیل شد. حزبالله لبنان نیز در واکنش به تجاوز اسرائیل به جنوب این کشور متولد شد و توانست به یکی از قدرتمندترین نیروهای مقاومت در منطقه تبدیل شود. در عراق، حشدالشعبی بهعنوان پاسخی به تهدیدات داعش و فشارهای آمریکا شکل گرفت و با قدرت گرفتن خود، حضور نظامی ایالاتمتحده در این کشور را به چالش کشید. انصارالله یمن نیز تحت فشار شدید جنگ و محاصره عربستانسعودی به یک نیروی منطقهای توانمند تبدیل شد و توانایی خود را با حملات موشکی به اسرائیل نشان داده است. حتی ایران نیز، بهعنوان مبدأ مقاومت در منطقه، از دل بحرانهایی چون جنگ تحمیلی عراق و توطئههای خارجی، به یک الگوی جهانی برای ایستادگی در برابر قدرتهای بزرگ تبدیل شده است.جهان اسلام در اقصینقاط خود، سرشار از جوانانی غیور است که میل به جهاد دارند و آماده هستند که در مقابل متجاوزان به بلاد اسلامی و توطئهگران مستکبر ایستادگی کنند. در هر سرزمینی که بیگانگان برای محو هویت آنها قدم برمیدارند جوانان مسلمان سرانجام صحنه را از دست آنها خارج میکنند و این اتفاق در سوریه هم خواهد افتاد. رهبر انقلاب فرمودند که مقاومت گسترش پیدا میکند و این یک امر حتمی الهی است. جوانان در جغرافیای رو به گسترش مقاومت اسلامی آمادگی کامل دارند که در مقابل متجاوزان به بلاد اسلامی و توطئهگران مستکبر ایستادگی کنند؛ همانطورکه تاریخِ چند دهه اخیر شاهد این استعداد و ظرفیت عظیم در بین جوانان مسلمان بوده است.