۱ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۶

آتوسا مومنی، رییس مرکز مطالعات منطقه‌ای پاسداری از میراث ناملموس در آسیای غربی و مرکزی یونسکو: یلدا، آیینی کهن و میراثی جهانی است که از ژرف‌ترین لایه‌های تاریخ و باورهای ایرانیان برآمده و به یکی از بزرگ‌ترین جشن‌های فرهنگی و معنوی جهان بدل شده است. این آیین، نه‌تنها پیوند انسان با طبیعت، بلکه ارتباط او با لایه‌های عمیق‌تر وجود، معنویت و حکمت را بازتاب می‌دهد. یلدا، شبی که در آن طولانی‌ترین تاریکی سال به امید روشنایی صبح سپری می‌شود، چیزی فراتر از یک آیین ملی است؛ فلسفه‌ای استوار است که آموزه‌های خود را در تمام ابعاد زندگی انسانی جاری ساخته است. در همین راستا، ثبت یلدا در فهرست میراث ناملموس یونسکو، نه‌تنها تاکیدی بر ارزش تاریخی و فرهنگی آن، بلکه بستری برای تقویت دیپلماسی فرهنگی، وفاق اجتماعی و گفت‌وگوی تمدن‌ها میان ملت‌هاست. یلدا، همچون نوروز، نماینده فرهنگ غنی و ریشه‌دار ایرانی است که مرزها را درنوردیده و به نمادی جهانی از صلح، همبستگی و طبیعت‌دوستی بدل شده است.

آگاه: یلدا، عبوری از دل تاریکی به روشنایی جاودان

یلدا شبی است که فلسفه آن، چنان که در اسطوره‌های کهن ایرانی نمایان است، از نبرد ازلی میان اهریمن تاریکی و فروغ اهورایی حکایت دارد. این فلسفه، چرخه حیات و هستی را در قالبی نمادین بازگو می‌کند: آنجا که پس از بلندترین شب سال، خورشید زاده می‌شود و جهان را با فروغ خود بار دیگر روشن می‌سازد. در این نگاه، یلدا تنها یک جشن نیست، بلکه منظومه‌ای است که در آن حکمت، عرفان و دانش طبیعت با یکدیگر آمیخته شده‌اند. به‌راستی، چه استعاره‌ای گویاتر از این برای زندگی انسانی که در دل تاریک‌ترین لحظات نیز بارقه‌ای از امید وجود دارد؟
 

تحولات یلدا در گذر تاریخ

یلدا، همچون خورشید، همواره زنده و پویا بوده است. این آیین، که از دوران باستان و نیایش‌های خورشیدگرا آغاز شد، در طول تاریخ، پدیده‌ای منعطف و تحول‌پذیر یافته است. در هر دوره‌ای، مردم با حفظ جوهره یلدا، آن را مطابق با شرایط اجتماعی، فرهنگی و مذهبی خود بازآفرینی و زیست‌پذیر کرده‌اند. از شب‌نشینی‌های خانوادگی گرفته تا مراسم شاهنامه‌خوانی و فال حافظ، یلدا به آیینی بدل شده است که در آن سنت و ادبیات سترگ پارسی به‌زیبایی با یکدیگر پیوند یافته‌اند. این پویایی و انعطاف‌پذیری و پاسخگویی به نیاز روز انسان‌ها در طول تاریخ، راز جاودانگی یلدا در گذر زمان است.
 

یلدا و شکرگزاری

شکرگزاری چه در فرهنگ ایران باستان و چه در آموزه‌های اسلامی، نمادی از قدردانی از نعمات اورمزدی، احترام به طبیعت و تعهد به آینده است. این فضیلت، انسان را به درک عمیق‌تری از پیوند خود با جهان هستی واداشته و راهی برای تحقق تعادل درونی و بیرونی ارائه می‌دهد. با ترویج فرهنگ شکرگزاری، می‌توان به‌سوی جهانی حرکت کرد که در آن انسان‌ها به‌جای تسلط بر طبیعت، در هماهنگی با آن زندگی کنند و منابع این زمین را نه به‌عنوان مالک، بلکه به‌عنوان امانت‌دار به آیندگان بسپارند. شکرگزاری، میراثی است که ریشه در گذشته ما ایرانیان دارد اما بدون تردید چراغی برای ساختن آینده‌ای روشن‌تر است. باشد که این راه را بپوییم و دل در گرو انتقال بین‌نسلی آن به آیندگانمان داشته باشیم.
 

یلدا در گستره جهانی  و فراتر از مرزهای ایران‌زمین

یلدا، با وجود ریشه‌های ایرانی خود، در فرهنگ‌های گوناگون منطقه و جهان بازتاب یافته است؛ در افغانستان و تاجیکستان، یلدا با شعرخوانی و گردهمایی‌های خانوادگی گرامی داشته می‌شود. این آیین، همچون ایران، فرصتی برای بازخوانی حافظ و شاهنامه است. در آسیای میانه، جشن‌هایی مشابه یلدا برگزار می‌شود که بازتاب‌دهنده همان ارزش‌های مشترک احترام به طبیعت و چرخه‌های زندگی است. در جهان غرب، یلدا به‌عنوان نمادی از فرهنگ غنی ایرانی مورد استقبال قرار گرفته و در برخی کشورها حتی به تقویم‌های فرهنگی راه یافته است.
 

دیپلماسی فرهنگی یلدا زبانی جهانی برای صلح و همبستگی

در دنیایی که نیاز به گفت‌وگو میان ملت‌ها و تقویت درک متقابل بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود، آیین‌هایی همچون یلدا می‌توانند به ابزاری قدرتمند برای دیپلماسی فرهنگی بدل شوند. ثبت جهانی یلدا، نه‌تنها افتخاری برای ایران و سرزمین‌های هم‌فرهنگ، بلکه بستری برای تعاملات کشورهای ایران فرهنگی بزرگ در جامعه جهانی است. یلدا، با ارزش‌هایی چون مهر، دوستی و احترام به طبیعت، نشان می‌دهد که فرهنگ‌ها می‌توانند از دل میراث‌های کهن، پاسخی برای چالش‌های جهانی امروز بیابند. در عصر جهانی‌شدن، یلدا پلی است که نه‌تنها ایران، بلکه کشورهای دیگر منطقه، همچون افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و حتی جوامع دوردست‌تر را به یکدیگر پیوند می‌دهد.

نمادگرایی در یلدا از انار تا خورشید

هر جزئی از آیین یلدا حامل معنایی عمیق و نمادین است. انار، با دانه‌های سرخ‌رنگ خود، نمادی از باروری، زندگی و پایداری است. هندوانه، که در شب یلدا گرامی داشته می‌شود، نمادی از گرما و تابستانی است که پس از زمستان دوباره خواهد آمد. شمع‌هایی که در سفره یلدایی روشن می‌شوند، نمایانگر فروغ خورشید و امید جاودانه‌اند. این نمادگرایی، یلدا را از یک جشن معمولی فراتر برده و به آیینی با مفاهیم فلسفی بدل ساخته و بیانی مصرح مبین خرد توشه‌برداری انسان از طبیعت بیدار برای بهره‌گیری در زمانی است که طبیعت رخ در نقاب خواب زمستانی می‌کشد.
 

یلدا، پل میان اقوام، ادیان و ملت‌ها

در جغرافیای ایران‌زمین، یلدا جایگاهی فراتر از یک جشن محلی یا آیینی یافته است. این شب، که با آیین‌هایی همچون خواندن اشعار حافظ، شاهنامه‌خوانی و چیدن سفره‌هایی سرشار از رنگ و معنا گرامی داشته می‌شود، نمایانگر اتحاد اقوام و ادیان گوناگون در ایران است. مسلمانان، زرتشتیان، مسیحیان، و پیروان دیگر ادیان، هر یک یلدا را به‌عنوان نمادی از مهر و دوستی پاس می‌دارند. یلدا، همچون نوروز، توانسته است در میان اقوام و فرهنگ‌های گوناگون ایران، از کردستان و خراسان تا سیستان و آذربایجان، به عاملی برای تقویت انسجام اجتماعی بدل شود. در این میان، ثبت این آیین در فهرست یونسکو، فرصتی استثنایی برای به اشتراک گذاشتن ارزش‌های آن با جهان و معرفی فرهنگ ایرانی به‌عنوان فرهنگ صلح و وفاق است.
 

یلدای جاودان، آیین زنده امید و انسانیت

یلدا، شبی که تاریک‌ترین لحظات سال را بسان آغازی برای روشنایی به تصویر می‌کشد، چیزی فراتر از یک جشن است؛ میراثی زنده است که در دل آن، فلسفه‌ای عمیق برای زندگی انسان نهفته است. این آیین که در میان ملت‌ها و فرهنگ‌های گوناگون به اشتراک گذاشته شده، نه‌تنها حلقه پیوندی میان انسان و طبیعت، بلکه پلی برای تعامل و همبستگی در دنیای امروز است. یلدا، با ارزش‌هایی که در خود دارد، می‌تواند الهام‌بخش گفت‌وگوهای نوین در زمینه‌های صلح جهانی، توسعه پایدار و پاسداری از میراث فرهنگی باشد. به‌راستی، یلدا در میان تمام شب‌های تاریخ، شبی است که نه‌تنها در گذشته و حال، بلکه در آینده نیز روشنایی‌بخش راه انسان خواهد بود. این میراث جاودانه، به همه ما یادآوری می‌کند که حتی در طولانی‌ترین شب‌ها، امید به روشنایی فردا باید زنده بماند.