۵ دی ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۵

طی حدود ۴۶سالی که از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران می‌گذرد، دشمنان نظام و مردم ما از هیچ راه و روشی برای ضربه زدن و ایذا و آسیب رساندن دریغ نورزیدند؛ در صدر این دشمنان، آمریکایی قرار دارد که هدف و اولویت اصلی‌اش، براندازی نظام ما بود؛ آمریکایی‌ها در این بیش از چهار دهه همه توان خود را به کار بستند تا نظام جمهوری اسلامی را ساقط کنند اما هر بار تیرهای آنان به سنگ خورد و تلاش‌های‌شان مذبوحانه و محکوم به شکست بود.

آگاه: آمریکایی‌ها طی چهار دهه اخیر همه نوع ترفند و شگردی را به کار بستند تا بلکه بتوانند اسباب براندازی را در ایران فراهم آورند؛ از تدارک کودتا، تا کمک به صدام متجاوز و تمهید مقدمات انواع فتنه‌ها و آشوب‌ها و تحریم‌های اقتصادی به زعم خودشان فلج‌کننده اما هیچ‌یک از توطئه‌های آمریکایی‌ها کارگر نیفتاد و نظام جمهوری اسلامی همچنان باصلابت و اقتدار به مسیر خود ادامه می‌دهد. دلایل و علل قوام و اقتدار نظام ما علی‌رغم همه دشمنی‌ها، کیدها و شرارت‌ها، در یک یا دو علت خلاصه نمی‌شود و مجموعه‌ای از عوامل سبب پابرجایی نظام ما در طوفان حوادث و شیطنت‌های آمریکا و مزدوران و اذناب منطقه‌ای و داخلی‌اش بوده است؛ اما مهم‌ترین دلیل قوام و اقتدار روزافزون نظام جمهوری اسلامی، حمایت مردمی از آن است؛ این نظام مستظهر به حمایت مردم است، از همین‌رو علی‌رغم حجم بالایی از شرارت‌ها و توطئه‌هایی که عمدتا از ناحیه آمریکا و اذنابش سرازیر می‌شود، گزند ساختاری به آن وارد نمی‌شود و براندازی آمریکایی تحقق نمی‌یابد؛ این موضوعی است که اخیرا خود آمریکایی‌ها نیز بدان اقرار و اذعان کرده‌اند.
«آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا اخیرا اذعان کرده تحرکات مکرر این رژیم برای براندازی در ایران شکست خورده است.
 او همچنین اعتراف کرد که جمهوری اسلامی بدنه حمایتی قدرتمندی در میان مردم ایران دارد. بلینکن چند روز قبل، در نشستی در اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا با سوال یکی از کارشناسان مواجه شد مبنی بر اینکه «آیا ایالات‌متحده باید سیاست تغییر رژیم را در ایران، اتخاذ کند؟ اگر چنین است، ما باید چه کار کنیم تا از اپوزیسیون ایران بیشتر حمایت کنیم تا این اتفاق بیفتد؟» بلینکن در پاسخ گفت: از دیدگاه من، اولا، پویایی داخلی جامعه ایران پیچیده است و ما از بسیاری جهات لزوما بهترین منبع برای دیدگاهی روشن در این مورد نیستیم، دقیقا به این دلیل که ما با ایران روابط دیپلماتیک نداریم و اینکه ما (از جامعه ایران) جدا شده‌ایم. من فکر می‌کنم می‌توان گفت که ما پویایی‌های داخل جامعه ایران را فهم می‌کنیم و البته تا جایی که بتوانیم اطلاعاتی به دست می‌آوریم. ما دوستان و شرکایی داریم که درک واضح‌تر و بهتری از ایران دارند. ما همه این موارد را کنار هم قرار می‌دهیم.
وزیر خارجه آمریکا ادعا کرد: آن‌طور که من می‌بینم، فکر می‌کنم ایران یک کشور قطبی‌شده است. من فکر می‌کنم آنچه شما توصیف کردید قطعا بازتاب نیمی از جمعیت ایران است اما نه کل آن. و همان‌طور که می‌دانید تفاوت‌های عمیقی بین جوامع شهری و روستایی وجود دارد و یک نیروی بسیار محافظه‌کار در ایران وجود دارد که از نظر تعداد، قابل‌توجه است و احتمالا وابسته به نظام است؛ بنابراین فکر نمی‌کنم امکان براندازی به این وضوح باشد که شما توصیف کرده‌اید. اما شکی نیست که درصد زیادی از مردم خواهان آینده‌ای متفاوت برای کشور خود هستند! شکی نیست که آن آینده متفاوت برای همه بهتر خواهد بود! بنابراین سوال این است: برای رسیدن به این آینده و پیشبرد آن چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟

شانس خود را در تغییر سیاست امتحان می‌کنیم!
وزیر خارجه آمریکا با خنده اذعان کرد: من فکر می‌کنم اگر به ۲۰سال گذشته نگاه کنیم، آزمایش‌های ما در تغییر رژیم موفقیت چشمگیری نداشته است؛ بنابراین من فکر می‌کنم که ما باید این‌طور باشیم و در تمرکز به این روش و روی یک مشکل، درجه مناسبی از فروتنی داشته باشیم. باید تمرکزمان را بر هر کاری قرار دهیم که منجر به تغییر سیاست در ایران شود، تا این کشور را از انجام کارهایی که منافع و ارزش‌های ما را تهدید می‌کند، بازداریم.
 این موضوع باید محور کار ما قرار گیرد و ما تهدیدات امنیتی واضحی داریم که از ایران سرچشمه می‌گیرد و ما تهدیدات ارزشی روشنی داریم که از ایران سرچشمه می‌گیرد. وزیر خارجه آمریکا افزود: کاری که ما در مقاطع زمانی مختلف سعی کرده‌ایم انجام دهیم، این است که به بهترین شکل ممکن، افرادی را در داخل ایران، بیشتر توانمند کنیم، تا بتوانند ارتباط برقرار کنند، بتوانند ایستادگی کنند و بتوانند برخی منابع لازم برای این کار را در اختیار داشته باشند اما من اولین کسی خواهم بود که اذعان می‌کنم انجام این کار از بیرون واقعا سخت است.
 من فکر می‌کنم آنچه درنهایت محتمل‌ترین موفقیت است این است که مردم تصمیم بگیرند که جهت‌گیری و مدیریت کشورشان نتایجی را که می‌خواهند، آینده‌ای را که می‌خواهند برایشان به ارمغان نمی‌آورد. و این امر (رسیدن به چنین ادراکی) مسیر کشور را تغییر خواهد داد.
 بلینکن با وجود شیطنت‌های پیاپی دولت بایدن در حمایت از اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱، تشدید تحریم‌ها و اقدامات خرابکارانه و تروریستی گفت: از دیدگاه من و از تجربه خودم، فکر می‌کنم مهندسی کردن چنین کاری از بیرون دشوار است و شما به‌ناچار با عواقب ناخواسته، اثرات درجه دوم و سوم روبه‌رو می‌شوید که باید بسیار مراقب آنها باشید؛ بنابراین من فکر می‌کنم که ما باید به دفاع از آنچه به آن اعتقاد داریم، ادامه دهیم. ما باید به‌شدت در برابر مظاهر رفتار ایران که در تضاد با منافع ما یا منافع متحدان و شرکای ماست، ایستادگی کنیم. ما باید قویا در کنار کسانی در ایران باشیم که خواهان آینده‌ای متفاوت هستند اما من درمورد تلاش برای مهندسی هر چیزی از بیرون بسیار محتاط خواهم بود.
این سخنان بلینکن که یک مقام عالی‌رتبه آمریکایی است، به‌وضوح نشان می‌دهد که اولا آمریکایی‌ها از براندازی در ایران ناامید شده‌اند و علت این امر را ریشه‌دار بودن نظام جمهوری اسلامی در میان ایرانیان می‌دانند؛ از همین‌رو بر مهندسی ادراک مردم ایران در درازمدت بسیار امید بسته‌اند تا بتوانند به زعم باطل خود در پیشبرد سیاست‌های مترقی و اسلامی و انسانی نظام جمهوری اسلامی ایران که سد راه منافع نامشروع آمریکا در منطقه و جهان است، خلل ایجاد کنند. نکته دوم آن است که بلینکن، این مقام عالی‌رتبه آمریکایی به‌وضوح اعلام می‌کند علت اینکه تیرهای آمریکا برای براندازی در ایران به سنگ خورده است، فقدان سفارتخانه آمریکا در ایران است؛ امری که یادآور همان لطیفه رایج سیاسی است که می‌گوید: علت اینکه در آمریکا، کودتا و براندازی رخ نمی‌دهد آن است که در این کشور «سفارت آمریکا» وجود ندارد.
اما نکته سومی نیز در سخنان اخیر آنتونی بلینکن وجود دارد که باید بسیار نسبت‌به آن حساس و هوشیار بود؛ بلینکن اذعان می‌کند که آمریکا توان براندازی در ایران را ندارد اما باید به نیروهای نیابتی‌اش در داخل ایران کمک کند تا در پیشبرد سیاست‌های اصولی جمهوری اسلامی ایران خلل ایجاد شود؛ این سخنان بلینکن، ترجمان سند اخیر شورای آتلانتیک (بازوی فکری ناتو) در مورد ایران است که تصریح دارد برای «تغییر رژیم» یا «رژیم چنج» در ایران باید به‌تدریج گام برداشت و از نیروهای نیابتی در داخل ایران حمایت زیرپوستی کرد! در واقع بلینکن نیز به‌عنوان یک مقام آمریکایی، همچنان هدف و رویای اصلی‌اش براندازی در ایران است اما چون در مقام اجرا مشاهده کرده که این هدف و رویا تحقق‌ناپذیر و ناممکن است، به نسخه تجویزی از سوی شورای آتلانتیک تمسک جُسته و تنها راه برای آمریکا را حمایت از نیروهای نیابتی در داخل ایران معرفی کرده است.