آگاه: طرح انتقال آب از خلیجفارس و دریای عمان به فلات مرکزی ایران اهداف متعدد و مهمی را دنبال میکند؛ یکی از این اهداف تامین آب شرب و صنعتی برای شهرهای بزرگ و صنایع مهم مانند فولاد و معادن است که به منابع آبی فراوان نیاز دارند. از سوی دیگر، تامین آب کشاورزی از مهمترین اهداف طرح انتقال آب برای نواحی خشک و نیمهخشک که دچار کمبود شدید منابع آبی برای کشاورزی هستند، به شمار رفته و کاهش وابستگی به منابع آب زیرزمینی که در بسیاری از مناطق کشور درحال خشک شدن و کاهش کیفیت هستند نیز در زمره اهداف اجرای این طرح به شمار میرود.
این طرح شامل مراحل مختلفی از جمله شیرینسازی آب دریا، انتقال آن از طریق خطوط لوله به مناطق هدف و ایجاد تاسیسات توزیع است. به این ترتیب که ابتدا برای تبدیل آب شور دریا به آب قابل شرب و استفاده در صنایع، از فناوریهای پیشرفته مانند اسمز معکوس (RO)استفاده شود. این فرآیند، نمک و دیگر مواد آلی موجود در آب دریا را از بین میبرد. سپس بحث انتقال آب مطرح است، چراکه انتقال آب از دریا به فلات مرکزی از طریق سیستمهای پیچیدهای از خطوط لوله و پمپها انجام میشود که با وجود هزینههای بالا، برای جبران کمبود آب در نواحی کمآب ضروری است و در نهایت ایجاد زیرساختهای توزیع آب در استانها و شهرستانها، که شامل ساخت ایستگاههای پمپاژ و شبکههای آبیاری است در ادامه این فرآیند قرار میگیرد. درحالحاضر، برخی از پروژههای انتقال آب از خلیجفارس به استانهای کرمان و یزد به بهرهبرداری رسیده و برخی از خطوط لوله انتقال آب درحال ساخت و توسعه هستند. علاوهبراین، پروژههایی برای انتقال آب دریای عمان به سیستانوبلوچستان و خراسان رضوی در مراحل اولیه خود قرار دارند.
چالشهای زیستمحیطی و اقتصادی انتقال آب
پسابهای شور، آلودگیهای دریایی و هزینههای بالای اجرای طرح، روند اجرای آن را کند کرده است. در فرآیند شیرینسازی آب دریا، پسابهای شور تولید میشود که باید بهدرستی مدیریت شوند. در غیر این صورت، این پسابها میتوانند به اکوسیستمهای دریایی آسیب رسانده و محیطزیست را تهدید کنند. از سوی دیگر، هزینههای ساخت زیرساختهای شیرینسازی آب و خطوط انتقال، بسیار بالاست. بهعلاوه، هزینههای نگهداری و عملیاتی این سیستمها نیز میتواند فشار مالی زیادی به دولت و بخش خصوصی وارد کند. نکته دیگری که این طرح را تاکنون معطل نگه داشته چالشهای اجتماعی و اقتصادی این طرح است، چراکه اجرای آن منوط به همکاری بخش خصوصی و سرمایهگذاریهای بزرگ برای پیشبرد پروژه بوده و همچنین مدیریت بهینه منابع آبی، از دیگر چالشهای موجود است.
آیا این طرح میتواند مشکل کمآبی را برطرف کند؟
با وجود هزینههای سنگین و چالشهای زیستمحیطی، این پروژه میتواند بخشی از مشکلات کمآبی در ایران را حل کند. در مناطقی که منابع آبی زیرزمینی بهشدت کاهش یافتهاند، این طرح میتواند به تامین منابع آبی پایدار کمک کند اما بهتنهایی نمیتواند تمامی مشکلات کمآبی کشور را حل کند. طرح انتقال آب از دریا باید همراه با مدیریت صحیح منابع آب، کاهش مصرف در بخش کشاورزی و بهویژه استفاده از فناوریهای نوین آبیاری و تصفیه آب، به اجرا درآید. این پروژه نیازمند سیاستهای جامع در زمینه مدیریت آب است تا بتواند تاثیرات بلندمدت مثبتی بر کشور داشته باشد.برخی از کارشناسان موافق این طرح بر این باورند که این پروژه میتواند کمک زیادی به حل بحران آب در برخی مناطق کمآب کند اما باید توجه داشت که این طرح بهتنهایی نمیتواند همه مشکلات را حل کند. کاهش مصرف آب، بهویژه در کشاورزی، و توسعه زیرساختهای آبیاری موثر نیز باید در کنار این پروژه صورت گیرد. در غیر این صورت، فشار بر منابع آبی همچنان ادامه خواهد داشت.
زیرساختها هنوز مهیا نیست
درحالیکه طرح انتقال آب از دریا به فلات مرکزی ایران میتواند بهطور قابلتوجهی به حل بحران آب در مناطق کمآب کمک کند، نیاز به اقدامات تکمیلی برای تضمین پایداری و موفقیت آن وجود دارد. اجرای سیاستهای یکپارچه در مدیریت منابع آبی، که شامل کنترل دقیق مصرف آب در تمامی بخشها (شرب، کشاورزی، صنعت) میشود، بهویژه در بخش کشاورزی که بیشترین مصرف آب را دارد، ضروری است. از سوی دیگر، استفاده از فناوریهای نوین در آبیاری و کاهش هدررفت آب بهویژه در مناطق خشک، میتواند به کاهش فشار بر منابع آب کمک کند. بهرهبرداری از منابع آب غیرمتعارف مانند آبهای خاکی، بازیافت آبهای صنعتی و شهری و همچنین استفاده از سیستمهای جمعآوری آب باران، میتواند در کنار طرح انتقال آب از دریا، سهم بیشتری از تامین آب در کشور را پوشش دهد. توسعه فناوریهای نوین در زمینه جمعآوری و تصفیه آبهای سطحی و زیرزمینی نیز بهعنوان راهکاری مکمل برای طرحهای انتقال آب از دریا بهشمار میآید.
طرح انتقال آب از دریا به فلات مرکزی ایران نیازمند حمایت و همافزایی نهادهای مختلف دولتی، خصوصی و جامعه است. چالشهای اجتماعی و سیاسی، مانند نگرانیهای مردم محلی درمورد تغییرات محیطزیستی یا مشکلات اقتصادی ناشی از پروژههای بزرگ، میتواند روند اجرای طرح را پیچیده کند؛ بنابراین، ارتباط مستمر با مردم و اطلاعرسانی دقیق درباره فواید و چالشهای پروژه برای جلب حمایت عمومی و تامین منابع مالی ضروری است. در نهایت اینکه طرح انتقال آب از دریا به فلات مرکزی ایران یکی از پروژههای حیاتی برای مقابله با بحران آب در کشور است. با اینکه این پروژه میتواند بخش زیادی از نیازهای آبی مناطق کمآب کشور را تامین کند، برای موفقیت بلندمدت آن، لازم است که در کنار این طرح، دیگر اقدامات مدیریتی نظیر بهینهسازی مصرف آب، افزایش ظرفیت تصفیه و استفاده مجدد از آب، و حفظ اکوسیستمهای دریایی و خشک حفظ شوند.
نگاه یک مخالف
ضررهای زیستمحیطی انتقال آب دریا
محمدعلی یکتانیک، کارشناس برجسته محیطزیست، در گفتوگو با «آگاه» با اشاره به اینکه این پروژهها با هدف تامین آب موردنیاز صنایع بزرگ در استانهای مرکزی کشور اجرا میشوند، اظهار میکند: این طرحها نهتنها برای محیطزیست زیانبار هستند، بلکه برای مردم محلی نیز پیامدهای منفی به همراه دارند.
یکتانیک با تاکید بر اینکه انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی ایران میتواند تعادل اکولوژیکی مناطق مبدأ و مقصد را برهم زند، میافزاید: این پروژهها با هزینههای سنگین بهرهبرداری، نگهداری و تامین انرژی همراه هستند که در نهایت منجر به افزایش هزینه قیمت تمام شده آب میشود. وی همچنین به تأثیرات منفی این طرحها بر اکوسیستمهای دریایی اشاره کرد و میگوید: نمکزدایی از آب دریا و دفع پسابهای شور به دریا میتواند به تخریب زیستگاههای دریایی و کاهش تنوع زیستی منجر شود.
این کارشناس محیطزیست با بیان اینکه چنین پروژههایی باید با در نظر گرفتن تبعات زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی اجرا شوند، خاطرنشان میکند: برای مدیریت آب در استانهای مرکزی، باید ابتدا به بحثهای کاهش مصرف و مدیریت مصرف توجه شود و پس از ارزیابی کامل مطالعات، برای انتقال آب اقدام شود، نه اینکه چنین طرحهایی با چانهزنی سیاسی به سرانجام برسد. یکتانیک تاکید میکند: اجرای این پروژهها بدون درنظرگرفتن پیامدهای زیستمحیطی و اجتماعی میتواند به بحرانهای جدی در آینده منجر شود؛ بنابراین، لازم است با رویکردی جامع و پایدار به مسئله مدیریت منابع آب نگریسته شود.
یکتانیک همچنین به مقایسه این پروژهها با طرحهای مشابه در سایر نقاط جهان پرداخته و میگوید: در کشورهایی مانند استرالیا یا عربستان سعودی که تجربههای موفقی در مدیریت بحران آب دارند، استفاده از فناوریهای پیشرفته نمکزدایی و بازچرخانی آب همراه با برنامهریزی دقیق و ارزیابی محیطزیستی انجام شده است. اما در ایران، متاسفانه بهدلیل نبود شفافیت در ارزیابیها و فشارهای سیاسی، چنین طرحهایی بدون توجه کافی به عواقب محیطزیستی اجرا میشوند.
او میافزاید: یکی از چالشهای مهم در این نوع پروژهها، تامین انرژی برای فرآیند نمکزدایی و پمپاژ آب به فواصل دور است. استفاده از سوختهای فسیلی برای تامین انرژی این پروژهها میتواند ردپای کربن ایران را افزایش داده و تعهدات بینالمللی در کاهش انتشار گازهای گلخانهای را تضعیف کند.
یکتانیک با اشاره به ضرورت بررسی گزینههای جایگزین برای مدیریت منابع آب ادامه میدهد: بازچرخانی آب، کاهش هدررفت در شبکههای انتقال و اصلاح الگوهای مصرف آب در بخش کشاورزی میتوانند راهکارهای پایدارتر و کمهزینهتری باشند. بهجای انتقال آب از دریا، لازم است سیاستگذاران به استفاده از فناوریهای نوین برای بهینهسازی مصرف آب و کاهش وابستگی به منابع آب سطحی توجه کنند. او همچنین بر توجه به مدیریت یکپارچه منابع آب تاکید کرده و ادامه میدهد: این رویکرد باید بهگونهای باشد که همه بخشها ازجمله محیطزیست، کشاورزی و صنعت بهصورت هماهنگ عمل کنند و تصمیمات براساس مطالعات جامع علمی اتخاذ شوند.
یکتانیک در بخش دیگری از سخنان خود به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی انتقال آب اشاره کرده و تصریح میکند: این طرحها معمولا موجب نارضایتی مردم مناطق مبدأ میشود، زیرا انتقال آب باعث کاهش منابع آبی محلی و تخریب زیستبومهای منطقهای میشود. این امر تنشهای اجتماعی و حتی مهاجرت را تشدید میکند. یکتانیک با تاکید بر اهمیت نگاه بلندمدت و پایدار در پروژههای آبی اظهار میکند: پایداری زیستمحیطی باید اولویت اصلی هر طرح انتقال آب باشد. هر تصمیم اشتباه امروز، ممکن است به بحرانهای غیرقابلجبران برای نسلهای آینده منجر شود. او تاکید میکند که در مجموع طرح انتقال آب دریا به فلات مرکزی به جایی نمیرسد، چراکه این سیستم بعد از ۲۰سال، ۵۰سال جمع میشود، چون ما حریف گرمایش هوا در فلات مرکزی نمیشویم.
نگاه یک موافق: طرحی که میتواند آب را به دل کویر برساند
محمدحسن اسدی یکی از کارشناسان حوزه انرژی است. او درباره طرحهای انتقال آب به «آگاه» میگوید: پروژههای انتقال آب دریا شامل پنج طرح بزرگ و ابرپروژه است که اکنون درحال اجراست. خط اول خطی است که اواخر دولت دهم شروع شد و دولت یازدهم و دوازدهم ادامه و دولت سیزدهم هم بر اجرای آن اصرار داشت. طول این خط ۸۲۰کیلومتر است و ۱۳۰میلیون مترمکعب آب را به استانهای هرمزگان، کرمان و یزد منتقل میکند، هماکنون این خط مورد بهرهبرداری قرار گرفته و آب به اردکان یزد رسیده است و مشکل بخشی از آب شرب حل شده، خط دوم موازی همین خط در دولت شهید رئیسی شروع به کار کرد و تاکنون بیش از ۱۵درصد پیشرفت فیزیکی داشته است حجم آب انتقالی ۲۰۰میلیون مترمکعب در سال است که بالغ بر ۱۳۰همت بودجه موردنیاز این خط است. خط سوم خط اصفهان است که از دریای عمان به طول ۹۲۰کیلومتر آب را به اصفهان منتقل میکند و برآورد هزینه ۱۱۵ همتی دارد.
اسدی توضیح میدهد که خط چهارم که به خط کریدور شرق موسوم است از استانهای سیستانوبلوچستان با اولویت سیستانوبلوچستان، خراسان جنوبی و خراسان رضوی به طول هزار و ۳۴۲کیلومتر خط اصلی، ۴۵۰کیلومتر انشعابات و ظرفیت انتقال ۲۳۰میلیون مترمکعب در سال است که حدود ۱۶۰همت برآورد هزینه شده و در کل طرح حدود ۱۴درصد و ۲۴درصد در استان سیستانوبلوچستان پیشرفت فیزیکی دارد و اکنون با ۲۹پیمانکار در حال اجراست.
خط پنجم که موسوم به خط فارس است، از منطقه پارسیان خلیج فارس شیرینسازی به طول ۹۰۰کیلومتر انجام میشود که فاز نهایی این طرح ۲۰۰میلیون مترمکعب و فاز اول ۹۵میلیون مترمکعب با برآورد هزینه ۴۰همت در حال اجراست که بیش از ۱۹درصد پیشرفت فیزیکی دارد.
به اعتقاد او، براساس مطالعات وزارت نیرو تا سال۱۴۵۰ دو میلیارد مترمکعب کمبود آب شرب و صنعت داریم و تاکید میکند کمبود آب شرب و صنعت نه نیاز آب شرب و صنعت. اکنون طرحهایی که درحال اجراست براساس همین خطوطی که تعریف شده برای فازهای اول در مجموع ۷۷۵میلیون مترمکعب و فاز نهایی دو میلیارد مترمکعب آب را منتقل میکند. او بر این باور است که ایران یک کشور خشک و نیمهخشک است و طبق دهههای گذشته با خشکسالی عدیدهای روبهرو هستیم و صنایع هم به تبع این خشکسالی تحتتاثیر قرار گرفتند. در این نواحی، سطح آب زیرزمینی بسیار پایین رفته و در فلات مرکزی و بهویژه در شرق کشور استانهای خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان یک کوچ جمعیتی اتفاق افتاده است. به اعتقاد او، بههرحال کمبود آب وجود دارد و نمیتوان آن را نفی کرد. در بحثهای صرفهجویی معتقد است با انتقال آب دریا به این نواحی اقتصاد طرح و ارزش افزوده آب ایجاد میشود و صرفهجویی رقم میخورد، اکنون واقعا در همه حوزهها مصرف بیرویه داریم.
خطوط انتقال آب
۹۷ درصد پیشرفت پروژه خط اول (واسکو) از بندرعباس تا کرمان
۱۵ درصد پیشرفت فیزیکی خط دوم مسیر به مقصد استانهای مرکزی کشور
۶۴ درصد پیشرفت فیزیکی خط سوم مسیر از تنگه هرمز به استان اصفهان
۱۷ درصد پیشرفت فیزیکی فاز اول خط چهارم به استان فارس
۱۳ درصد پیشرفت فیزیکی خط پنجم کریدور شرق
۵ درصد خط دوم واسکو پیشرفت فیزیکی دارد