آگاه: بیان چنین سخنانی ازسوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یعنی کارد به استخوان رسیده و جایی برای انکار باقی نمانده است. اینکه صدای مسئولان مملکت هم برای حجم زیاد مخاطبان موسیقی کرهای یا به اصطلاح کیپاپ شده درآمده است یعنی واقعا باید کاری کرد و صد البته که این «یک کاری کردن» به معنای حذف و برخورد قهری با آن نیست، چون ما چه بخواهیم چه نخواهیم آنها ذهن نوجوانان در سراسر جهان را تسخیر کردند و فراگیری آنها فقط مربوط به ایران نیست.
کیپاپ چیست و چرا محبوب شد؟
کیپاپ (K-Pop) به موسیقی پاپ کرهای گفته میشود که بیشتر با آهنگهای پرشور و افرادی که هم خواننده و هم اجراکننده هستند شناخته شده و به این افراد آیدل (Idol) میگویند؛ به بیان دیگر، آیدل، هنرمند جوان فعال در صنعت سرگرمی کره جنوبی است. این سبک از موسیقی از دهه ۹۰میلادی با گروه h.o.t توجه زیادی را به خودش معطوف کرد و تعداد گروههایی که سراغ این نوع موسیقی رفتند روزبهروز بیشتر شد؛ معروفترین آنها هم گروه بی. تی. اس است.
برای محبوبیت کیپاپ دلایل متعددی میتوان آورد اما یکی از مهمترین دلایل جذب نوجوانان به این موسیقی ریتم آهنگها و معانی اشعار است. همه ما این تجربه را داشتیم که ریتم یک قطعه موسیقی تا چند روز در ذهنمان مانده و چندین بار در روز آن را گوش دادیم تا کمی از ذهنمان برود. موسیقیهای کیپاپ دقیقا اینطور است یعنی ریتم و آهنگی دارد که در ذهن میماند و خلق این نوع موسیقی واقعا کار مهمی است، علاوهبراینکه برخلاف چیزی که اغلب بزرگسالان درباره اشعار موسیقی کیپاپ فکر میکنند، بیشتر اشعار این نوع موسیقیها و نه همه آنها، عاشقانه و بهعبارتی، حاوی بدآموزی نیست و اتفاقا برعکس خیلیهایشان معنای انگیزشی و مثبت دارد. هنرمندان موسیقی کیپاپ با خواندن اشعاری با محوریت خود به همسنوسالان خود انگیزه میدهند که از جای خود بلند شوند و زندگی کنند. اگرچه گاهی زبان این اشعار خیلی رک و آزادانه میشود، همین موضوع خود باعث میشود که مخاطب نوجوان با آن همذاتپنداری کند. خلاصه آنکه راحتی کلام و آزادی بیان در اشعار یکی دیگر از دلایل محبوبیت کیپاپ برای نوجوانان است.
چه شعری میخوانند؟
به پاهام نگاه میکنم، به پایین نگاه میکنم/ سایهای شبیه به خودم/ این سایهاس که میلرزه/ یا پاهای خودمه که میلرزه؟/ البته که من نترس نیستم/ البته که همهچیز خوب نیست/ ولی میدونم/ ناشیانه جاری میشم و/ همراه با اون باد سیاه پرواز میکنم.
این شعر بخشی از یکی از آهنگهای معروف بیتیاس است. درست است که از لحاظ کیفی شعر غنیای نیست ولی همین شعر ساده برای نوجوانی که در آستانه سن بلوغ است و دوست دارد حسهایش را فریاد بزند جذاب است و باعث میشود که تمام فکر و ذکرش شنیدن چنین آهنگهایی شود.
به این دو ویژگی که اشاره کردیم هویت بصری و حرکات موزون هماهنگ با شعر و موسیقی هم اضافه کنید، آن وقت بهتر متوجه خواهید شد که چرا این سبک موسیقی اینقدر برای نوجوانان جذاب است. حرکات، نوع لباس پوشیدن و آرایش افراد این گروهها متفاوت، خاص و آزادانه است؛ دقیقا همان ویژگیهایی که یک نوجوان میپسندد و پسندیدن یعنی همانند او رفتار کردن و پوشیدن. اگرچه نقش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی مثل یوتیوب، اینستاگرام و تیکتاک را هم در فراگیر شدن آنها نمیتوان نادیده گرفت.
مجموعهای از این عوامل باعث شده تا این سبک از موسیقی اینقدر فراگیر شود که پایش به فستیوالهای مهم موسیقی مثل جایزه گِرَمی باز و سانس کنسرتهای آنها هنوز باز نشده، سولد اوت شود.
با نفوذ کیپاپ میان نوجوانان ایرانی چه کنیم؟
چندسال پیش یک موسیقی از یک گروه موسیقی لسآنجلسی میان نوجوانان ایرانی فراگیر و پای آن به مدارس هم باز شد اما کاری که آموزشوپرورش و معلمان در مواجهه با آن انجام دادند، موضع قهری و تنبیهی بود. درحالیکه همان موقع میشد باب گفتوگویی میان آموزشوپرورش و متولیان فرهنگی را باز کرد و پژوهشهایی درباره سلیقه موسیقی نوجوانان انجام داد. این اتفاق نیفتاد تا اینکه موج کرهای پایش به خانهها و مدارس ایرانی باز شد و کار به جایی رسید که نوجوانان ایرانی سراغ یادگرفتن زبان کرهای و تغییر ظاهر خود به سبک نوجوانان کرهای رفتند و حتی به فکر مهاجرت به این کشور افتادند.
حالا دیگر تقریبا در گوشی هر نوجوانی یک موزیکویدیو از یک گروه موسیقی کرهای وجود دارد و در زنگ تفریح مدارس، دانشآموزان ایرانی تمرین اجرای آهنگهای کرهای میکنند اما باز هم کسی به این فکر نکرده که باید چه کرد و باز هم برخورد تنبیهی بهعنوان اولین راهکار پیشنهاد شد. درحالیکه اولین قدم در مواجهه با چنین پدیدههایی پذیرش آنها و سپس پژوهش درباره آن و سپس ارائه راهکار است.
این برخوردها در صورتی اتفاق میافتد که تلویزیون بهعنوان یک رسانه ملی خود از هموارکنندگان مسیر برای اهالی این موسیقی است. اینکه در یک برنامه پربیننده مثل عصر جدید یک گروه نوجوان ایرانی به تقلید از کیپاپ به اجرای موسیقی بپردازند یعنی اینکه متولیان فرهنگی کشور هنوز تکلیفشان با موسیقی بهخصوص برای قشر جوان و نوجوان مشخص نیست. از طرفی، آموزشوپرورش با اینکه بخش قابلتوجهی از جامعه هدفش درگیر این سبک از موسیقی شده است اما آگاهی مناسبی دراینباره ندارد و تاکنون هیچ تحقیق و پژوهشی درباره مخاطبان این نوع موسیقی و ریشهیابی آنها صورت نگرفته است.
کیپاپ را نشناسی، فضایی هستی
عباس فرجی، مشاور و روانشناس در آموزشوپرورش در گفتوگویی که درباره موسیقی کیپاپ انجام داده بیان کرده است: در ایران که تحقیقی دراینباره انجام نشده اما نتایج تحقیقات در آمریکا (که تا حدی در ایران هم صدق میکند) نشان داد که ۷۰درصد از کسانی که کیپاپ را دنبال میکردند ۱۵ تا ۲۰سال داشتند، یعنی همان سن دانشآموزان دبیرستانی در کشور ما، شامل متوسطه اول و دوم. نکته بسیار پررنگ هم این بود که ۹۴درصد شرکتکنندگان در مطالعه دختر بودند و اکثریت هم دنبالکننده کیپاپ. جالب اینجاست که خود من هم بهعنوان مشاور و روانشناس در آموزشوپرورش ازسوی یکی از دانشآموزان دختر با کیپاپ آشنا شدم. این دانشآموز حدودا ۱۴، ۱۵سال داشت و زمانی که درباره علاقهمندی او درباره موسیقی صحبت میکردیم، درباره کیپاپ گفت. وقتی فهمید که BTS و EXO را نمیشناسم، طوری با من برخورد کرد که انگار از سیارهای دیگر آمدهام و تا این اندازه ناآگاهی من برای او عجیب بود.
وی بهعنوان فردی که در نظام آموزشی فعالیت دارد، توضیح داد: متولیان آموزشوپرورش باید یکبار برای همیشه تکلیف خودشان را با حوزه موسیقی مشخص کنند؛ اینکه موسیقی چه جایگاهی در آموزشوپرورش دارد؟ چه بخواهیم یا نخواهیم، چه دوست داشته باشیم یا نه و حتی قبول کنیم یا مخالفت، موسیقی جزو لاینفک جامعه ایرانی و در بین نسل نوجوان و جوان هم جاری است. هر قدر آن را پس بزنیم اوضاع بدتر خواهد شد. به همین دلیل متولیانی که در این حوزه نقش دارند، باید رایزنیهای لازم را انجام دهند که بالاخره این سبک و گروههای موسیقی وارد آموزشوپرورش شود، وگرنه باید انتظار داشت ورود آن به شکلی غیرقابل انتظار صورت بگیرد.
آقای وزیر! دلایل مشخص است
همه این نکاتی که در این گزارش ذکر شد بهنوعی در پاسخ به سوال وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که از نفوذ موسیقی کرهای اظهار نگرانی کرده و پرسیده بود کجای راه را اشتباه آمدهایم. در نبود یک محصول خوب و مرغوب فرهنگی خودی، مشخص است که مخاطب سراغ جایگزین میرود، آن هم جایگزینی که قدرت دستش است. پس بهتر است به جای ابراز نگرانی و طرح سوال دستبهکار شوید و نهادها و سازمانهای مرتبط با این موضوع را گرد هم جمع کنید و اول از همه وجود این نوع موسیقی را بپذیرید که به نظر میآید پذیرفتید و بعد با تحقیق، پژوهش و کار علمی به فکر اصلاح شرایط و ارائه جایگزین باشید وگرنه چند صباح دیگر، موج جدید دیگری وارد نسل نوجوان میشود و ما هنوز اندر خم این کوچهایم.
نظر شما