۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۳
کد خبر: ۱۱٬۰۶۳

مذاکره و زمان و زمین اشغالی

سعید توتونکار ـ آگاه مسائل سیاسی

واقعیت اینجاست که ترامپ زمان ندارد همان طور که نتانیاهو زمان نداشت. اشغالگر نه‌تنها در زمین باطل فعال است، در زمان باطل نیز فعالیت می‌کند.

آگاه: ترامپ زمان ندارد، یعنی آمریکا زمان ندارد. آمریکا نه صاحب زمین است و نه صاحب زمان. پس زمان برای او تهدید است. همان‌طورکه برای نتانیاهو تهدید بود. دلیل رفتارهای وحشیانه او در بمباران غزه و لبنان همین بود. مسیر بن‌بستی که ترامپ نیز ناگزیر می‌پیماید. نتانیاهو مدعی پیروزی است؛ البته من معتقدم این گمان، تنها نمایش رسانه‌ای است. او امیدوار است ما نیز پیروزی و موفقیت او را باور کنیم. اما او خود می‌داند که شکست خورده ولی دیگر چاره‌ای ندارد. کشاندن پای ترامپ به باتلاق غزه دلیلی جز این ندارد. اسراییل بیش از این امکان تحمل شرایط وخیم رویارویی با فلسطینیان در غزه را ندارد. ترامپ باید به هزینه خود بازی جنگ را ادامه دهد. ترامپ نشانه بحرانی است که آمریکا از مدت‌ها پیش گریبانگیر آن است. همان بار اول که ترامپ انتخاب شد، داستان همین بود. بایدن نیز محصول انتخاب نبود. محصول ناچاری بود. اساسا انتخابات در آمریکا وابسته به قدرت پول است. کاملا پولکی است. کسی رییس می‌شود که پول بیشتری خرج کند یا بتواند سرمایه‌های کالا نشده بیشتری را به کالا تبدیل کند تا قابل خریدن و تصاحب باشد. تعجب نکنید. این حکومت‌ها سال‌های زیادی است که آزادی را تبدیل به کالا کرده‌اند و آن را خرید و فروش می‌کنند. دموکراسی قیمت دارد. ایلان ماسک خیلی پولدار بود. پشت ترامپ درآمد. چرا؟! چون چاره‌ای نیست.
وقتی در روی زمین چیزهایی وجود دارد که کالا نیست و نمی‌توانی بخری، باید کسی بیاید که بتواند فشار بیاورد و هر چیزی را غیر کالاست یا از بین ببرد یا تبدیل به کالا کند. ترامپ بازیگر این سیاست است.
مذاکره مسیر اجرای این سیاست است. سختی کار تا اینجاست که آن چیز غیر قابل معامله را تبدیل به کالا کنی. پس از آن خریدنش کاری ندارد. دلار را چاپ می‌کنی. هر چقدر که لازم باشد و سپس با دلارهایی که چاپ کرده‌ای آنچه را در نظر داری می‌خری.
مذاکره‌ای که ترامپ از آن سخن می‌گوید چیزی جز خرید زمین و زمان نیست برای آنکه بتواند وضع آمریکا و اسراییل را به تعادل بازگرداند و آنگاه هر چه را می‌خواهد تصاحب کند. غرب در یک حالت سلبی تشدید شده قرار دارد. به‌دنبال موقعیت ایجابی است. همین وضعیت است که سیاست ارعاب را دیکته می‌کند. باید طرف مقابل نیز دچار وضعیت سلبی شود تا غرب به یک تعادل موقعیت و وضعیت دست پیدا کند. نکته‌ای که نمی‌توان نادیده گرفت اینکه دشمن در زمین و زمان تو ایستاده و بر سر دارایی تو چانه می‌زند. این در حالی است که کل مسئله تنها اشغال است.
یعنی کافی است که اشغال پایان پذیرد و هر کس در جای خود قرار بگیرد.
اگر اشغالگر از موضع باطل خود عقب‌نشینی کند تمام این نابسامانی‌ها برطرف خواهد شد. اینکه اشغال را به رسمیت بشناسی و آن را اصل قرار دهی و سپس هر چیزی جز آن را برای سازگاری با اشغال و تجاوز تغییر دهی و تبدیل و مناسب‌سازی کنی، نتیجه‌ای جز بحرانی شدن بیشتر اوضاع نخواهد داشت. پیشروی بیشتر در زمین باطل و زمان غصبی، تنها حل مسئله را ناممکن‌تر خواهد ساخت.
ترامپ سعی دارد باطل را به‌جای حق بنشاند و همه واقعیات را براساس آن تغییر دهد. این ناممکن است. تنها راه‌حل پس زدن راهکار دشمن متجاوز است. او باید با زبان نرم و خوش یا سخت و تلخ، به جایگاه شایسته خود بازگردد. پاسخ صریح و قطعی رهبر انقلاب در رد تقاضای ترامپ قدمی رو به جلو بود برای حل مسئله و نه پیچیده‌تر کردن آن.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.