آگاه: کسانی که از یک طرف بار چند مسئولیت را همزمان به دوش میکشند، از سوی دیگر، در محضر وجدان خود یا قضاوت دیگران به بیتوجهی به فرزندان و کانون خانواده و نداشتن عاطفه و تعهد نسبت به اعضای خانواده متهماند. این اتهام همیشگی روح و جسم زنان و مادران شاغل را فرسوده میکند. این در حالی است که کارشناسان تایید میکنند که نبودن مادر در کنار فرزندان در فرآیند رشد، خلأهای تربیتی فراوانی را ایجاد میکند که تا سالها اثرات آنها بر ذهن و روان فرزندان باقی میماند.
به گزارش آگاه؛ خستگی از چهرهاش شره میکند. مصداق بارز یک سر و هزار سوداست. سرش را به میله مترو تکیه داده و با اینکه جسمش در هیاهوی کرکننده دستفروشهای داخل واگن و شلوغی تنهای مانده وامانده، ذهنش حوالی خانه و فرزندانش میچرخد. آشپزخانه بههمریخته، اجاق خاموش، رختهای شستهنشده، تکالیف بچهاول، کاردستی بچه دوم و هزار فکر و خیال دیگر که به تمام دغدغههای صبح تا عصر محل کارش ضمیمه میشوند. نوع پوشش و ظاهرش نشان میدهد که شاغل است و احتمالا تمام ابتکارات، ظرفیتها و تواناییهای انسانی خود را لابهلای کاغذها و سیستم و پوشههای محل کارش جا گذاشته و تنها همین فاصله از محل کار تا خانه را فرصت دارد که تواناییهایش را بازسازی و بازیابی کند.
در دنیای امروز، بسیاری از مادران علاوهبر مسئولیتهای خانوادگی، وظایف شغلی نیز بر عهده دارند. این مسئله، زمان آنها را برای تعامل با فرزندانشان محدود کرده و ممکن است به چالشهایی در برقراری ارتباط عاطفی منجر شود. باوجوداین، کیفیت رابطه میان مادران شاغل و فرزندان، تنها به میزان زمان سپریشده با یکدیگر بستگی ندارد، بلکه به نحوه استفاده از این زمان و ایجاد تعاملات مثبت و سازنده مرتبط است. باتوجهبه فشارهای ناشی از کار و خانه، یافتن راهکارهایی برای تقویت پیوند عاطفی میان مادران و فرزندان حتی در زمان محدود، امری ضروری به شمار میرود. مادران برای بهرهبرداری بهتر از زمان محدود خود با فرزندان، نیازمند رشد فردی و توانمندسازی هستند. مادری که خسته از کار روزانه به خانه میرسد، بهسختی میتواند مهر و محبت و ارزشهای فرهنگی را به فرزند خود منتقل کند. برای اینکه یک زن بتواند این نقش را بهخوبی ایفا کند، باید ابتدا رشد فردی داشته باشد.
زن در محاصره نقشهای انتخابی و تحمیلی
کارشناسانی مانند فاطمه شجاعی، پژوهشگر و فعال حوزه زنان و خانواده معتقدند بسیاری از آسیبهای اجتماعی مانند افزایش طلاق، کاهش سن اعتیاد و مفاسد اخلاقی ریشه در برهمریختن و جابهجایی نقشهای جنسیتی و تحمیل نقشها و مسئولیتهای مردانه به زنان است. این در حالی است که زنان وارد عرصههای اجتماعی شدند تا با مشارکت و همکاری در موقعیتهای مختلف جامعه نقشآفرینی کنند و جامعه و کشور از توانمندیها و استعدادهای آنان بهرهمند شود. اما این تحول در شرایطی رخ داد که هیچ زیرساخت مناسبی برای حمایت از نقشهای منحصربهفرد و بنیادین زنان در خانواده، مانند مادری و همسری، فراهم نشده بود و این روند همچنان ادامه دارد. نتیجه آن، آسیبهای اجتماعی ناشی از این فقدان و جابهجایی نقشهاست که فشارهای سنگین و جبرانناپذیری را بر خانوادهها تحمیل کرده است.
کارفرماها قوانین حمایتی را جدی نمیگیرند
بر اساس مصوبه دولت، «زنان شاغل اعم از رسمی، پیمانی و قراردادی که موظف به ۴۴ساعت کار در هفته هستند اما دارای معلولیت شدید یا فرزند زیر ۶سال تمام یا همسر یا فرزند معلول شدید یا مبتلا به بیماری صعبالعلاج باشند» میتوانند ۳۶ساعت در محل کار حضور داشته باشند؛ البته حقوق و مزایای این عزیزان همچنان بر مبنای ۴۴ساعت در هفته پرداخت میشود. از سوی دیگر، تحقیقات نشان میدهد که انعطافپذیری در محل کار باعث میشود کارکنان شادتر، راضیتر و کارآمدتر باشند و هیچکس بیش از مادران به انعطافپذیری ساعات کاری نیاز ندارد.
همچنین براساس مصوبه ۲۸اسفند سال۱۴۰۱ هیاتوزیران؛ بهمنظور حمایت از خانوادهها و کاهش دغدغه والدین شاغل، شناورسازی ساعت شروعبهکار یکی از والدین شاغل در دستگاههای دولتی که فرزند در مقاطع پیشدبستان و دبستان دارند، از تکالیف دستگاههای اجرایی است.
این تسهیلات شامل کارکنان زن سرپرست خانوار نیز میشود. همچنین بر اساس ماده۸۴ قانون مدیریت خدمات کشوری، کارمندان دستگاههای اجرایی میتوانند از ۳۰روز مرخصی استحقاقی سالانه خود برای مدیریت بهتر امور خانواده بهرهمند شوند. علاوهبراین، آییننامه دورکاری همچنان به قوت خود باقی است و درخصوص مشاغلی که قابلیت دورکاری دارند، قابلاجرا است. این اقدام در راستای افزایش آرامش خاطر والدین و فرزندان آنها طراحی شده و دستگاههای اجرایی موظف به اجرای دقیق آن هستند.
بنابر اعلام کانال تلگرامی معاونت ریاستجمهوری در امور زنان و خانواده، هدف از این مصوبه، اولویتبخشی به رفاه خانوادهها و ایجاد تعادل بین زندگی شخصی و شغلی والدین شاغل است.
امی وسترولت در کتاب «همه چیز را فراموش کن»، معضل مادر شاغل بودن را اینگونه خلاصه میکند: «ما از زنان انتظار داریم طوری کار کنند که انگار بچه ندارند و طوری بچهها را بزرگ کنند که انگار کار نمیکنند.» این موضوع احساس گناه زیادی در مادران شاغل ایجاد میکند و درهرصورت (شاغل یا خانهدار بودن) فشار ذهنی زیادی را به مادران وارد میآورد.
درعینحال برای فرزندان، بعضی روزها انتظارکشیدن برای بازگشت مادر، شبیه به لحظاتی بیپایان است. سوالاتی که در ذهن بچهها میچرخد: «چرا مامان مثل بقیه مادران در خانه نیست؟»، «آیا کار مامان مهمتر از من است؟» از سوی دیگر، مادران با این حس مداوم مواجه هستند که آیا توانستهاند بین کار و خانه تعادل ایجاد کنند؟ آیا فرزندانشان بهاندازه کافی از توجه و عشق بهرهمند میشوند؟
در این میان، مسئله تاثیر شاغل بودن مادران بر تربیت و رشد عاطفی فرزندان به یکی از موضوعات بحثبرانگیز تبدیل شده است. در جامعهای که حضور زنان در محیطهای کاری گستردهتر از گذشته شده، برخی معتقدند شاغل بودن مادران ممکن است زمان کمتری برای ارتباط عاطفی و تربیتی با فرزندان فراهم کند و بهطور بالقوه بر رشد عاطفی، تربیتی و روانشناختی آنها تاثیر منفی بگذارد. از سوی دیگر، برخی تحقیقات نشان دادهاند که شاغل بودن مادران میتواند الگوهای مثبتی از استقلال، مسئولیتپذیری و موفقیت را به فرزندان منتقل کند.
یکی از موضوعات مرتبط با فرزندپروری، مبحث تاثیر مادران شاغل در تربیت و تعلیم فرزندان است که دراینباره نظرات مختلفی بیان شده و بحثهای زیادی هم به دنبال داشته است. در بیشتر اوقات از مادرانی که در بیرون از منزل کار میکنند به خاطر اینکه در کنار فرزندان خود نیستند انتقادهای زیادی به عمل میآید. معمولا این عقیده عمومی وجود دارد که مادری که شاغل است نمیتواند همانند مادری که خانهدار است و تمام وقت خود را در کنار فرزندانش است برای آنها وقت گذاشته و به آنها برسد.
باتوجهبه تاثیر مستقیم و بسیار زیاد مادر در تربیت کودک و همچنین افزایش اشتغال مادران و زنان در بیرون از منزل، بهمنظور بررسی میزان این تاثیر و پاسخگویی به این سوال که آیا یک مادر شاغل هم میتواند بهخوبی یک مادر خانهدار فرزندان سالمی را از نظر جسمی و روحی تربیت کند یا نه تحقیقات زیادی انجام گرفته است. نتایج برخی از این تحقیقات نشان میدهد که کارکردن مادران در بیرون از خانه نهتنها اثرات زیانبار و آسیبزایی ندارد، بلکه اگر طبق اصول خود باشد میتواند برای کودکان و فرزندان فواید بسیاری نیز به همراه داشته باشد. یکی از مهمترین مسائلی که در بین صاحبنظران در مورد آن توافق وجود دارد اهمیت و لزوم توجه به اوقات فراغت پدر و مادرها و فرزندان است و اینکه این اوقات چگونه برنامهریزی شده و با چه کیفیتی زمان را مدیریت میکنند، امری بسیار مهم است. یک حقیقت تلخ این است که متاسفانه والدین تنها بخش کوچکی از اوقات فراغت خود را در کنار فرزندانشان هستند و مابقی این زمان را بیشتر برای جبران کارهای عقبافتاده خود صرف میکنند یا حتی بدون توجه به کودکشان سرگرم گوشی خود میشوند.
نکته بسیار مهم دیگر که طبق تجربه به اثبات رسیده این است که شاغل نبودن مادر بهطور حتم به این معنا نیست که مادر تمام وقت و حواس و انرژی خودش را برای فرزندانش صرف میکند. این در حالی است که یک مادر شاغل چون آگاه است چه ساعاتی را در کنار فرزند خود نبوده وقتی که به منزل میرسد میداند که باید زمان خاصی را برای در کنار کودک خود بودن اختصاص دهد و انجام کارهای دیگر در اولویتهای بعدی قرار میگیرد.
با افزایش میزان اشتغال مادران در بیرون از منزل، این سوال مطرح شد که آیا فرزندان مادران شاغل نسبت به کودکانی که مادر آنها خانهدار است از نظر رشد عاطفی دارای مشکلات، محرومیتها یا آسیبهایی هستند یا نه و برای رسیدن به پاسخ این سوال تحقیقات زیادی در دانشگاههای سراسر دنیا انجام شد.
نتایج این مطالعات خوشبختانه بسیار امیدوارکننده بود و نشان میداد که الزاما شاغل بودن مادر نمیتواند دلیل یا عامل سببسازی برای آسیبپذیری فرزندان در مقابل مسائل عاطفی باشد؛ البته این به معنای ایمنی مطلق در برابر این آسیبها نیست، بلکه برای مقابله و پیشگیری از بروز این مشکلات یک راز وجود دارد و آن هم این است که مادر بتواند بین شغل خودش و وظایف مادری که دارد هماهنگی و تعادل برقرار کند و اشتغال مادر باعث نشود که در انجام وظایف والدی و زمانی که با فرزندش میگذراند خللی وارد شود.
بدون شک یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین مواردی که در این زمینه وجود دارد این است که مادر خانواده از حمایتها و همراهیهای همهجانبه همسر خودش یعنی پدر فرزندان برخوردار باشد تا بتواند با تکیه بر او وظایف شغلی و مادریاش را به بهترین نحو ممکن مدیریت کند. همچنین یکی دیگر از موارد مهم، محیط کاری مادر است. اگر جو کاری دارای تنشها و مشکلاتی باشد که باعث تحلیل رفتن انرژی جسمی و روانی مادر شود بهطور یقین تاثیر منفی روی وظایف مادری و همسری خواهد گذاشت.
معمولا مادران شاغل هر چیزی را که باعث میشود تمرکزشان از روی فرزندشان کم شود مدیریت کرده و کنار میگذارند و تمامی تماسها و بودن در دنیای مجازی و انجام کارهای دیگر به بعد از رسیدگی به بچهها موکول میشود.
در نهایت، تصمیم درباره اشتغال مادران موضوعی است که باید باتوجهبه شرایط فردی و خانوادگی اتخاذ شود. همچنان نیاز به تحقیق و بررسی بیشتر پیرامون تاثیرات اشتغال مادر بر فرزندان و روابط خانوادگی احساس میشود و حمایتهای لازم ازسوی مسئولان برای مادران شاغل بهمنظور بهبود شرایط کاری و حمایت از خانوادهها امری ضروری است.
نظر شما