آگاه: در همان دوره دولت تدبیروامید مذاکرات فشردهای با گروه ۱+۵ صورت داد و در نهایت به یک توافق بهنام «برنامه جامع اقدام مشترک» ختم شد. در عمل طرفمقابل به هیچ تعهدی پایبند نبود وسرانجام بعد از خروج اوباما و بهرویکارآمدن دونالد ترامپ، سکاندار جدید کاخ سفید ترجیح داد زیرمیز بزند و از برجام خارج شود.
مذاکره با آمریکا در عمان
مقدمه را کوتاه کنیم و به اصل ماجرا بپردازیم. ترامپ دوباره به کاخ سفید برگشت و یک موضوع را از همان ابتدا در دستور کار قرار داد و آن مذاکره و گفتوگو با ایران بود. دیدگاه و مواضعش را در گفتوگو با رسانهها بیان میکرد و در یکی از این گفتوگوهایش خبر داد که نامهای برای ایران ارسال کرده و به دنبال آن است که از طریق گفتوگو برنامههایش دنبال شود. نامه او از واشنگتن به تهران رسید و پس از بحث و بررسیهایی که انجام شد، مسعود پزشکیان، رئیس دولت چهاردهم در فروردین ماه در جلسه هیأت دولت گفت که مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا انجام میشود؛ هماکنون زمان مذاکرات در عمان فرا رسید.
سیدعباس عراقچی، وزیر امورخارجه که پیش از این در تیم مذاکرهکننده هستهای به ریاست محمدجواد ظریف ایفای نقش میکرد، هدایت تیم ایران را برعهده دارد. «استیو ویتکاف» نماینده ویژه ترامپ، وکیل و سرمایهدار حوزه املاک هم بدون تجربه دیپلماتیک به یکی از مهرههای کلیدی در مذاکرات ایران و آمریکا تبدیل شده است.
از زمان اعلام مذاکرات جدید بین ایران و آمریکا، تحلیلها و تفسیرهای زیادی میان عوام و خواص مطرحشده است. برخی مردم کوچهوبازار گمان میکنند که قرار است اتفاق مهمی انجام شود و این رفتوآمدها در مسقط تغییراتی را در اقتصاد کشور ایجاد میکند. شاید موج تغییرات موقت باشد اما ثابت نخواهد بود. دلیل؟ تجربه!
مذاکرات از دیدگاه رهبر انقلاب
تجربهای که به دفعات ازسوی حضرت آیتالله خامنهای، رهبر انقلاب بیان شده است. در همینراستا به بازخوانی مهمترین مواضع مقتدرانه رهبر انقلاب در رابطه با مذاکره با آمریکا میپردازیم. معظم له ۱۹ بهمن سال گذشته در دیدار فرماندهان نیرویهوایی و پدافندهوایی ارتش، تجربه منفی دهه ۹۰ و حدود ۲سال مذاکره با آمریکا و چند کشور دیگر را که منجر به انعقاد معاهده هستهای شد، دلیلی بر بیفایدهبودن مذاکره با آمریکا خواندند و افزودند: دولت آن روز ما، با آنها نشست، رفتوآمد و مذاکره کرد، خندیدند، دست دادند و رفاقت و همه کار کردند و معاهدهای تشکیل شد که در آن، طرف ایرانی با سخاوت بسیار زیاد امتیازهای زیادی بهطرفمقابل داد اما آمریکاییها به آن معاهده عمل نکردند.
حضرت آیتالله خامنهای اسفندماه سال ۱۴۰۳ هم فرموده بودند: «اگر هدف از مذاکره رفع تحریم است، مذاکره با این دولت آمریکا رفع تحریم نخواهد کرد؛ یعنی تحریمها را برنمیدارد، بلکه گره تحریمها را کورتر خواهد کرد. مذاکره با این دولت، فشار را افزایش خواهد داد. بنابراین مذاکره هیچ مشکلی را حل نمیکند، هیچ گرهی را باز نمیکند.» اهداف آمریکاییها مذاکره نیست بلکه تحکم و تحمیل است. این مطلب را رهبر انقلاب ۱۸ اسفند سال گذشته در دیدار با مسئولان و کارگزاران نظام بیان و تاکید کردند: مسئله آنها فقط مسئله هستهای نیست، بلکه مذاکره برای آنها راه و مسیری برای طرح توقعات جدید از جمله در زمینه امکانات دفاعی و تواناییهای بینالمللی و بیان انتظاراتی از این قبیل است که فلان کار را نکنید، با فلان کس دیدار نکنید، برد موشک را از فلان قدر بیشتر نکنید که قطعاً این موارد از طرف ایران پذیرفته و برآورده نمیشود.
چرا به آمریکا اعتماد نداریم؟
همانطور که در ابتدای مطلب اشاره شد، برجام نمونهای آشکار است که نشان میدهد نمیتوان به آمریکا اعتماد داشت. بالاخره آمریکای اوباما، بایدن و ترامپ قلدر است و با تحکم و قلدری به دنبال فشار بر سایر کشورهای دیگر است. با زلنسکی چه کرد؟ براین اساس نباید به مذاکرات دل خوش کرد؛ مذاکرات با آمریکا هیچ نتیجه مثبتی بههمراه نخواهد داشت. البته باید منتظر ماند و دید چه گزارشهایی از پشت درهای بسته به بیرون درز پیدا میکند، اما آنچه مشخص است ایران و ایرانی از بهمن سال ۵۷ تا به امروز هیچ اعتمادی به آمریکا ندارد.
نشریه «آسیا تایمز» در گزارشی مینویسد: عوامل مختلفی مانند تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ایران، عدم تحقق کاهش تحریمها و خروج یکجانبه آمریکا از برجام، باعث افزایش بیاعتمادی ایران نسبت به آمریکا در مذاکرات آتی شده است. در داخل کشور نیز فعالان سیاسی بر این باور هستند که مذاکرات نفعی برای ما ندارد و فقط اهداف طرفمقابل را محقق میکند. آمریکا هیچوقت ایران هستهای با موشکهایی که در اختیار دارد و بهعنوان یک بازوی قدرتمند در کنار جبهه مقاومت قرار دارد را بر نمیتابد. این کشور به دنبال محدودیت و بازگشت ایران به دوره محمدرضا پهلوی است تا بدین وسلیه بتواند به سهولت منافع خود را تأمین کند. از اینرو مذاکره با آمریکا همانگونه که در فرمایشات رهبر انقلاب هم آمده بود، مضر است و نتیجه و خروجی آن «هیچ» خواهد بود.
یکی از تشکلهای سیاسی ۲۰ فروردین ماه در بیانیهای در واکنش به مذاکرات ایران و آمریکا در عمان، نوشت: مذاکرات با فردی که نه به توافقات دوطرفه و نه به تعهدات بینالمللی هیچ پایبندی ندارد، به لغو تضمینشده تحریمها نخواهد انجامید؛ لذا دولتمردان و نمایندگان محترم مجلس در کنار مذاکراتی که آغاز میشود، نباید بههیچعنوان کشور را در مسیر پیشرفت معطل نمایند و ضرورت دارد با عزمی راسخ و همتی مضاعف و با تکیه بر تواناییهای داخلی و همکاری با کشورهای مختلف همسو در جهت رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم تلاش کنند.
حال سوال پیش میآید که با این اوصاف چرا مذاکره میکنیم؟
حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب موتلفهاسلامی میگوید: «اگر تا امروز مذاکره با آمریکا به نتیجه نرسیده است، ناشی از بدعهدی و بدقولی رژیم آمریکا و عدم رعایت معیارها و اصول مذاکره بوده است. دولت تلاش خود را برای حل مشکلات فیمابین در حد رفع تحریمها و موضوع هستهای به انجام میرساند و آزمون دیگری برای ملت است تا شناخت بیشتری نسبت به ماهیت آمریکا بعد از این مذاکره با وقوفی که بهدست میآورند، پیدا کنند و بتوانند شناخت خود را نسبت به دشمنیهای آمریکا افزایش دهند.»
نتیجه مذاکرات با آمریکا: «هیچ»
ختمکلام آنکه آمریکا ثابتکرده پای وعده خود نمیایستند و خود را «آقا بالاسر» سایر دولتها میداند. پس حق را باید به ایران داد که اعتمادی به آمریکا و اروپاییها نداشته باشد. محمدصالح جوکار، نماینده مجلس شورایاسلامی ضمن بیان این مطلب گفت: نمیتوان به آمریکاییها اعتماد کرد چراکه هیچ نتیجه و عایدیِ خاصی نیز ندارد. یقینا آمریکا پای میز مذاکرات همانند گذشته مسائل منطقهای را مطرح خواهند کرد. این درحالی است که آنها خطوط قرمز ایران تلقی میشود وگرنه متن برجام توسط غربیها نوشته شد و ایران امضا کرد. یقینا برجام بهنفع آمریکاییها بود، اما همه شاهد بودیم که برای آن نیز احترامی قائل نشدند. با این اوصاف، مذاکرات پیشرو به نتیجه خاصی منجر نمیشود.
نظر شما