آگاه: دوگانگی ساختاری در رفتار آمریکا مورد توجه کارشناسان و تحلیلگران قرار گرفته و تناقض در رفتار و گفتار مقامات آمریکایی موضوع سخن آنها شده است.
به اعتقاد صاحبنظران تناقضات گفتاری و رفتاری سران آمریکا نه از ناهماهنگی آنها بلکه روشی هدفمند در چارچوب سیاست خارجی آنهاست، راهبردی که در آن، فشارهای سیاسی، رسانهای، روانی و بینالمللی به موازات دیپلماسی و گفتوگوهای دیپلماتیک افزایش مییابد تا شرایط را برای کسب امتیازات بیشتر در مذاکره را فراهمکنند.
در مقابل، مذاکرهکنندگان ایران نیز با نگاهی واقعبینانه و با استفاده از تجارب گرانسنگ گذشته و اتکا به داشتههای خود، وارد این دور از مذاکرات شدهاند. سید عباس عراقچی، وزیر امورخارجه و مذاکرهکننده ارشد کشورمان که در مذاکرات حساس و طولانی برجام نیز حضور داشته و تجارب خوبی دارد، در جریان سفر اخیرش به مسکو تصریح کرده که تردیدهای جدی نسبت به انگیزههای طرف آمریکایی داریم، اما در مذاکرات با جدیت و اراده کامل شرکت میکنیم. این سخنان، از یکسو بیانگر بیاعتمادی تاریخی و ریشهدار ایران به آمریکا، بهویژه پس از خروج یکجانبه ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ است و از سوی دیگر، نمایانگر عزم تهران برای ورود مسئولانه و حرفهای به فرآیند مذاکرات با هدف رفع تحریمها و تضمین حقوق هستهای مشروع خود است.
آمریکا در دورههای مختلف، بهویژه پس از انقلاب اسلامی، از روش فشار و مذاکره برای کنترل روابط با ایران استفاده کرده است. این رویکرد که در علم سیاست به استراتژی دوگانه شناخته میشود، در دو محور شکل میگیرد:
۱. ظاهر مذاکره: مذاکرات عمان و رم نمونهای از تلاش آمریکا برای نشان دادن تمایل به تعامل است. این کار ضمن ایجاد فضایی برای جلب حمایت جامعه جهانی، فشار را بر ایران برای پذیرش شرایط یکجانبه افزایش میدهد.
۲. باطن تهدید و تحریم: همزمان، ترامپ و مقامات آمریکایی با تاکید بر بیشینه فشار، ایران را به تخمین تسلیم وادار کرده و از طریق تحریمهای جدید و تهدیدات نظامی، تعادل ترسناکی را رقم میزنند. این در حالی است که آمریکا از اروپا میخواهد تا تحریمهای قبلی را بازگرداند.
از منظر دیپلماتیک، چنین فضای پرابهامی اگرچه موجب پیچیدگی فرآیند گفتوگوها میشود، اما ذات مذاکرات بینالمللی همواره با چنین فشاری همراه بوده است.
در مجموع، آنچه در شرایط کنونی اهمیت دارد، نه تناقضهای ظاهری در گفتار مقامات آمریکایی یا تحرکات پشتپرده اسرائیل، بلکه اراده سیاسی طرفین برای دستیابی به توافقی پایدار و مورد قبول متقابل است. مادامی که دو طرف، خطوط قرمز یکدیگر را درک کرده و مسیر گفتوگو را با هدف حل اختلافات ادامه دهند، امید به حصول نتیجهای معقول همچنان پابرجاست. فرآیند مذاکرات جدید، آزمونی دیگر برای سنجش بلوغ دیپلماتیک طرفین است؛ آزمونی که موفقیت آن در گرو درک متقابل، احترام به منافع مشروع یکدیگر و عبور از بازیهای تاکتیکی زودگذر خواهد بود.
۳۱ فروردین ۱۴۰۴ - ۲۳:۳۳
کد خبر: ۱۲٬۳۰۱
در حالی که دو دور مذاکرات ایران و آمریکا در عمان و رم به نمادی از تعامل تاکتیکی بین دو کشور تبدیل شده و دو طرف از مثبت و روبهجلو بودن مذاکرات اعلام رضایت میکنند، رفتار دوگانه واشنگتن موضوعی است که تردیدها در جدیت آمریکا برای دستیابی به توافقی عادلانه با ایران را با شک و تردید روبهرو ساخته است. از یکسو حرفزدن از حل اختلافات و از سوی دیگر تهدید به حمله نظامی و تحریمهای جدید پرسش جدی درباره صداقت و اهداف بلندمدت این کشور مطرح میکند. این رویکرد دوسویه که در طول تاریخ روابط دو کشور ریشه دارد، اکنون با تشدید فشارها و تناقضات، جدیترین چالش پیش روی دیپلماسی منطقهای و جهانی است.
نظر شما