آندریا یرولینو، تهیه‌کننده آثاری مانند «فراری» و «تا استخوان»، فیلمی در ژانر زندگی‌نامه که قرار است داستان زندگی ترامپ را روایت کند، به بازار فیلم جشنواره کن می‌برد تا شرکای تجاری و سرمایه‌گذاران خودش را پیدا کند. بودجه این فیلم حدود ۱۰۰ میلیون دلار برآورد شده و قرار است تا پیش از پایان سال ۲۰۲۵ فیلم‌برداری‌اش شروع شود.

سیاست‌مداران در قاب سینما

آگاه: به این بهانه در این متن، نگاهی بر آثار سینمایی بیوگرافی داریم که روایتی از زندگی سیاست‌مداران را بازگو کرده‌اند. پیش از این، در سال گذشته فیلم «کارآموز» بر اساس زندگی دونالد ترامپ به کارگردانی علی عباسی و نویسندگی گابرلی شرمن ساخته شده بود که برای اولین‌بار در هفتاد و هفتمین جشنواره فیلم کن، به اکران درآمد. این فیلم همچنین در جایزه اسکار ۲۰۲۵ با دو نامزدی برای بازیگران مرد، موردتوجه قرار گرفت. ناگفته نماند که این فیلم را می‌توان علیه ترامپ دانست که در نهایت نیز خشم این رییس‌جمهور را برانگیخت. ترامپ این فیلم را زباله خوانده بود و سازندگان آن را با اقدامات قانونی تهدید کرد؛ البته که این اثر با وجود حساسیت‌ها در کانادا فیلمبرداری شده بود، اما در نهایت به‌موقع در زمان تبلیغات انتخابات آمریکا اکران شد.

لینکلن

سیاست‌مداران در قاب سینما

«جنگ داخلی آمریکا به شکلی کاملا خونین ادامه دارد. در این میان آبراهام لینکلن، رییس‌جمهور آمریکا در تلاش است تا هم سروسامانی به وضعیت جنگ بدهد و هم بالاخره اصلاحیه قانون برده‌داری را به تصویب برساند و این عمل را برای همیشه حذف کند. اما او برای این کار نیاز به متحدانی دارد...»
استیون اسپیلبرگ، داستان تصویب قانون لغو برده‌داری در آمریکا را به دالان‌های تاریک سیاست می‌کشاند تا از قهرمان داستانش، سیاست‌مداری بسازد که خوب می‌تواند در یک چارچوب عمل‌گرایانه به افق‌های بازتر و آینده‌ای دورتر فکر کند. قهرمان اسپیلبرگ مردی است که برخلاف هم‌قطارانش به جای به‌دست‌آوردن قدرت مقطعی سیاسی، به دنبال رسیدن به آرمانی بزرگ است که چهره کشورش را برای همیشه تغییر خواهد داد و نامش را در تاریخ ماندگار خواهد کرد. استیون اسپیلبرگ چند فیلم دیگر با مضامین سیاسی در کارنامه‌اش دارد. از فیلم «مونیخ» که یک تریلر جاسوسی است تا فیلمی مانند «پل جاسوسان» که به تلاش‌های یک وکیل برای نجات جان اسرای آمریکایی در دوران جنگ سرد می‌پردازد و به‌خوبی حال‌وهوای آن دوران را ترسیم می‌کند. می‌توان از فیلم «پست» هم‌نام برد که به تلاش روزنامه‌نگاران برای پرده برداشتن از مخفی‌کاری سیاست‌مداران در طول جنگ ویتنام اختصاص دارد.  در «لینکلن» استیون اسپیلبرگ تصویری عارف‌گونه از آبراهام لینکلن ارائه داده و دنیل دی لوییس در نقش این رییس‌جمهور تاریخ آمریکا خوش درخشیده است. لینکلن این فیلم همان قدر که در خلوت خود مانند مرشد و پیری به کمال رسیده زندگی می‌کند، در صحنه سیاست اهل عمل است و برای رسیدن به نتیجه مطلوب به دنبال بهترین راه می‌گردد و گاهی برای رسیدن به دستاوردهای بزرگ، دست به معاملات کوچک هم می‌زند. دستاورد او در عرصه سیاسی و اجتماعی آن‌قدر درخشان است که اسپیلبرگ به عنوان فیلم‌سازی معتقد به ارزش‌های کشورش حتما در دوران فیلم‌سازی خود سراغ او برود. می‌دانیم که لینکلن، رهبر کشور آمریکا در یکی از سخت‌ترین دوران خود بوده است. از طرفی جنگ داخلی در جریان است و ایالت‌های جنوبی به دنبال جدایی و تجزیه‌طلبی هستند و از سوی دیگر آبراهام لینکلن تلاش دارد تا هرطورشده قانون ضد برده‌داری را به تصویب برساند. چنین فضایی جان می‌دهد برای ساختن فیلمی که قهرمانش همچون پادشاهی باستانی هم در صحنه سیاست می‌تازد و هم به سربازانش انگیزه نبرد جانانه می‌دهد؛ اما اسپیلبرگ از این تصویر دور شده و سعی کرده درونیات این مرد را بکاود. خلوت‌های او مهم‌ترین قسمت‌های فیلم را می‌سازد و قامت خمیده‌ای که بازیگر به وی بخشیده مکمل همین نگاه اسپیلبرگ به قهرمان داستانش شده است؛ یعنی همان عارف مهربان و بخشنده. 
برگ برنده اصلی فیلم بدون شک بازی دنیل دی لوییس در نقش آبراهام لینکلن است. لوییس یکی از بهترین بازی‌های عمر خود و همچنین یکی از بهترین بازی‌های قرن جدید را در همین فیلم ارائه داده است، اما این قضیه زمانی مهم می‌شود که بدانیم فیلم آن‌چنان بر محور شخصیت اصلی خود می‌گردد و بر آن متمرکز است که فقط کافی است کمی پای بازیگر بلغزد تا «لینکلن» در این جایگاه نباشد.

فراست/ نیکسون

سیاست‌مداران در قاب سینما

بعد از واقعه واترگیت در سال ۱۹۷۲، ریچارد نیکسون به نخستین رییس‌جمهور آمریکا تبدیل شد که از این سمت استعفا می‌دهد. جرالد فورد، معاونش، جایگزین او شد و بلافاصله فرمان عفو ریاست‌جمهوری او را صادر کرد. در سال ۱۹۷۷ نیکسون تصمیم گرفت که دوباره شهرت و اعتبار خود را به دست آورد. همزمان، خبرنگاری جوان بعد از دیدن نابودی یک رییس‌جمهور، تصمیم گرفته بود که هرطورشده با او مصاحبه کند. در نهایت بعد از مدت‌ها صبر و انتظار، این اتفاق افتاد و این دو نفر در برابر هم قرار گرفتند. این مصاحبه که قرار بود یک گفت‌وگوی دوستانه و کنترل شده باشد که بتواند به اعتبار لکه‌دار شده ریچارد نیکسون کمک کند، تبدیل به مناظره‌ای در باب سیاست، دستاوردها و خطاهای نیکسون شد و او را در گوشه رینگ گیر انداخت. جهان باور نداشت که سیاستمدار کارکشته‌ای مانند او، چنین مغلوب توانایی یک جوان شود. همین مصاحبه هم در نهایت به حیات سیاسی این رییس‌جمهور بدنام آمریکا پایان داد. نقطه قوت فیلم هم در همین خلق فضای پر از تنش و ازدست‌دادن گام‌به‌گام کنترل اعصاب این پیرمرد سیاستمدار است. 
کارگردان، اول با طمأنینه، شخصیت‌هایش را معرفی می‌کند و برای مخاطب جوانی که احتمالا چندان از تاریخ سررشته‌ای ندارد، مقدمه‌چینی می‌کند. پس از گذشت مدتی به نظر می‌رسد که خبرنگار جوان که بعدا برای خود صاحب نام و اعتبار هم می‌شود، قافیه را به رقیب قدر خود خواهد باخت. حقیقتا تلویزیون هم از او توقعی ندارد. همین که بتوانند مصاحبه‌ای با یکی از جنجالی‌ترین افراد عرصه سیاست در آن زمان داشته باشند، برایشان کافی است. اما خبرنگار سوداهای دیگری در سر دارد. او یک آرمان‌گرا است که به اصولی باور دارد، اصولی که مردی مانند نیکسون با آن افتضاحات سیاسی دقیقا نقطه مقابل آنها قرار می‌گیرد. در چنین چارچوبی است که نیکسون با خیال راحت در برابر او می‌نشیند و تلویزیون هم که خبر از نقشه خبرنگارش ندارد، به دنبال تمام‌شدن هر چه سریع‌تر ماجرا است. نقطه قوت فیلم در این است که با وجود آگاهی مخاطب از پایان ماجرا، باز هم لحظه‌ای از ریتم نمی‌افتد و هیجان‌انگیز می‌ماند. مخاطب از همان ابتدا به دنبال آن است که چگونه خبرنگار به حیات سیاسی این مرد پایان می‌دهد. 
نقطه قوت دیگر فیلم توجه به جزییات کوچکی است که داستان را قوام می‌دهد و به شخصیت‌پردازی کمک می‌کند. جزئیاتی مانند تفاوت کفش‌های دو طرف که نشان از عوض‌شدن یک دوران و آغاز عصری تازه دارد. بازی دو بازیگر فیلم عالی است. مارتین شین در نقش خبرنگار عالی است و به‌موقع و درست کلمات نیش‌دارش را ادا می‌کند. اما از آن سو فیلم «فراست/ نیکسون» عرصه یکه‌تازی فرانک مینگلا در نقش نیکسون است. او تغییرات روانی و افزایش عصبانیت شخصیت در طول داستان را به طرز حیرت‌آوری از کار در می‌آورد. از آدمی با اعتمادبه‌نفس فراوان در ابتدا، به پیرمردی حقیر و شکست خورده در انتها تبدیل می‌شود که مشخص است دیگر چیزی جز خاطرات خوب و بدش برای ادامه حیات ندارد و باید تمام عمر با آنها زندگی کند. پیتر مورگان فیلم «فراست/ نیکسون» را از نمایشی به قلم خود اقتباس کرده که زمانی نمایش محبوبی بر صحنه بود. 

جی‌اف‌کی

سیاست‌مداران در قاب سینما

فیلم سیاسی زندگی‌نامه‌ای «جی‌اف‌کی» یکی از تحسین‌شده‌ترین ساخته‌های الیور استون است و اگرچه دقیقا بر اساس واقعیت نیست، اما حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و کاستی‌هایش را به شکل‌های دیگر جبران می‌کند. داستان درباره دادستان منطقه نیواورلئان، جیم گریسون (کوین کاستنر) است که متوجه می‌شود داستان ترور رییس‌جمهور کندی، آن‌طور که رسانه‌های رسمی می‌گویند نیست و حالا می‌خواهد راز قتل او را کشف کند. برگ برنده فیلم، تیم بازیگری‌اش است و کوین کاستنر در نقش جیم گریسون، یکی از برترین بازی‌های کارنامه هنری‌اش را ارائه می‌دهد. اینکه فیلم دقیقا به تاریخ وفادار نیست و گاهی آن را تحریف می‌کند، شاید باعث دلخوری دوستداران تاریخ و کسانی که درباره رویدادهای واقعی مطالعه کرده‌اند، شود، اما کارگردانی جذاب اولیور استون و یک فیلم‌نامه هیجان‌انگیز کمک می‌کند تا مخاطب این اثر حماسی- سیاسی سه ساعته را با کنجکاوی تا پایان تماشا کند.

مالکوم ایکس

سیاست‌مداران در قاب سینما

«مالکوم ایکس» یک فیلم حماسی حدودا سه ساعت و نیمه است که در آن، با یکی از بهترین نقش‌آفرینی‌های کارنامه هنری دنزل واشینگتن روبه‌رو هستیم. مالکوم ایکس یکی از مشهورترین فعالان سیاه‌پوست مسلمان بود که برای حقوق بشر و در مسیر دفاع از حقوق سیاه‌پوستان، قدم‌های بزرگی برداشت و مانند مارتین لوتر کینگ، به یک رهبر بزرگ برای آنها تبدیل شد. فیلم زندگی و فعالیت‌های مالکوم را دنبال می‌کند؛ از زمانی که یک خلافکار خرده‌پا بود تا زمانی که به یک چهره جنجالی تبدیل و در نهایت ترور شد. کسانی که با اسپایک لی و سبک فیلمسازی او آشنا نیستند، ممکن است انتظار داشته باشند که این فیلم زندگی‌نامه‌ای طولانی مانند یک کلاس تاریخ کسل‌کننده یا مانند یک مقاله ویکی‌پدیا باشد. با این حال، این فیلم با آثار بیوگرافی مشابه تفاوت‌های ملموسی دارد. «مالکوم ایکس» شاید فیلم بلندی باشد، اما به حاشیه نمی‌رود و با تمرکز بر جهان‌بینی و اندیشه‌های یک مرد بزرگ آزادی‌خواه، به اثر تفکربرانگیزی تبدیل می‌شود.

اوپنهایمر

سیاست‌مداران در قاب سینما

با اینکه محبوبیت کریستوفر نولان بر کسی پوشیده نیست، اما باز هم کسی انتظار نداشت که «اوپنهایمر» یک فیلم درام درباره پدر بمب اتم بتواند تا این اندازه موفق ظاهر و به یکی از فیلم‌های پرفروش سال ۲۰۲۳ تبدیل شود. قصه درباره جی رابرت اوپنهایمر است که یکی از چهره‌های کلیدی پروژه منهتن بود- همان پروژه‌ای که در نهایت به ساخت بمب هسته‌ای منجر شد- و ما بخش‌هایی از تحقیقات او، کارهایی که در دوران جنگ جهانی دوم انجام داد و پایان رابطه‌اش با دولت آمریکا را در این اثر می‌بینیم.
قصه از سال ۱۹۲۶ و با یک اوپنهایمر جوان (با بازی کیلین مورفی) آغاز می‌شود که هنوز در حال تحصیل است و از اضطراب و غربت‌زدگی رنج می‌برد. او که از استاد خود رضایت ندارد، حتی تصمیم می‌گیرد که او را مسموم کند، اما در نهایت منصرف می‌شود و به پیشنهاد یکی از دوستان دانشمند خود، در رشته فیزیک نظری ادامه تحصیل می‌دهد. او دکترای خود را در این رشته کسب می‌کند و در دانشگاه برکلی کالیفرنیا تدریس را آغاز می‌کند. اوپنهایمر مدتی بعد با زیست‌شناس و کمونیست سابق، کاترین (با بازی امیلی بلانت) آشنا می‌شود و ازدواج می‌کند. سال ۱۹۳۸، پس از اینکه شکافت هسته‌ای کشف می‌شود، اوپنهایمر متوجه می‌شود که می‌توان آن را مسلح کرد. مدتی بعد، در جریان جنگ جهانی دوم، یکی از فرماندهان نظامی ارتش آمریکا، لسلی گرووز (با بازی مت دیمون)، اوپنهایمر را استخدام می‌کند تا مدیریت پروژه منهتن را برعهده بگیرد و بمب اتم بسازد. «اوپنهایمر» که جایزه اسکار بهترین فیلم را هم به خانه برد، بی‌تردید یکی از مهم‌ترین فیلم‌های سیاسی قرن ۲۱ است.

چ

سیاست‌مداران در قاب سینما

ابراهیم حاتمی‌کیا که یکی از برجسته‌ترین کارگردان‌های آثار دفاع مقدس است، در سال ۹۱ تصمیم گرفت، فیلمی براساس زندگی شهید مصطفی چمران بسازد. در نهایت «چ» براساس ماموریت چندروزه این شهید در کردستان ساخته شد و در دل آن با فلاش‌بک، بخش‌هایی از زندگی این شهید هم نمایش داده می‌شد. ازآنجا ‌که این فیلم با هزینه بسیار زیاد و با استفاده از تکنیک‌های ویژه فیلم‌سازی ساخته شده بود، پیش‌بینی می‌شد یکی از فیلم‌های موفق در جشنواره فیلم فجر و گیشه باشد. داستان «چ» در اواخر مرداد ۱۳۵۸ در منطقه پاوه کردستان می‌گذرد. در این تاریخ تجزیه‌طلبان کرد در تلاش بودند که با ایجاد درگیری‌های داخلی و مبارزه با دولت مرکزی، به خودمختاری برسند. مصطفی چمران به همراه تیمسار فلاحی از سمت حکومت برای فرماندهی قوای ارتش به این منطقه اعزام شدند. «چ» تمام‌قد تصویرگر عبور این مردم از گردنه‌های نفس‌گیر و پر شهید است. فیلم به‌خوبی نشان می‌دهد که چرا این مردم امروز هم برای حفظ دستاوردهایشان ایستادگی می‌کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.