آگاه: رهبر انقلاب سالهاست با هشدارهای صریح و مکرر درباره خطرات جمعیت پیر، توجه جامعه و حاکمیت را به این نقطه کور راهبردی جلب کردهاند. با این حال، آنچه در میدان واقعی سیاستگذاری و فرهنگسازی دیده میشود، فاصلهای عمیق با این دغدغههای راهبردی دارد. اکنون وقت آن رسیده که با نگاهی تحلیلی به پرسش اصلی بپردازیم که اگر جوان نباشد، انقلاب چگونه ادامه خواهد یافت؟
بی شک جمعیت جوان در همه جوامع محور پیشرفت و خلاقیت است. جوانان نهتنها ستونهای نیروی کار و تولید ملی را تشکیل میدهند، بلکه بیشترین آمادگی را برای پذیرش ایدههای نو، تحولات علمی و حرکتهای اجتماعی دارند. بر اساس دادههای جمعیتی، ایران در دهه ۱۳۸۰ وارد پنجره جمعیتی طلایی شد؛ دورانی که بخش عمده جمعیت در سنین کار قرار دارد و میتواند رشد اقتصادی و اجتماعی را شتاب دهد؛ اما اگر از این پنجره بهدرستی استفاده نشود، میتواند به تهدیدی جدی بدل شود. رهبر انقلاب در سخنان سه فروردین ۱۳۹۹، صراحتا فرمودند: «قویشدن کشور جزو هدفهای ما است. یکی از ابزارهای قدرت حفظ اکثریت جوان در جامعه است.» این سخن نشان میدهد که از نگاه ایشان، جمعیت جوان نهتنها مسئلهای جمعیتی یا اقتصادی، بلکه مولفهای از قدرت ملی و هویت تمدنی است.
کاهش جمعیت جوان و پیرشدن ساختار سنی جامعه، تنها به معنای کمشدن موالید یا افزایش سالمندان نیست؛ بلکه بر کارکردهای اقتصادی، نظامی، آموزشی، فرهنگی و حتی امنیتی کشور تاثیر میگذارد. کشورهایی با ساختار جمعیتی پیر معمولا با کاهش توان تولیدی، کاهش سرمایهگذاری، افزایش هزینههای درمانی، کاهش نرخ نوآوری و کاهش پویایی اجتماعی مواجه میشوند. ازاینرو اگر این مسیر ادامه یابد، ایران طی دو دهه آینده با وضعیت «کمبود شدید نیروی کار ماهر»، «فشار مضاعف بر نظام تامین اجتماعی» و «افول انگیزههای تمدنی» روبهرو خواهد شد و مسئله اصلی اینجاست که کشوری که عنصر جوان را از دست میدهد، در حقیقت آینده خود را از دست داده است.
یکی از دلایل اصلی غفلت از مسئله جمعیت، ناهماهنگی میان منظومه فکری رهبری و برنامهریزی رسمی کشور است. در حالی که رهبر انقلاب در سالهای مختلف، از جمله در سیاستهای کلی جمعیت (۱۳۹۳) خواستار بازنگری بنیادین در نگاه به خانواده، فرزندآوری و سبک زندگی شدهاند، بسیاری از برنامهها همچنان گرفتار نگاههای تکنوکراتیک، ناقص یا متناقض هستند. از جمله مشکلات این سیاستگذاریها میتوان به این موارد اشاره کرد: حمایتهای ناکافی اقتصادی از خانوادههای دارای فرزند، فقدان زیرساختهای فرهنگی و رسانهای برای ترویج فرزندآوری، نگاه تکبعدی به مسئله ازدواج و بیتوجهی به نهاد خانواده بهعنوان بستر اصلی جمعیتسازی.
در سالهای اخیر، نوعی «تقدسزدایی تدریجی» از فرزند و خانواده در رسانهها و حتی نظام آموزشی دیده میشود. ازدواج دیرهنگام، ترویج سبک زندگی فردگرایانه، نگرانیهای اقتصادی بزرگنماییشده و گاه تلقی فرزند بهعنوان بار اضافی، همگی بخشی از فضایی هستند که میل به فرزندآوری را کاهش دادهاند.
درحالیکه رهبر انقلاب بارها خانواده را «محور تمدنسازی اسلامی» دانستهاند، باید از خود بپرسیم چرا چنین نهاد مقدسی در ذهن بخشی از جوانان به نهادی پرهزینه و فرساینده تبدیل شده است؟ آیا ما توانستهایم تصویر درست از زندگی خانوادگی ارائه کنیم؟
نقطه اوج منظومه فکری رهبر انقلاب، تحقق «تمدن نوین اسلامی» است؛ تمدنی که نیازمند انسانهای متعهد، عالم، پرشور، مبتکر و مومن است. بدیهی است که تحقق این افق، بدون وجود بدنه انسانی جوان، فعال و پرانگیزه ممکن نیست. جمعیت جوان همزمان زیرساخت مادی (نیروی انسانی، تولید) و معنوی (انگیزه، هویت، پویایی فرهنگی) این تمدن را شکل میدهد. لذا اگر امروز در ساخت تمدن آینده کوتاهی شود، در واقع سرمایه تمدنی را سوزاندهایم. بنابراین اگر انقلاب اسلامی را یک پروژه تمدنی بدانیم، مسئله جمعیت در متن این پروژه قرار دارد، نه در حاشیه آن. ما امروز در موقعیتی ایستادهایم که تصمیمات جمعیتیمان تعیین میکند که انقلاب در دهههای بعد زنده خواهد ماند یا نه. لذا فقدان نسل جوان، فقط چالشی آماری نیست؛ خطری وجودی برای آینده ایران و اسلام است.
برای عبور از این بحران، به بازنگری در سیاستگذاری، بازسازی گفتمان فرهنگی و همت ملی نیاز داریم. نسل جوان باید نه بهعنوان یک «هزینه» بلکه بهمثابه «فرصت تمدنی» شناخته شود. فرزندآوری، خانوادهمحوری، تسهیل ازدواج و فرهنگسازی مثبت، چهارستون بازگشت به مسیر صحیح هستند. این مهم باید درک شود که آینده انقلاب، با آینده فرزندانمان گره خورده است و اگر امروز برای آنها تصمیم نگیریم، فردایی برای تصمیمگیری باقی نخواهد ماند.
۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۵۳
کد خبر: ۱۳٬۱۵۲
محمدجواد ابراهیمزاده: اینکه انقلاب ما، انقلاب جوانهاست نه یک توصیف احساسی، بلکه شناسنامهای مفهومی برای فهم نسبت انقلاب اسلامی و آینده آن است. از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز، نقش بیبدیل نسل جوان در پویایی اجتماعی، مقاومت فرهنگی و پیشرفت علمی کشور انکارناپذیر بوده است؛ اما امروز، در حالی که کشور همچنان بر مدار تهدیدها و فرصتهای بزرگ حرکت میکند، با بحرانی روبهرو هستیم که اگر جدی گرفته نشود، ممکن است موتور محرکه انقلاب را خاموش کند: کاهش نرخ موالید و افول سهم نسل جوان در جمعیت کشور.

نظر شما