۳۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۶:۵۳
کد خبر: ۱۳٬۹۳۳

ایرانِ قوی، در مردم قوی است

ملتی که زانو نمی‌زند

فاطمه ارجمند ـ آگاه مسائل فرهنگی

برخی کشورها ارتش دارند، برخی دیگر رسانه، برخی فقط نام. اما آنچه ایران را به «قدرت» بدل کرده، تنها ارتش یا دیپلماسی‌اش نیست؛ مردمی است که در سخت‌ترین آزمون‌ها، دست بر زانو نگذاشتند. ملتی که طوفان‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی را نه‌تنها از سر گذراند بلکه بدل به میدان رشد و آگاهی کرد.

ملتی که زانو نمی‌زند

آگاه: ۲۳ خرداد ۱۴۰۴، وقتی صدای انفجار در بعضی نقاط تهران پیچید و شیشه‌های خانه‌ها شکست، دشمن امیدوار بود تصویر یک ملت شکست‌خورده را مخابره کند. اما آنچه جهانیان دیدند، چیز دیگری بود. آرامش مردم در خیابان‌ها، نظم در صف‌های اهدای خون، حضور داوطلبان در محل حادثه و روایت شجاعت در قاب تلویزیون و حرارتی در قلب مردم که خاموش نشد. ایران قوی پیش از آنکه یک راهبرد سیاسی یا نظامی باشد، یک تجربه زیسته‌ جمعی است. تجربه‌ای که ریشه در تاریخ مقاومت این ملت دارد، از قحطی‌ها و کودتاها تا تحریم‌ها و جنگ‌ها. هربار که دشمن شمشیر کشید، مردم این سرزمین با صبوری، توکل و یک‌قدمی با نظامشان، نشان دادند که «اقتدار» مفهومی مردمی است، نه صرفا حاکمیتی. رهبر انقلاب نیز بارها به این حقیقت اشاره کرده‌اند که پشتوانه‌ اصلی امنیت ملی ما مردم‌اند؛ اگر مردم در صحنه باشند، دشمن نمی‌تواند کاری بکند. این حضور، فقط در روز جنگ نیست. در شب‌های خاموشی، صف‌های خرید، کلاس‌های درس، نمازهای جماعت و روایت‌های رسانه‌ای. این مردم‌اند که با انتخاب‌هایشان، با تبیین‌ها و تاب‌آوری‌شان، «خط مقدم» را معنا می‌کنند. درست در همان لحظاتی که رژیم صهیونیستی با کمک ده‌ها ماهواره و تجهیزات پیشرفته، نتوانست ضربه‌ای کاری وارد کند، این مردم بودند که با «حضور بدون ترس» و «قدم‌های آرام» همه نقشه‌های دشمن را به سخره گرفتند. بیایید صحنه‌ای از آن روز را مرور کنیم. یک جوان با لباس امداد، بی‌آنکه منتظر دستور بماند، وارد ساختمان آسیب‌دیده می‌شود. یک زن میان‌سال، ظرف‌های آب را به دست کودکان حاضر در محل حادثه می‌رساند. نوجوانی با سرعت ماشین‌های امدادی را خبر می‌کند و دیگر ماشین‌ها را از حادثه باخبر می‌کند. اینها فرماندهان واقعی «جنگ روایت‌ها» هستند. بی‌آنکه اسلحه‌ای در دست داشته باشند، سپاه روایت را سامان داده‌اند.دشمن چشم به شکستن روحیه همین مردم داشت. به شایعات دروغ، تصاویر جعلی و تحلیل‌های ترس‌افزا. اما واقعیت از پشت این دروغ‌ها عبور کرد و به عمق دل‌ها رسید. حقیقت آن بود که ملت ایران، ملت زخم‌خورده نیست؛ ملت صیقل‌خورده است. فرهنگ دینی، توسل، همبستگی محلی، نذر، امید، روایت‌های خانوادگی از جنگ تحمیلی، همه اینها سرمایه‌هایی‌اند که هیچ شبکه اطلاعاتی غربی قادر به نفوذ در آنها نیست. این بسترهای معنوی، پشتوانه‌ همان مقاومتی هستند که مردم غزه و جنوب لبنان همواره از آن سخن گفته‌اند. امروز ایران خود نمونه‌ای زنده از همان «مدل مقاومت» است. ایرانِ قوی، در مردم قوی است؛ مردمی که حتی در ضعف‌های اقتصادی، ناهمواری‌های معیشتی و نارضایتی‌های طبیعی اجتماعی، اما در لحظه بحران، متحد، آرام و فداکار ظاهر می‌شوند. این یعنی سرمایه‌ راهبردی و این سرمایه، دقیقا همان چیزی است که دشمن ندارد. در سرزمین‌های اشغالی، کابوس شبانه مردم، آژیرهای پناهگاه‌هاست. سربازان از ترس دوربین‌های تلفن همراه شهروندان خودشان فرار می‌کنند. اعتماد عمومی به افسانه‌ «ارتش شکست‌ناپذیر» فروریخته. در حالی‌که در تهران، سحر امامی و ده‌ها خبرنگار دیگر، با ماندن و نرفتن و روایت کردن حقیقت را ثبت کردند و مردم با قلبشان آن را پذیرفتند.حال سوال این است که آیا ما به اندازه کافی قدر این مردم را دانسته‌ایم؟ آیا روایت تاب‌آوریشان را به اندازه کافی بازگو کرده‌ایم؟ قلب جامعه دقیقا در پی پاسخ همین پرسش‌هاست. چون امروز «دفاع از ایران» نه‌فقط در پادگان‌ها که در اتاق‌های خبر، همدلی و روایت‌گری ایستادگی مردم معنا پیدا کرده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.