آگاه: «چه کسی داستانم را خواهد گفت؟ دفترچه خاطرات غزه» روایت لحظهبهلحظهای از زیست انسان معاصر در میانه بحران است؛ روایتی که خواننده را به درون محاصره غزه میبرد. انتشار این کتاب در ژوئیه ۲۰۲۵ توسط گاردین فیبر، فقط به معنای عرضه یک سند انسانی نیست، بلکه مواجهه با سندی است که زندگی روزمره را در مواجهه با اضطرار و بیثباتی اجتماعی، مستند میکند.
ساختار کتاب بر پایه یادداشتهای روزانه شکل گرفته که ابتدا در روزنامه گاردین منتشر شد و بعد به صورت یک مجموعه منظم درآمد. هر بخش کتاب تجربه فردی نویسنده را از مواجهه با محدودیتهای ابتدایی زندگی تامین آب، غذا، برق و تلاش برای بقای روابط انسانی بازگو میکند. خواننده نه با رنج رسمی و کلیشهای که با داستان یک زندگی خُرد اما حقیقی روبهرو میشود؛ شبی پر از بیداری، اشک و پرسشهای سادهای از قبیل «آیا هنوز خودم هستم؟ اگر زنده بمانم، چه چیزی از هویت و خاطراتم باقی میماند؟
بخشهای میانی کتاب، از جستوجوی اخبار و تلاش برای حفظ ارتباط با جهان خارج گرفته تا ترس از قطعشدن ناگهانی ارتباط با عزیزان را پوشش میدهد. در اینجا با جزئیاتی مثل دستهای باتری، سهمیهای کنسرو و تماسهای ناپایدار تلفنی مواجهیم که تنها معنای بقای اخلاقی و روانی را برای ساکنان غزه حفظ میکنند.
درباره نویسنده: مردی میان سیسالگی و ناامیدی
گزارش روزهای سخت غزه به قلم مردی نوشته شده که هنوز نامش را نمیدانیم. نه برای جذابیت داستانی، بلکه به دلیل تهدید امنیتی که حتی پس از خروجش از غزه همچنان مثل سایهای دنبالش است. او مردی جوان و فلسطینی است که تا پیش از جنگ، زندگی عادی با خانوادهاش داشت. اما وقایع پس از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ همه چیز را زیر و رو کرد.
خاطراتش ابتدا به صورت یادداشتهای کوتاه به گاردین فرستاده شد؛ بعد همان نوشتههای پراکنده، استخوانبندی اصلی کتاب را ساختند. نویسنده در گوشهگوشه این دفترچه نه سعی دارد خود را قهرمان نشان دهد و نه میخواهد سختیها را در سایه روایتهای احساسی پنهان کند. او با روایتکردن تجربه شخصیاش، صدایی به انسان بینام و نشانی میبخشد که شاید خودش روزی بازگردد، شاید فقط نامش در همین دفترچهها بماند.
روایت از درون
در این کتاب، فصلها به ترتیب زمانی پیش میروند و از لحظات اولیه شوک و ناامیدی پس از حملات تا وضعیت پر از فرسودگی جسمی و روانی ادامه مییابد. نویسنده هر روز خود را نه به عنوان یک «قربانی»، بلکه بهعنوان یک زیستن ناگزیر و فعال توصیف میکند: کسی که باید هر روز برق پیدا کند تا بتواند موبایلش را شارژ کند، کسی که میزان ذخیره آب را بهدقت حساب میکند و کسی که دائما نگران این است که آخرین تماسش با یکی از اعضای خانواده هم قطع شود.
در بخشهایی از کتاب، نویسنده ناامیدی و شکستن عادتهای معمول را با شفافیت توصیف میکند. مثلا بیان میکند شبهایی را با این تردید به صبح میرساند که شاید فردا، خودش بیش از یک اسم در یادداشتهای دوستانش نباشد. اما همین مواجهه با فقدان، او را وادار میکند تا دستکم رگههایی از امید یا نوعی عادت جدید را در دل بحران جستوجو کند؛ مثلا وقتی دوستان و خانواده هنوز زندهاند، همان تماس کوتاه، حتی اگر فقط یک دقیقه باشد، هنوز معنایی برای بودن باقی گذاشته است. در این اثر زبانی که نویسنده به کار میبرد، مستقیم و گاه بیپرده است. گزارش او مستند صرف است؛ از صحنههای بمباران و سکوت خیابانهای شبانه تا اضطراب جستوجوی لقمهای نان یا ساعتها بیبرقی. مخاطب با توصیف رویدادها مواجه میشود، اما نه برای دلسوزی و نه صرفا برای شاهدبودن، بلکه برای لمس کیفیتی از زیستن که مدام در حال ویرانی و بازسازی است.
واکنشها و ارزیابی منتقدان
انتشار یادداشتها و در نهایت این کتاب، واکنش طیف متنوعی از منتقدان ادبی و اجتماعی را برانگیخت. ستودن کتاب صرفا به خاطر روایتگری انسانی یا صداقت نویسنده نیست؛ بلکه چون نویسنده توانسته مرز میان ادبیات شخصی و سند اجتماعی را حفظ کند. نیکش شوکلا، منتقد معاصر، درباره کتاب مینویسد که این خاطرات «در بیان واقعیتهای تلخ ایستادگی دارند، اما هیچگاه گرفتار زیادهگویی یا خودنمایی در کنار ویرانهها نمیشوند.»
منتقدان دیگر نیز معتقدند این کتاب، ضمن اینکه تاریخنگاری از پایین را پیش میبرد، توانسته روایت روزمره را به نوعی سند انسانی بدل کند که هم ارزش مطالعه برای پژوهشگران حوزه جامعهشناسی و تاریخ دارد و هم اثری خواندنی برای مخاطب علاقهمند به ادبیات مقاومت است. مزیت دیگر کتاب، دوری از شعارپردازی یا سانتیمانتالیسم آگاهانه است. روایت این دفترچه بیش از هر چیز، دعوت به تامل است؛ تاملی بیقضاوت در باب بهای زندگی و ظرفیت انسان برای تداوم حتی در روزهایی که عادیترین چیزها هم معنای اولیه خود را از دست دادهاند.
نظر شما