۲۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۵:۴۵
کد خبر: ۱۶٬۲۲۹

مسیری برای تغییر

اولین گام، تحول در نگرش

عماد خورشید طلب ـ آگاه مسائل رسانه

در تعریف تغییر گفته شده است: تغییر، دگرگونی هر چیزی است که با گذشته‌اش تفاوت داشته باشد و نوآوری، اتخاذ ایده‌هایی برای سازمان جدید است. بنابراین تمام نوآوری‌ها می‌تواند منعکس‌کننده یک تغییر باشند؛ اگر چه تمام تغییرها نوآوری نیستند.

اولین گام، تحول در نگرش

آگاه: تحول یعنی فرآیند ذوب‌شدن اندیشه‌ها، باورها و رفتارهای سنتی و تثبیت ارزش‌های نوین و استقرار نظام‌های جدید. یعنی منطبق کردن سازمان‌ها با آخرین پدیده‌های روز.

سازمان‌های نوآور از نگاه صاحب‌نظران
سازمان‌های نوآور، سازمان‌هایی هستند که نسبت به تغییر نیازهای ذی‌نفعان، تغییر مهارت‌های رقبیان، تغییر روحیه‌ افراد جامعه واکنش نشان داده، در شکل و نحوه‌ تولیدات خود تجدید نظر می‌کنند و خود را متحول می‌سازند. تغییر در سازمان فرآیند تحول و دگرگونی است که در رفتارها، ساختارها، خط مشی‌ها، منظورها یا برون‌دادهای پاره‌ای از واحدهای سازمان رخ می‌دهد. با توجه به نزدیکی و مشابهت مفاهیم نوآوری و تغییر در بسیاری از منابع و متون علمی، این دو واژه اغلب مترادف در نظر گرفته شده است. الوین تافلر معتقد است محور موج سوم را خلاقیت و نوآوری تشکیل می‌دهد. 

ضرورت و عوامل ایجادکننده‌ تحول
ضرورت تحول را علاوه بر عوامل تاثیر گذار آن، در بالندگی و بهبودی سازمان‌ها، بهبود در کیفیت زندگی نیز می‌توان یافت. سازمان‌ها تحت فشار عوامل متعددی همچون پیچیدگی وقایع، سرعت پیشرفت فناوری، افزایش رقابت چشم‌گیر در ارائه‌ خدمات و تولیدات و نیاز طبیعی و درونی انسان‌ها در مجموعه نظام هستی، قراردارند. این عوامل سازمان‌ها را در مقابل تغییر و تحول خلع‌سلاح کرده و آنان را وادار به پذیرش و برنامه‌ریزی جدی می‌کند.

مبنای تحول در نظام آموزش کشور
حالا که ضرورت و تعریف تحول آشکار گشت سوالی که اینجا مطرح می‌شود، این است که مبنا و شروع این تحول و تغییر از کجاست؟ شهید باهنر در سال‌های اول پیروزی انقلاب اسلامی به خوبی پاسخ داده‌اند: «شرکت ما را در آموزش و پرورش به‌عنوان شرکت یک مقامی که در کار اداری و اجرایی به معنای معمول وزارتخانه‌ها می‌خواهد حضور به هم برساند، نباید تفسیر کرد. بلکه شرکت ما و حضور ما به معنای حضور یک نماینده‌ای است از شورای انقلاب تا بتواند این وزارتخانه را در جو متناسب با نیاز انقلابی بررسی کند و براساس نیاز ظرفیت انقلاب‌مان، پیش‌بینی دگرگونی‌ها و تحولات لازم را در این وزارتخانه‌ی بسیار وسیع و گسترده که با سرنوشت تمامی خانواده‌های کشور به‌طور مستقیم ارتباط دارد، طرح‌ها را تهیه کند و به شورای انقلاب برای تصویب و به دولت برای اجرا ارائه کند.
به‌طور کلی به نظر می‌رسد برای دگرگونی در آموزش و پرورش، لازم است بینش حاکم بر آموزش و پرورش تغییر یابد، یعنی فلسفه آموزش و پرورش، هدف‌های آموزش و پرورش، نوع تربیت و سازندگی که باید در این نسل به وجود آید، باید تغییر کلی درونش پیدا شود. در رژیم گذشته اصراری بود بر این‌که نسل ما را از داشتن یک ایدئولوژی مثبت و فعال و جهت‌دار تهی کنند و او را به صورت بی‌تفاوت و تهی و پوچ‌گرا بار بیاورند و احیانا با التقاطی از فرهنگ غربی، زمینه را برای یک نوع زندگی مصرفی، متناسب با بازار مصرف برای فرآورده‌های صنعتی و اقتصادی و فنی و حتی صادرات فرهنگی‌شان آماده بسازند و نیز بقایایی از رسوم و سنت‌ها و فرهنگ باستانی و ملی را به نسل ما تحمیل کنند؛ آن هم از محدوده‌های اسارت‌بار و ذلت‌باری که بتواند نسل ما را با تحمل استبداد و تواضع در برابر قدرت‌های حاکم با روح تملق و چاپلوسی و خضوع و ذلت، بار بیاورد و قدرت تصمیم‌گیری و تفکر آزاد و اندیشه و اراده را از نسل ما بگیرد. بنابراین هدف این بود که جامعه‌ای سنت‌گرای غرب‌زده‌ مصرفی، وابسته‌، بی‌تفاوت و تهی از خودی و شخصیت و هویت بار بیاورند و بنابراین زمینه‌ای باشد برای استعمار و سلطه‌ ابرقدرت‌ها و خودباختگی و خودفروختگی در برابر قدرت‌های دیگر.
ما تاکید و اصرار داریم که باید این نوع بینش حاکم، به کلی دگرگون شود و ما انسان‌هایی آزاداندیش، مستقل، باشخصیت و با هویت بار بیاوریم و براساس ایدئولوژی غنی اسلام، نسلی بسازیم متحرک، هدف‌دار و کارآمد که بخواهد جامعه خودش را در تمام ابعاد متحول و دگرگون کند و پیشرفت دهد و بسازد و یک روح انسانی بین‌المللی در او به وجود بیاید که به صلاح و سعادت همه انسان‌ها بیندیشد، از موضع حمایت از مستضعفین جهان به کل دنیا بنگرد. نسل ما نسلی باشد و بار آید که از حرکت‌هایی که در دنیا برای مستقرکردن حاکمیت مستضعفین بود آمده است، حمایت کند و پیوند خودش را با محرومان جهان و با مظلومان جهان و مستضعفان جهان مستحکم‌تر کند و در برابر طاغوت، در برابر استکبار، در برابر زورگویی، در برابر سلطه‌جویی، احساس قدرت و مقاومت و مبارزه کند و علاوه بر این، نوعی روشن‌بینی و هوشیاری در این نسل به وجود آید که بتواند درون خودش بجوشد مبارزه ضدتوطئه و دسیسه و مداومت در سازندگی و جهت دادن و سرعت بخشیدن به حرکت تکاملی اجتماعی‌مان در روند اسلام.»

منابع:
 آقایی فیشانی تیمور (۱۳۷۷)، خلاقیت و نوآوری در انسان‌ها و سازمان‌ها، چاپ اول، تهران، نشر ترمه
 هنسن مارک (۱۳۸۲)، مدیریت آموزشی و رفتار سازمانی، ترجمه محمدعلی نائلی، اهواز، دانشگاه شهید چمران.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.