آگاه: وقتی ملتی به جای اقدام، در انتظار میماند، دشمن بیآنکه تیری شلیک کرده باشد او را شکست داده است. وضعیتی که امروز شاهد آن هستیم، دقیقا بر همین منطق طراحی شده است؛ فشار روانی، رسانهای و اقتصادی مستمر، تا جامعه به نقطهای برسد که نه بخواهد بجنگد و نه امیدی به صلح واقعی داشته باشد. در این میان، شبکههای رسانهای دشمن با هوشمندی، ذهن ایرانی را درگیر دوگانههای دروغین کردهاند؛ «جنگ یا ویرانی»، «مقاومت یا انزوا»، «امید یا واقعگرایی». اما واقعیت این است که ایران، اگر به ظرفیت درونی خود تکیه کند، نیازی به انتخاب میان این دوگانهها ندارد.
جامعه ما امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازسازی روحیه ملی است؛ روحیهای که از دل ایمان، تاریخ و تجربههای بزرگ این ملت برمیخیزد. ملتی که از دل جنگ هشتساله با قامتی برافراشته بیرون آمد، هرگز نباید در برابر جنگ روانی رسانهها تسلیم شود. قرآن کریم میفرماید: «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ»؛ یعنی اگر تصمیم گرفتی، توکل کن و حرکت کن. دشمن میخواهد ما را در همان نقطه پیش از «عزم» نگه دارد؛ در حالت تردید، در میان بیم و امید، در وضعیت انتظار برای «یک نشانه بیرونی.»
راه عبور از این بنبست ساختگی، بازگشت به خویشتن و اعتماد به ظرفیتهای داخلی است. هرکس در هر جایگاهی که هست ــ از کارگر و معلم تا مدیر و وزیر ــ باید بداند که «تعلیق عمل»، خود یک شکست است. مسئولان اگر در تصمیمگیریها اسیر ملاحظات بیرونی شوند و نخبگان اگر قلمشان را در هوای سیاست روز حرکت دهند، جامعه به همان رخوتی دچار میشود که دشمن آرزو دارد.
البته در چنین شرایطی نقش رسانه و تبلیغ نیز تعیینکننده است. رسانه نباید تکرارکننده اضطراب مردم، بلکه باید بازتابدهنده امید و امکان باشد و جهاد تبیین یعنی همین برهمزدن نظم روانیای که دشمن ساخته است. باید روایت دیگری ساخت؛ روایتی از ملت فعال، پویا و تصمیمگیر. هنرمند، نویسنده و استاد دانشگاه باید پرچمدار این روایت باشند، نه منتظر آنکه سیاستمداران دستوری صادر کنند.
ما باید از منطق «اگر حمله کنند چه میشود» عبور کنیم و به منطق «اگر بایستیم چه میتوانیم بشویم» برسیم. زندگی در حالت تعلیق، یعنی واگذاری آینده به دیگران. آنکس که تصمیم نمیگیرد، در واقع تصمیم گرفته است که دیگران برایش تصمیم بگیرند. امروز زمان انتخاب است؛ انتخاب میان ماندن در برزخ تردید یا گامنهادن در مسیر اقدام. ما نه در جنگیم و نه در صلح، اما میتوانیم در حرکت باشیم. رهبر انقلاب فرمودند: «ملت ایران در میدانهای گوناگون نشان داده که هرجا اراده کند، بنبستها گشوده میشود.» این جمله باید به شعار ملی ما بدل شود.
عبور از وضعیت نه جنگ، نه صلح، بیش از آنکه یک تصمیم سیاسی باشد، یک تحول روحی است. باید ایمان را از سطح شعار به سطح عمل آورد؛ باید از سیاست انتظاری به سیاست اقدام رسید. ایران اگر روحیه کار و توکل را باز یابد، دشمن دیگر هیچ راهی برای نگهداشتن او در تعلیق نخواهد داشت. این نه فقط راه برونرفت از بحران کنونی، بلکه آغاز دورهای تازه از بالندگی ملی است؛ دورهای که در آن، ما نه در انتظار تحولات بیرونی، بلکه خالق تحولات درونی خود خواهیم بود.
۱ آبان ۱۴۰۴ - ۰۷:۵۹
کد خبر: ۱۷٬۲۷۶
کشور ما این روزها در میانه میدان عجیبی ایستاده است؛ نه صدای آژیر جنگ به گوش میرسد، نه نشانهای از صلح پایدار دیده میشود. دشمن، بیآنکه حتی گلولهای شلیک کند، ما را در «انتظار» گرفتار کرده است؛ انتظاری که به ظاهر آرام است، اما در باطن، فرساینده و فلجکننده. این همان وضعیتی است که رهبر انقلاب از آن با عنوان «حالت نه جنگ، نه صلح» یاد کردند و هشدار دادند که: «منتظر تحولات بیرونی نباشیم.»
نظر شما