آگاه: سابقه جشنواره فیلم کوتاه به سال۱۳۶۰ برمیگردد. زمانی که فیلمهای کوتاه در قالب «بخش هشت و ۱۶ میلیمتری» در جشنواره فیلم فجر نمایش داده میشدند. با تاسیس انجمن سینمای جوانان ایران در سال ۱۳۶۵، این رویداد به طور رسمی تحت عنوان «جشنواره سینمای جوان» (در دو زیرمجموعه فیلم و عکس) برگزار شد. نقطه عطف تاریخی آن در سال ۱۳۷۵ رخ داد که همزمان با سیزدهمین دوره سراسری، عنوان «بینالمللی» به جشنواره افزوده شد. درنهایت در سال ۱۳۸۲ نام آن به «جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران» تغییر یافت و به تثبیت جایگاه فعلی خود رسید. امروز، این جشنواره نه تنها مهمترین ویترین سینمای جوان ایران، بلکه تنها جشنواره کشور است که تایید آکادمی اسکار را در کارنامه خود دارد. این اعتبار جهانی نشاندهنده استانداردهای بالای فنی و هنری حاکم بر آثار این رویداد است و موجب میشود که فیلمسازان جوان ایرانی، از همان ابتدا در مسیری حرفهای و در تراز جهانی گام بردارند.
روایت آمار از چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران
چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران در مقیاس بینالمللی با استقبالی کمنظیر روبهرو شد و ۱۰هزار و ۲۰۰ اثر از ۱۴۵ کشور جهان برای شرکت در این رویداد ثبتنام کردند. این آمار بالا گواهی بر جایگاه رفیع این رویداد در تقویم فستیوالهای سینمایی دنیاست. بیشترین آثار ارسالی در بخش داستانی با پنج هزار و ۸۹۰ اثر بود و پس از آن، فیلمهای مستند، تجربی و پویانمایی قرار داشتند. از نظر مشارکت کشورها نیز، چین با سه هزار و ۶۵۰ فیلم و اسپانیا با ۸۹۱ فیلم در صدر قرار داشتند. جشنواره در بخش ملی، فرصتی برای نمایش خلاقیتهای داخلی فراهم کرد. ساختار بخش ملی این دوره شامل پنج دسته اصلی رقابتی بود: فیلمهای داستانی کوتاه، پویانمایی، مستند، تجربی و همچنین یک مسابقه ویژه اقتباسی با عنوان «کتاب و سینما». در بخشهای رقابتی، چهرههای شناخته شده و باسابقهای در سینمای ایران به قضاوت آثار پرداختند که حضورشان وزن و اعتبار جشنواره را دوچندان کرد. برای مثال در بخش فیلمهای کوتاه پویانمایی، هیات داورانی متشکل از چهرههای سرشناس مانند مرضیه برومند، کارگردان، نویسنده، صداپیشه و عروسک گردان و مهین جواهریان، انیماتور، تهیهکننده و کارگردان انیمیشن، قضاوت این بخش را بر عهده داشتند. در بخش فیلمهای کوتاه مستند، داورانی همچون بهمن کیارستمی، کارگردان، مستندساز، تدوینگر و تهیهکننده و محمدرضا عباسیان، تهیهکننده و مستندساز آثار مستند را ارزیابی کردند. در بخش فیلمهای کوتاه داستانی نیز، داورانی چون پریوش نظریه، بازیگر حمید نعمتالله، کارگردان و مهدی جعفری، کارگردان فیلم، مدیر فیلمبرداری و مستندساز حضور داشتند. در بخش اقتباسی همچنین، داورانی ازجمله محمدعلی سجادی، کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده و مرجان اشرفیزاده، نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون حضور داشتند. از میان انبوه آثار داخلی ارسالی که در دورههای پیشین تا حدود دو هزار فیلم هم میرسید، تنها ۵۷ فیلم کوتاه داستانی به بخش رقابتی ملی راه یافتند. این فشردگی و سختگیری در انتخاب، تضمینکننده کیفیت آثاری است که در ویترین جشنواره به نمایش درمیآیند.
کارخانه ستارهسازی سینمای ایران
جشنواره فیلم کوتاه تهران تلاش میکند تا فراتر از یک رویداد سالانه، نقش یک واحد تحقیق و توسعه را برای سینمای بلند ایران ایفا میکند. بسیاری از کارگردانان موفق و مطرح امروز سینمای ایران، اولین گامهای خود را در این میدان تجربه و آموزش انجمن سینمای جوانان ایران برداشتهاند. این جشنواره درصدد است تا جریان مداوم رشد و پویایی سینمای ملی را تضمین کند. به همین دلیل، فیلمسازان کوتاه این رویداد را تنها فرصت جدی برای نمایش آثار و دیده شدن در سطح حرفهای میدانند. مرور فهرست کسانی که از این رویداد به سینمای بلند رسیدهاند، نشاندهنده اهمیت حیاتی آن است. برخی از کارگردانان مطرح سینمای بلند که فعالیت خود را از جشنواره فیلم کوتاه تهران آغاز کردهاند، همچون هومن سیدی، محمدحسین مهدویان، آیدا پناهنده، بهرام توکلی، کیارش اسدیزاده، نرگس آبیار، بهزاد خداویسی، کاوه صباغزاده، عادل تبریزی و ... را میتوان نام برد. این نامها نشان میدهند که حمایت از جشنواره فیلم کوتاه تهران، یک سرمایهگذاری استراتژیک برای تضمین کیفیت و بقای سینمای بلند در سالهای آتی است. البته حضور پررنگ بازیگران حرفهای سینمای بلند نظیر رضا کیانیان، امیر نوروزی و صدف اسپهبدی در آثار کوتاه این دوره نیز مورد توجه قرار گرفت. این بازیگران اغلب بدون دریافت دستمزد، صرفا برای ادای دین به مدیوم فیلم کوتاه در این آثار نقشآفرینی میکنند. این تعامل نشان میدهد که سینمای کوتاه یک کلاس و عرصه مهم برای تبادل تجربه و خلاقیت محسوب میشود.
ظرفیتهای مغفول
با این حال، با وجود رشد کیفی و کمی بالا و اعتبار جهانی، سینمای کوتاه ایران با چالشهای ساختاری جدی مواجه است که اجازه نمیدهد این مدیوم به شکوفایی کامل اقتصادی و هنری خود برسد. بزرگترین دغدغه فیلمسازان کوتاه، دیده نشدن آثار پس از اتمام جشنواره است. با توجه به حجم تولیدات داخلی که سالانه به حدود دو هزار فیلم میرسد، فرصتهای نمایش موجود مانند اکران در گروه «هنر و تجربه» یا پلتفرمهای نمایش خانگی به هیچ وجه پاسخگوی این حجم از تولید نیستند. این خلأ توزیع، بهطور مستقیم به بحران اقتصادی فیلمساز منتهی میشود. از آنجا که فیلم کوتاه در ایران معمولا درآمدزایی ندارد، فیلمسازان مجبورند آن را تنها به عنوان کارت ویزیتی برای ورود به سینمای بلند تلقی کنند. کارشناسان سینمایی تاکید میکنند که برای ماندگار شدن فیلمساز در این مدیوم نوآورانه باید یک چرخه اقتصادی پایدار ایجاد شود. اینجاست که نقش رسانه ملی به عنوان خریدار جدی فیلم کوتاه پررنگ میشود. اگرچه معاونت سیما در دورههای اخیر از تلاش برای ایجاد ساختارهای حمایتی مانند مجموعه «سیمرغ» برای تولید و حمایت از آثار کوتاه خبر داده است اما تا زمانی که خرید آثار فاخر کوتاه به یک جریان ثابت تبدیل نشود، اقتصاد این حوزه همچنان شکننده باقی خواهد ماند.
گمنامی هویت ایرانی در آثار کوتاه
تصدیگری بیش از حد نهادهای دولتی و ارگانی مانند انجمن سینمای جوانان در تولید، اگرچه از نظر آموزشی زیربنایی قوی ایجاد کرده اما منجر به محدودیت در تنوع ژانری و موضوعی شده است. این ساختار باعث میشود رقابت بخش خصوصی واقعی به حاشیه رفته و در نتیجه تنوع موضوعی نیز کاهش یابد. این امر سبب شده تا جریان مرسوم سینمای کوتاه عمدتا به سمت سینمای اجتماعی متمایل شود و ظرفیتهای مغفولی مانند کمدی، فانتزی یا ژانرهای دیگر کمتر مورد توجه قرار گیرند. علاوه بر این، نقدی جدی بر پیکره عمومی تولیدات این عرصه وجود دارد، آن هم غفلت از ترسیم «هویت ایرانی» در آثار است. منتقدان معتقدند که به دلیل آسان بودن کپیبرداری، برخی فیلمسازان جوان به سمت الگوبرداری از فرمهای سینمای غرب و شرق سوق پیدا میکنند، در حالی که گنجینهای غنی از اسطورهها، قصهها و داستانهای ایرانی وجود دارد که میتواند زمینه اقتباسهای درخشان باشد.
جایگاه سینمای کوتاه در جهان
در مقایسه با ایران، سینمای کوتاه در سطح جهانی بر یک مدل حمایتی دوگانه استوار است که پایداری آن را تضمین میکند. در سراسر دنیا، دولتها حامی اصلی سینمای کوتاه هستند. این حمایت به دلیل خلأ درآمدزایی کافی در این عرصه و به رسمیت شناختن آن به عنوان بستر اصلی رشد هنری و آموزشی صورت میگیرد. در کشورهای توسعهیافته، نهادهای دولتی یا شبهدولتی به شکل مستقیم به توسعه و تولید کمک میکنند. برای مثال در بریتانیا، صندوقهایی مانند صندوق جهانی محتوای نمایشی موسسه فیلم بریتانیا (BFI Global Screen Fund) (یکی از ابزارهای کلیدی دولت و BFI برای تقویت بخش مستقل تولید فیلم، تلویزیون، انیمیشن، مستند و محتوای روایتمحور تعاملی است) به توسعه و توزیع بینالمللی آثار کمک میکنند. همچنین، مشوقهای مالیاتی مانند طرح سرمایهگذاری در شرکتهای نوآور (EIS) باعث میشود سرمایهگذاران خصوصی با هدف کسب معافیتهای مالیاتی، ریسک سرمایهگذاری در تولید فیلمهای کوتاه را بپذیرند. ستون دوم پایداری سینمای کوتاه در جهان، وجود مسیرهای متنوع توزیع است. در سطح بینالمللی، فیلمهای کوتاه فقط به نمایش در جشنوارهها محدود نمیشوند. پلتفرمهای دیجیتال بزرگ مانند Netflix، Amazon Prime و Vimeo On Demand ۲۲ و پلتفرمهای تخصصی مانند Omeleto و Short of the Week فضای گستردهای برای دسترسی عمومی و کسب درآمد هرچند اندک فراهم کردهاند. حضور توزیعکنندههای تجمیعی فیلم (واسطههایی که فیلمسازان را به شبکههای توزیع بینالمللی متصل میکنند) نیز فرآیند عرضه جهانی را تسهیل کرده است. در ایران، حمایت دولتی از تولید وجود دارد اما چرخه توزیع تجاری و اقتصادی در عمل ناقص است. فقدان خریدار بزرگ و متنوع، فیلم کوتاه را به فعالیتی غیرانتفاعی بدل کرده که برای بقا نیازمند تغییرات ساختاری است.
به افتخارات دلخوش نباشیم
چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران در حالی به ایستگاه پایانی خود رسید که با ثبت رکورد ۱۰هزارو۲۰۰ اثر از ۱۴۵کشور، جایگاه خود را به عنوان یکی از معتبرترین ویترینهای سینمایی جهان تثبیت کرد. این رویداد همچنان نقش حیاتی خود را در پرورش نسلهای طلایی سینمای بلند ایران به درستی ایفا میکند. با این حال، برای آنکه سینمای کوتاه ایران بتواند به تمامی ظرفیتهای خود دست یابد، نباید تنها به افتخارات بینالمللی دلخوش کرد. چالشهای اساسی چون نبود زیرساختهای توزیع پایدار و غلبه مدل تولید تکقطبی دولتی، مانع شکوفایی اقتصادی این عرصه شده است.
شکوفایی کامل سینمای کوتاه ایران در گرو ایجاد یک چرخه اقتصادی سالم است که در آن سرمایهگذاری بخش خصوصی تشویق شود و نهادهای رسانهای بزرگ کشور، بهویژه صداوسیما با خرید آثار باکیفیت به عنوان خریدار اصلی، سینمای کوتاه را از حالتی که فقط نقش نردبانی به سینمای بلند را ایفا میکند، خارج کرده و آن را به مدیومی مستقل و حرفهای تبدیل کنند. تنها از این طریق میتوان تضمین کرد که این چشمه خلاقیت هنری، همچنان به پویایی و ارتقای جایگاه سینمای ملی در جهان کمک کند.
نظر شما