آگاه: این ساختمانهای اغلب قدیمی و فاقد استانداردهای ایمنی- از سیستمهای اعلام و اطفای حریق گرفته تا سازههای مقاوم در برابر زلزله - نقصهای جدی دارند. بر اساس آخرین گزارشهای رسمی، بیش از ۸۰ هزار ساختمان ناایمن در پایتخت شناسایی شده که این آمار، زنگ خطری جدی برای مسئولان و شهروندان است. در این گزارش به بررسی تاریخچه این بحران، وضعیت فعلی، نهادهای مسئول و برنامههای آینده برای حل این مشکل میپردازیم.
ریشههای بحران: از پلاسکو تا امروز
ماجرای ساختمانهای پرخطر تهران، به طور جدی پس از فاجعه ساختمان پلاسکو در ۳۰ دی ۱۳۹۵ آغاز شد. این ساختمان تجاری ۱۷ طبقه، که در دهه ۱۳۴۰ ساخته شده بود، به دلیل نقص در سیستمهای ایمنی و سیمکشیهای فرسوده، در آتش سوخت و فرو ریخت. در این حادثه، ۱۶ آتشنشان و ۵ شهروند جان باختند و بیش از ۲۰۰ نفر مجروح شدند. پلاسکو، نمادی از غفلت تاریخی در رعایت استانداردهای ایمنی شد و مسئولان را وادار به شروع طرحهای شناسایی ساختمانهای مشابه کرد.پیش از پلاسکو، مسئله ساختمانهای ناایمن به طور پراکنده مطرح بود، اما فاجعه پلاسکو نقطه عطفی در این زمینه بود. در دهههای ۱۳۵۰ تا ۱۳۸۰، بسیاری از ساختمانها بدون رعایت مقررات دقیق ایمنی ساخته شدند. کامران عبدولی، معاون پیشگیری و حفاظت از حریق سازمان آتشنشانی تهران، در مصاحبه اخیر خود در این زمینه تاکید کرده است: «نبود مقررات دقیق ایمنی در دهههای گذشته سبب شده بسیاری از ساختمانها بدون رعایت استانداردهای فنی ساخته شوند. ایمنسازی این ساختمانها بهویژه از نظر معماری و ساختار، اکنون کاری بسیار دشوار است.» پس از پلاسکو، حوادث دیگری مانند آتشسوزی کلینیک سینا اطهر در تیر ۱۳۹۹ (که منجر به مرگ ۱۹ نفر شد) و فرو ریختن ساختمان متروپل در آبادان در خرداد ۱۴۰۱ (با ۴۳ کشته)، توجه عمومی را بیشتر جلب کرد. این حوادث نشان داد که مشکل تنها به تهران محدود نیست، بلکه یک بحران ملی است. البته فعلا در تهران، تمرکز روی ساختمانهای تجاری، اداری و مسکونی قدیمی در مناطق مرکزی مانند بازار تهران و خیابانهای جمهوری و مولوی است.
وضعیت فعلی: آمار نگرانکننده بحرانی
تا آبان ۱۴۰۴، سازمان آتشنشانی تهران در قالب طرح «نظام بازرسی ایمنی ساختمانها»، بیش از ۸۰ هزار ساختمان را بازدید کرده است. از این تعداد، حدود ۵۰ هزار ساختمان میانخطر، ۳ هزار کمخطر و ۲۷ هزار پرخطر طبقهبندی شدهاند. تعداد ساختمانهای «بسیار بحرانی» نیز از ۱۲۹ مورد در سال ۱۴۰۱ به حدود ۵۴ تا ۵۶ مورد کاهش یافته، اما همچنان تهدیدی جدی برای شهر و شهروندان به شمار میرود. در بازار تهران، که قلب اقتصادی پایتخت است، وضعیت وخیمتر است. مروری بر تمام اتفاقات بازار در دو دهه اخیر نشان میدهد که تقریبا تمام حوادث روی داده در قلب تجاری پایتخت به دلیل رعایت نکردن موارد ایمنی و هشدارهای داده شده از سوی سازمان آتشنشانی تهران روی داده است. عبدولی درباره بناها و پاساژهای ناایمن بازار گفته است: «در اکثر این بناها، سیمکشیهای برق، فرسوده و آشفته است، سیستم اعلام و اطفای حریق وجود ندارد و راههای خروج ناایمن طراحی شدهاند.» علاوه بر بازار، چهار ساختمان تجاری بزرگ تهران – آلومینیوم، مهستان، شانزلیزه و اقاقیا – در وضعیت قرمز ایمنی قرار دارند. عبدولی توضیح داد: «ساختمان آلومینیوم اگرچه برخی اقدامات ایمنسازی انجام داده، اما سیستمهای اعلام و اطفای حریق غیرفعال هستند. در شانزلیزه، هیچ اقدام موثری نشده و سیمکشیها قدیمیاند.» همچنین، بیش از ۶۰ ساختمان پرخطر در مناطق مختلف مانند منطقه ۱۶ (با ۱۸۹ واحد مسکونی ناایمن) وجود دارد. قدرتالله محمدی، مدیرعامل سازمان آتشنشانی هم به تازگی اعلام کرده که رفع خطر کامل ساختمانهای ناایمن تهران حدود ۱۰ سال زمان میبرد. او افزود: «۵۶ ساختمان بسیار پرخطر هنوز هیچ اقدامی نکردهاند.» این آمار نشاندهنده پیشرفت کند اجرای طرح ایمنسازی ساختمانهاست، به ویژه که ۵۰ درصد ساختمانهای ناایمن دولتی هستند و بودجه کافی برای ایمنسازی ندارند.
مورد ویژه: بمب ساعتی در قلب تهران
در میان ساختمانهای پرخطر تهران، پاساژ علاءالدین به عنوان یکی از نمادهای غفلت ایمنی برجسته است؛ این مرکز تجاری شلوغ در خیابان جمهوری، که روزانه هزاران مراجعهکننده برای خرید موبایل و لوازم الکترونیکی دارد، سالهاست با مشکلات جدی مانند نقص در سیستمهای اعلام و اطفای حریق، راههای خروج ناایمن، سیمکشیهای فرسوده برق و سازهای آسیبپذیر در برابر زلزله دست و پنجه نرم میکند. از زمان فاجعه پلاسکو در ۱۳۹۵، این پاساژ بارها اخطار دریافت کرده و حتی طبقه غیرمجاز آن تخریب شد، اما اقدامات مالکان محدود بوده و هنوز تاییدیه نهایی آتشنشانی را نگرفته است. مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران، در اردیبهشت ۱۴۰۴ وضعیت آن را «نگرانکننده» توصیف کرد و هشدار داد که قطع برق میتواند فاجعهای بزرگ به بار آورد. در حالی که کارشناسان آن را «بمب ساعتی» میدانند، تا آبان ۱۴۰۴، پاساژ در وضعیت قرمز ایمنی قرار دارد و مالکان تا پایان آذر مهلت دارند ضوابط را رعایت کنند، در غیر این صورت پلمب قضایی در انتظار آن است، آتشنشانی چند نفر را دائما در محل مستقر کرده، اما به شهروندان هشدار داده شده که از مراجعه به این مکان پرهیز کنند تا جانشان به خطر نیفتد. در کنار این پاساژ، به پاساژهای آلومینیوم و شانزلیزه نیز تا آذر ۱۴۰۴ مهلت داده شده است تا مشکلات خود را حل کنند. در غیر این صورت، باید به تعطیلی و پلمب قضایی تن دهند.
سازمانهای مسئول و نهادهای دخیل
سازمان اصلی مسئول این طرح، سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران است که وظیفه شناسایی، صدور اخطار و نظارت را بر عهده دارد. شهرداری تهران نظارت کلی بر طرح را انجام میدهد و شورای اسلامی شهر تهران سیاستگذاری آن را صورت میدهد. قوه قضائیه (دادسرای عمومی و انقلاب) نقش کلیدی در انجام امور قضایی، صدور حکم پلمب و الزام مالکان دارد. وزارت کشور فهرست ساختمانها را در سامانه ملی بارگذاری میکند و سازمان مدیریت بحران شهر تهران ارزیابی ساختمانهای بلندمرتبه را هماهنگ میکند.
همکاری این نهادها از طریق «دوشنبههای ایمنی» – برنامه بازدیدهای مشترک – انجام میشود. با این حال، مسائل اداری، بودجه و مقاومت مالکان، چالش اصلی در این حوزه است. به ویژه که مالکان با تامین تجهیزات ایمنی اولیه، انتظار دارند طرح ایمنسازی رضایت داده و دست از سرشان بردارد. عبدولی تاکید کرد: «داشتن تجهیزات ایمنی بدون نگهداری مناسب، مانند خودرویی بدون ترمز است؛ وجود دارد، اما هیچ فایدهای ندارد.»
چالشهای برنامه
برنامههای ایمنسازی شامل طرح دوشنبههای ایمنی، مهلت دو ماهه به مالکان برای ایمنسازی (مانند نصب سیستمهای اطفای حریق و مقاومسازی سازهای) با هدف خروج کامل ساختمانهای بحرانی از فهرست تا پایان سال ۱۴۰۴ است. آتشنشانی همچنین به مالکان اخطار رسمی داده و در صورت عدم اقدام، پلمب قضایی ساختمانها را پیگیری میکند. اما چالشهای این طرح شامل کمبود بودجه (به ویژه برای ساختمانهای دولتی)، مقاومت مالکان خصوصی و پیچیدگی فنی ایمنسازی ساختمانهای قدیمی است. علاوه بر این، وامهای نوسازی بافت فرسوده برای سه سال پرداخت نشده، که این امر روند را کندتر کرده است. تهران، شهری زلزلهخیز با گسلهای فعال، نمیتواند این بحران را نادیده بگیرد. شهروندان باید کمپینهایی برای «حق زندگی ایمن» راهاندازی کنند، در حالی که مسئولان باید بودجه مورد نیاز را تامین و قوانین را تقویت کنند. اگر اقدامی جدی نشود، فاجعه بعدی اجتنابناپذیر است. همانطور که عبدولی گفته است: «خطر تکرار حوادثی مانند پلاسکو همچنان جدی است.»

نظر شما