۱۶ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۳
کد خبر: ۲٬۰۱۵

آگاه در گزارشی دومین اکران از دومین روز جشنواره فیلم فجر چهل و دوم را بررسی می‌ک

یک قاب زیبای تو خالی

اثر تازه محمود کلاری بعد از ۲۰ سال دوری از کارگردانی در جشنواره فجر به نمایش درآمد

«تابستان همان سال»، سومین اثر بلند محمودکلاری، فیلمبردار خوش آوازه ایرانی است که به روی پرده نقره‌ای سینمای رسانه رفت.

یک قاب زیبای تو خالی

زهرا بذر افکن - خبرنگار سرویس فرهنگی: در خلاصه رسمی داستان فیلم آمده بود: «چه بسیار از عقوبت‌های افزون که گشتش لغزش خردی بهانه» (نیما یوشیج).

عطا، پسرک هفت ساله را نزد یک رمال آینه‌بین می‌برند تا دزد طلاهای عمه‌اش را ببیند و شناسایی کند. عطای ترسیده از آن موقعیت، برای خلاصی، هر آنچه قبل از آن از زبان همان عمه راجع به ظن دزدی نسبت به داوود، پسر عمه دیگرش شنیده را تعریف می‌کند. غافل از اینکه چه اتفاقی در انتظار او و خانواده است.

آخرین آثار محمود کلاری در زمینه کارگردانی به سال‌های ۱۳۷۵ و ۱۳۷۹ برای فیلم‌های ابر و آفتاب و رقص با رویا برمی‌گردد. حالا بعد از بیشتر از ۲۰ سال، کلاری به سراغ فیلمسازی رفته تا یکی از زیباترین و خوش رنگ و نورترین آثار جشنواره فجر امسال را رقم بزند.

علی شادمان، فریبا نادری، سمیرا حسن پور، رویا جاوید نیا، مهرو نونهالی و با حضور صابر ابر، پژمان بازغی، نسیم ادبی، رایان سرلک، رونیکا بهرام زاده و همچنین هنرمندی مهران مدیری (در نقش آینه‌بین و رمال) بازیگرانی هستند که در فیلم تابستان همان سال ایفای نقش کرده‌اند.

دیگر عوامل فیلم هم از این قرارند؛ تهیه‌کنندهعلی اوجی، فیلمنامه: محمود کلاری با همکاری باران جعفری، مجری طرح: نرگس محمدی، مدیر تولید: محمد حیدرقلی، طراح صحنه:کامیاب امین عشایری، مدیر فیلمبرداری: کوهیار کلاری، تدوین: حمید نجفی‌راد، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، موسیقی: حسام ناصری، صدابردار: محمود خرسند، گریم: مهرداد میرکیانی، لباس: مهرنوش بیانی، برنامه‌ریز: علی افشین‌راد، منشی صحنه: ندا قائدی و عکس: باران جعفری.

معرفی و بررسی فیلم:

با گروه بازیگری فیلم، مخصوصا حضور مهران مدیری در نقشی متفاوت (رمال و آینه‌بین)، پیش‌بینی استقبال خوش از آن خیلی کار سختی نیست. با این حال فیلم در فیلمبرداری، میزانسن، نماهای خوش رنگ و بو و نوستالژیک و بازی با رنگ و نور کم نظیر است. فیلم به گفته کارگردان یک حدیث نفس از سال‌های کودکی است. ابتدای فیلم آدم را به یاد فیلم پیمان معادی، «بمب، یک عاشقانه» می‌اندازد. قصه هم آنطور که در خلاصه آمده پیش می‌رود و تا أواسط فیلم چیز غافلگیرکننده‌ای ندارد. همه عناصر طوری چیده شده‌اند تا مخاطب در صحنه‌ها، رنگ‌ها و نورهای زرد و گرم تابستانی غرق شود.

نقد مضمونی:

فیلم در فضای زمانه کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲ می‌گذرد، اما همانند اکثر فیلم‌های چندسال اخیر، خلا داستان خطوط روایت تا حدودی دامن گیر این کار نیز شده است و در واقع محمود کلاری، بخشی از زندگی خودش را در آن سال روایت می‌کند، اما این روایت نه به واقع در قالب سبک زندگی‌نامه می‌گنجد و نه یک ملودرام تمام عیار است و چیزی بین این دو قرار دارد.

نقد فنی- تکنیکی:

نقطه قوت «تابستان همان سال» نور و رنگ گرم و جذاب و طراحی صحنه و لباس آن است که مخاطب را به آن سال‌ها می‌برد. کلاری لنز و قاب را خوب می‌شناسد و به خوبی توانسته زوایا را رعایت و به قوت سکانس‌ها کمک کند. اثر از منظر هنری سینماست، اما در تلفیق فرم و محتوا نتوانسته منسجم حاضر شود.

یک قاب زیبای تو خالی

گفت‌وگو با عوامل فیلم:

محمود کلاری در نشست خبری فیلم، درباره تک‌پردگی و ریتم کند فیلم توضیح داد: هیچ تدبیری برای ریتم تند یا کند فیلم نداشتیم، بر أساس تجربه ۴ دهه‌ای در ارتباط با افرادی که با آن‌ها در ارتباط بوده‌ام و از هر کدام آموختم، فکر کردم که در ارتباط با موضوع باید فیلم بسازی و ریتم تند و کند به برداشت مخاطب روز بستگی دارد. این را از من بشنوید که دست‌کاری در این مقوله به فیلم ضربه می‌زند. فیلمی که فطرتا کند است، هیچگونه تند نمی‌شود و به علاوه فیلم با مضمون و محتوای هر سکانس ریتم می‌گیرد. در نهایت به نظرم فیلم ریتم متناسب با خودش را دارا است.

نظر منتقد:

سایه احسانی: فیلم گونه‌ای در مایه حدیث نفس است که به کودکی کارگردان برمی‌گردد. در قصه نقایص و خلاهایی هست که بی پاسخ گذاشته می‌شود. مثلا هرگز نمی‌فهمید که ارتباط وقایع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با قصه فیلم چیست و اگر موازی با این اتفاقات نبود به کجای قصه برمی‌خورد. همچنین فیلم تا حدود یک سوم ابتدایی مشغول قهرمان‌سازی از شخصیت داوود است که در دقایق پایانی به ناگاه تصمیم می‌گیرد او را تخریب و منفور کند. و  در مجموع قصه چیز زیادی برای گفتن ندارد و گاها درگیر ریتمی کند و خسته‌کننده است. اما در مقابل آنطور که انتظار می‌رود در خلق نماهای ماندگار، تصاویر نوستالژیک و القای حال و هوایی به یاد ماندنی از خاطرات سال‌هایی که روایت در آن رخ داده، خیلی خوب عمل کرده است. فیلمبرداری و آهنگسازی در فیلم خیلی خوش درخشیده و حرفی برای گفتن دارد و در مجموع کارگردانی اثر خوب از آب درآمده است.

فیلم کجای دغدغه  زندگی مردم قرار دارد:

فیلم «کلاری» صرفا فضاسازی مطلوبی دارد و شاید بتوان گفت هیچ گزاره‌ای از دغدغه‌های مردم در گیرایی موضوعی و سوژه و نسبت آن با مسائل مهم زندگی روزمره حال حاضر آن‌ها را دربر ندارد و صرفا بیان یک گریزی از زندگی شخصی کارگردان با شور حال آن فضاها است و مردم و مخاطب را با این حال و هوا درگیر خود می‌کند. اما هدف متعالی ندارد.

نسبت فیلم با گفتمان  و فجر انقلاب اسلامی:

هیچ تناسبی با فضای گفتمانی انقلاب اسلامی ندارد و صرفا به جنبه‌های هنری یک موضوع پرداخته شده است و اشارات کوتاه نامرتبطی به تاریخ معاصر ایران کرده است.

ارزیابی و نتیجه گیری:

فیلم به جز یک سکانس خشونت آمیز یک سوم پایانی، یک فیلم خانوادگی است که تصویری ماندگار از خود در ذهن باقی می‌گذارد اما در نهایت احتمالا در حد همین تصاویر ماندگار باقی مانده و چیزی از قصه و مضمون در ذهن مخاطبش به یادگار نمی‌گذارد. ریتم کمی کند و دیدنش ممکن است سخت باشد اما نگران نباشید اتفاقات فیلم در واقع به همان کندی پیش می‌رود و همین، فیلم را بیشتر از جهان پرشتاب امروز فاصله داده و دور می‌کند تا به کندی همان روزگار مانند باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.