آگاه: نطق نفرتانگیز نتانیاهو در کنگره آمریکا که با هدف توجیه جنایت علیه بشریت و با حمله لفظی به ایران و بلوک مقاومت همراه شد؛ نقطه شروع بازی انتحاری نخستوزیر اسرائیل بود. در مرحله بعد، انفجار مشکوک جولان اشغالی رقم خود تا بیبی در یک ژست نمایشی پس از کسب حمایت «دونالد ترامپ» به تلآویو بازگردد.
کنار هم چیدن تحولات یک هفته اخیر نشان میدهد که نتانیاهو دنبال جنگ بزرگ به گستره خاورمیانه است. بیبی که با استراتژی «بحران به بحران» توانسته است ظرف ۹ماه گذشته صدای معترضان اسرائیلی در سرزمین اشغالی را خفه کند؛ حالا به دنبال یک جنگ تمامعیار است.پیش از هر گمانهزنی درباره نوع اقدام ایران و بلوک مقاومت، رفتارشناسی رژیم صهیونیستی از روز هفتم اکتبر مولفههای مهمی را در اختیار قرار میدهد. سرزمین اشغالی از حدود ۴۰هفته پیش از ماجرای طوفان الاقصی دچار التهاب و شورش بود تا جایی که رسانههایی نظیر هاآرتص و یدیعوت آحارنوت گمانهزنیهایی درباره امکان جنگ داخلی یا شورش مدنی را مطرح کرده بودند. در همین حال انتقادات جدی درباره تسویهحساب سیاسی با منتقدان بیبی سوژه داغ رسانههای آمریکایی و اسرائیلی بود. وضعیت رژیم صهیونیستی تا پیش از هفتم اکتبر، یک وضعیت در آستانه فروپاشی سیاسی و اجتماعی بود.سیلی سنگین طوفان الاقصی منجر به وضعیت گیجی در تلآویو شد. نتانیاهو و کابینه دست راستی با هدف آنچه انتقام قلمداد میکردند؛ پس از بمباران مرگبار غزه، فرمان حمله زمینی را صادر کردند. ۹ماه عملیات زمینی صهیونیستی در کشتار مردم غزه تا اینجا هیچ دستاوردی بهجز اتهامات ریز و درشت ارتکاب جنایت جنگی، هزینههای سنگین جنگ و تورم افسارگسیخته، نفرت در افکار عمومی جهانی، تشدیدی اختلافات داخلی و شکاف سیاسی نداشته است.
واقعیت غیرقابلکتمان این است که نخستوزیر اسرائیل نه در میدان و نه در عرصه داخلی سرزمین اشغالی هیچ دستاوردی نداشته است. تعداد زیادی از اسرای اسرائیلی در آتش صهیونیستی کشته شدهاند و همین موضوع میزان خشم داخلی از بیبی را افزایش داده است. نکته جالب اینجاست که ظرف هفتههای اخیر، حجم اعتراضات علیه نخستوزیر اسرائیلی افزایش یافته است. مسئله حیاتی برای وضعیت داخلی سرزمین اشغالی اینجاست که رویارویی طیف عمدتا لیبرال اسرائیلی با اقلیت قدرتمند صهیونیستی رادیکال تشدید شده است. موضوع زمانی پیچیدهتر میشود که ماجرای خدمت سربازی یهودیان ارتدوکس و حریدیها به رویاروییهای خشن داخلی تبدیل میشود.از طرف دیگر، آمریکا برای حمایت از اسرائیل به آب و آتش میزند اما کاخ سفید تا پیش از طوفان الاقصی حاضر به پذیرش نخستوزیر صهیونیستی نشده بود. بیبی معتقد که سناریوی دوکشوری نیست و این یعنی نخستوزیر صهیونیستی برای روند سازش مطلوب غرب هم ارزشی قائل نیست. نباید فراموش کنیم که آمریکا هزینه سنگینی تا اینجا متحمل شده تا شاید از طریق سازش و بحث دوکشوری بتواند بازی متفاوتی را در خاورمیانه دنبال کند. ناخرسندی واشنگتن از جنگ غزه و رویارویی بلوک مقاومت با رژیم صهیونیستی زمانی تشدید میشود که چینیها از خاوردور تا خاورمیانه بازی جدیدی را عملیاتی کردهاند. از طرف دیگر، هزینههای حمایت از اسرائیل، دست و پای آمریکا را در جنگ اوکراین مقابل روسیه میبندد.یک حساب و کتاب ساده از متغیرها و مولفههای تاثیرگذار در وضعیت داخلی سرزمین اشغالی، سرزمین فلسطینی (غزه) و غرب آسیا نشان میدهد که در نتانیاهو، بن گویر و اسمورتیج چیزی برای ازدستدادن ندارند؛ پس یک بازی انتحاری برای آنها تنها فرصت بقاست. در این بازی، ورود مستقیم جمهوری اسلامی و مداخله احتمالی ایالاتمتحده یک دستاورد بزرگ برای نتانیاهو محسوب میشود.آنچه در ماجرای حمله تروریستی به کنسولگری ایران در دمشق رخ داد نشاندهنده عطش اسرائیل برای کشاندن ایران به جنگ مستقیم بود. نوع اقدام ایران در عملیات وعده صادق، برگی بود که اسرائیلیها در معادلات خود نگنجانده بودند. رفتار میدان تهران همگام با دیپلماسی، اقدامی بود که عملا رژیم صهیونیستی را زمینگیر کرد تا جایی که آنها نتوانستند واکنشی نشان دهند. آنچه در پس عملیات «یک ترور در تهران، یک ترور در بیروت» نهفته است؛ واکنش به وضعیت داخلی سرزمین اشغالی، وضعیت میدان و موازنه قدرت به نفع تهران است.
نظر شما