۱ آذر ۱۴۰۳ - ۰۱:۰۵
کد خبر: ۸٬۶۳۰

حلقه‌های میانی، مفهومی نوآورانه در عرصه حکمرانی و سپهر اجتماعی-سیاسی ایران اسلامی است که نخستین‌بار ازسوی رهبر انقلاب در تاریخ ۱ خرداد ۱۳۹۸ در دیدار با جمعی از دانشجویان مطرح شد.

آگاه: این مفهوم از منظر رهبر انقلاب، مجموعه‌هایی برآمده از ملت هستند که ماموریت‌هایی خارج از چارچوب دولت و دستگاه‌های حاکمیتی را به سرانجام می‌رسانند. مجموعه‌های مذکور که ازسوی نخبگان فکری و عناصر فعال متعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی تشکیل می‌شوند به دنبال یافتن و ارائه راهکار برای حل مسائل گوناگون ملی و به‌منظور پیشبرد حرکت عمومی جامعه به سوی هدف تمدن نوین اسلامی هستند. به این ترتیب می‌توان حلقه‌های میانی را مجموعه تشکل‌های متعددی دانست که میان دولت و ملت جای گرفته‌اند و با تعریف مأموریتی مسئله‌محور و ناشی از انگیزه‌های عقیدتی، به کنشگری می‌پردازند. «این [مورد] آخری که مسئله راهکارهای عملی باشد، احتیاج دارد به هدایت، تمرکز، پیگیری، فعالیت پی‌درپی و لحظه به لحظه برای اینکه بتواند این کاروان عظیم جامعه را و مهم‌تر از همه جوان‌های جامعه را به پیش ببرد. این کارِ چه کسی است؟ این تمرکز، این ایجاد برنامه کار، پیدا کردن راهکار، ارائه راهکار، برنامه‌ریزی، به عهده چه کسی است؟ این به عهده جریان‌های حلقه‌های میانی است. این، نه به‌عهده رهبری است، نه به‌عهده دولت است، نه به عهده دستگاه‌های دیگر است؛ [بلکه] به‌عهده مجموعه‌هایی از خود ملت است که خوشبختانه امروز ما این را کم هم نداریم. ما نخبه‌های فکری در زمینه‌های گوناگون موردنیاز در میان جوانان، در میان مسئولین خودمان داریم. اینها می‌توانند بنشینند برنامه‌ریزی کنند و هدایت کنند. تشکل‌های دانشجویی از این قبیل‌اند، مجموعه‌های باتجربه و فعال در زمینه‌های فرهنگی و فکری و مانند اینها از این قبیل‌اند و هر که هم در این زمینه‌ها فعال‌تر باشد، موثرتر است؛ یعنی زمام کار دست کسانی است که فعالیت کنند؛ تنبلی و بی‌حالی و کسالت و مانند اینها به درد نمی‌خورد.» (یکم خرداد ۱۳۹۸) 
در واقع در نظام ولایی که پرچمدار گفتمان مردم‌سالاری دینی است، مردم هم علت موجده انقلاب و نظام برآمده از آن و هم علت مبقیه آن دو هستند و حاکمیت اساسا بدون مردم معنا و موضوعیتی ندارد و مردم به‌مثابه ولی‌نعمت، نمی‌توانند هیچ نسبتی با شئون حاکمیتی، مدیریتی، جامعه‌پردازی و بالتبع آرمان بزرگشان که ساخت تمدن نوین اسلامی است، نداشته باشند. حال نکته اینجاست که با چه سازوکار و الگویی می‌توان گسست‌ها و خلأهای میان مردم و حاکمیت را پر کرد و زنجیره حاکمیت و مردم را در تمام سطوح آن اعم از توده‌ای و نخبگانی به هم متصل کرد، به طرزی که انسجام اجتماعی و حرکت عمومی که لازمه قطعی تمدن‌سازی است، به بهترین شکل خود محقق گردد؟ این الگو که از آن به جریان حلقه‌های میانی تعبیر می‌شود، می‌تواند در یک فرآیندی کارشناسی شده، از تمهید زیرساخت‌ها گرفته تا آموزش و کادرسازی در سطوح خرد و میانی و کلان ظرفیت‌های مردمی به‌خصوص نسل جوان را به کار گیرد و حلقه وصل توده‌های مردم و حاکمیت باشد. مفهوم حلقه‌های میانی در یک سامانه مفهومی جانمایی می‌شود و لذا باید شبکه مفهومی آن کشف و صورت‌بندی شود. در همین چارچوب، با رویکردی آسیب‌شناسانه، مقوله تحزب و ظرفیت‌های آن به‌مثابه یکی از مصادیق حلقه‌های میانی مطرح شده است و البته که موضوع تحزب صرفا یک وجه از آن است و می‌توان موارد متعددی را در این حوزه مورد توجه قرار داد.  در باب الزامات تقویت این حلقه‌ها نیز ذکر مواردی حائز اهمیت است:
الف) تغییر و اصلاح نگاه برخی مسئولان نسبت به کنشگری مدنی گروه‌های دغدغه‌مند و مسئولیت‌پذیر و همچنین، همراهی و همگرایی با آنان، الزامی مهم است؛ آن‌گونه که رهبر انقلاب برای فعالیت و تقویت حلقه‌های میانی اهمیت بالایی قائل بوده و به معنای واقعی کلمه بدان خوش‌بین هستند. از این جهت، بسترسازی و تسهیل فعالیت این گروه‌ها، اعتماد بدان‌ها و حمایت مادی و معنوی از آنان بایستی در دستورکار تمامی نهادها و مسئولان مربوطه قرار گیرد.
ب) نظام آموزشی کشور به مهارت‌افزایی در زمینه کار و فعالیت گروهی و ارائه آموزش‌های لازم در این زمینه به دانش‌آموزان و دانشجویان، توجه جدی کند. تقویت نگرش و روحیه فعالیت جمعی به‌ویژه در قالب برنامه‌های تربیتی و پرورشی و به کارگیری نیروهای توانمند و دغدغه‌مند در این حوزه، دارای اهمیت و ضرورت است.
ج) تقویت «تعامل و ارتباط» نظام با مردم و جلوگیری از شکل‌گیری شکاف و فاصله میان مسئولان و شهروندان، از دیگر الزاماتی است که باید مورد توجه قرار گیرد. انتقال دیدگاه‌ها، نظرات و مطالبات جامعه به مسئولان و نیز «اجتماعی‌سازی سیاست‌ها و برنامه‌های نظام جمهوری اسلامی ایران» و افزایش ضریب نفوذ آنها، از کارکردهای مهم حلقه‌های میانی است. واقعیت آن است که بدون حلقه‌های میانی، این ارتباط و تعامل با چالش جدی مواجه است و این امر در نهایت تفاهم و همگرایی نظام و طیف‌هایی از جامعه را با موانع جدی روبه‌رو می‌سازد.
د)‌ اگر عده‌ای در حاکمیت تنها بخواهند با تعریف و تنظیم آیین‌نامه و ابلاغ‌نامه‌ها، کارها را دنبال کنند و حلقه اتصال مردم به حاکمیت تعریف نشود، مشارکت مردمی اتفاق نخواهد افتاد. حلقه‌های میانی قطعا به آیین‌نامه و دستورالعمل نیاز دارد اما یک مقوله دستوری نیست. باید به معنای واقعی و در جای حقیقی خود قرار گیرد و نقش میانی و اتصال خود را ایفا کند.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.