آگاه: این سریال که براساس رمانی به همین نام نوشته اسکات تارو ساخته شده، فراتر از یک داستان جنایی معمولی، به اعماق روان انسان و پیچیدگی‌های اخلاقی آن نفوذ می‌کند. داستان با کشف جسد یکی از اعضای دادستانی آغاز می‌شود و به‌سرعت راستی سبیچ، یکی از دادستان‌ها، به‌عنوان مظنون اصلی پرونده مطرح می‌شود. در ظاهر، راستی وکیلی موفق و پدری دلسوز است اما زیر این چهره موفق، رازی تاریک نهفته است. او با خیانت به همسرش، درگیر احساس گناه و شرم شدیدی شده است.
 یکی از جذابیت‌های روانشناختی سریال، نمایش این است که چگونه بحران‌ها می‌توانند لایه‌های پنهان شخصیت افراد را آشکار کنند. برای راستی، بحران قتل و اتهام، فرصتی است تا با ترس‌ها و ضعف‌های درونی خود مواجه شود. این تضاد بین ظاهر موجه و باطن آشفته، یکی از محورهای اصلی سریال است. شخصیت اصلی فیلم، درگیر یک کشمکش درونی عمیق بین وجدان اخلاقی و امیال سرکوب‌شده است. او نه تنها باید با عواقب خیانت خود روبه‌رو شود، بلکه باید بی‌گناهی خود را در پرونده قتل نیز ثابت کند. سریال «اصل بر برائت»، همچنین به‌طور ظریفی به بررسی سیستم قضایی و تاثیر آن بر روان افراد می‌پردازد. دادگاه در این سریال، نه‌تنها مکانی برای تعیین گناه یا بی‌گناهی است، بلکه آینه‌ای است که ساختارهای قدرت، پیش‌داوری‌ها و نقاط ضعف جامعه را به نمایش می‌گذارد. 
باربارا، همسر راستی، نیز در مواجهه با خیانت همسرش، تحولی عمیق را تجربه می‌کند. او از یک زن آسیب‌دیده به فردی قوی و مصمم تبدیل می‌شود که می‌تواند با واقعیت‌های تلخ زندگی روبه‌رو شود. این سریال، با بررسی عمیق مفاهیمی مانند گناه، خیانت، قضاوت، فساد و روابط انسانی، مخاطب را به تفکر درباره پیچیدگی‌های روان انسان وامی‌دارد. 
همچنین تماشای این مینی‌سریال، فراتر از یک داستان سرگرم‌کننده، یک تجربه تامل‌برانگیز است که به ما یادآور می‌شود که هر انسانی دارای لایه‌های پنهان و پیچیدگی‌های روحی است. اصل بر برائت با تمام شایستگی‌هایی که دارد یک سریال خوب برای آموختن درس زندگی است. اینکه چگونه با انجام یک اشتباه و کار نادرست شاکله‌ یک خانواده به هم خواهد ریخت و هرچه تلاش برای ترمیم و درست‌کردن آن اشتباه انجام می‌دهند بی‌فایده است. اگر به داستان‌هایی علاقه‌مندید که لایه‌های پنهان روان شخصیت‌ها را به تصویر بکشند و در پایان شما را شوکه کنند، این سریال تجربه‌ای جذاب و تامل‌برانگیز خواهد بود.