آگاه: رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه خود نیز میداند به تروریستها اعتمادی نیست و از این رو یگانهای بیشتری از ارتش خود را به سوریه گسیل کرده است. رییسجمهور ترکیه میدانست میخواهد نظام سیاسی سوریه را سرنگون کند اما نمیداند در آینده چه خواهد شد.
این درحالی است که رجب طیب اردوغان در سخنانی محکم و تاکیدی، رویای مخوف و زیرخاکی خودش را علنا بیان کرد و گفت: شهرهایی که آنها را حلب، ادلب، دمشق و رقه مینامند، هر کدام مانند آنتپ، هاتای و اورفا به استانهای ما تبدیل خواهند شد.
ترکها بنا به دلایل تاریخیای که برای خود موجه میدانند خود را ذیحق و ذینفع در سوریه معرفی میکنند. یکی از شعارهای دولت نوعثمانیگرای ترکیه این است که «هر جا مقبره سرباز ترک و عثمانی باشد آنجا خاک ماست» و برای همین منظور هم بودجه هنگفتی برای بازسازی قبور سربازان و فرماندهان عثمانی و ترک در کشورهای منطقه اختصاص داده است تا با تبدیل آنها به نمادهای تاریخی، آینده موردنظر خود را در قلمرو این سرزمینها تحقق بخشد.
سال ۹۳ بود که ارتش ترکیه در عمق ۳۸کیلومتری خاک سوریه مقبره نمادین سلطان سلیمان از پادشاهان عثمانی را از بیم افتادن در چنگال داعشیها تخریب کرد و کوشید با تصرف قطعه خاک دیگری در ۱۸۰متری مرز خود در داخل خاک سوریه و به اهتزاز درآوردن پرچمش با انتقال این مقبره یک آرامگاه موقتی برای سلطان سلیمان بسازد؛ البته از این بگذریم که ماجرای نقل و انتقال این مقبره داستان دیپلماتیک بلندبالایی برای خودش دارد اما بهجرات میتوان وجود این مقبره و اصرار بر باقی ماندن آن در خاک سوریه نخستین دلیل ترکیه برای حضور در این کشور است.
ترکیه در ادلب برای تحریرالشام یک حکومت محلی ایجاد کرده بود تا آنها برای تسلط بر سوریه یا اقلیمسازی ادلب آماده شوند. این مسئله نشان میدهد آنها باتوجهبه سابقه دولتداری با فنون سیاسی آشنا شده و ارتباطات درهمتنیدهای نیز با مقامات و جامعه ترکیه یافته باشند.
ترکیه برای حضور در خاک سوریه با مسئله کردهای ساکن در این کشور که مخالف دولت ترکیه هستند روبهروست. ترکیه برای برخورد با این کردها عملیاتهایی را در شمال سوریه، مانند عملیات سپر فرات (۲۰۱۶) و عملیات شاخه زیتون (۲۰۱۸) با هدف حذف نیروهای کرد از مناطق مرزی و جلوگیری از تشکیل یک منطقه خودمختار کردی در نزدیکی مرزهایش به اجرا درآورده است. اما اختلافات هنوز موجود است و نگرانیهای عمدهای درباره جریانات کردی برای ترکها وجود دارد.
حکومت چند صدساله ترکان عثمانی بر کشورهای عربی نظیر سوریه، ترکها را در یک رقابت تاریخی و دیپلماتیک با ایرانیها قرار داده است. ترکیه کنونی دوست ندارد ایران در مناطقی که قرنها بر آنها تسلط داشته و رتق و فتق امورش با اراده سلطان عثمانی رقم میخورد مدعی جدیدی را بر سر قدرت ببیند. همانگونه که ایرانیها به گذشته پرشکوه امپراتوریهای پیش از اسلام و صفوی میبالند ترکها نیز تلاش دارند تا این حس قدرت و افتخار را در بین ملت خود زنده نگه دارند و از آن برای حفظ موقعیت متزلزل دولتشان در داخل بهرهبرداری کنند. اردوغان برای ماندن در چارچوب قدرت ترکیه نیاز به یک دستاورد خارجی داشت و سوریه و شرایط ناپایدار آن میتوانست این افتخار را برای او رقم بزند. اما آیا این یک دستاورد افتخارآمیز است؟
با این حال به نظر میرسد رویای احیای امپراتوری عثمانی امروزه برای رجب طیب اردوغان کمتر از دورانی که بر کرسی نخستوزیری نشسته بود، دستیافتنی شده است.
اقدامات سنگین رژیمصهیونیستی علیه سوریه با سکوت رضایتبخش تروریستهای وابسته به ترکیه و همچنین خود آنکارا بود. رژیمصهیونیستی با بمبارانهای شدید، داراییهای نظامی سوریه را منهدم کرد که به نابودی تمام نیروی هوایی، پدافند هوایی، نیروی دریایی و قوای موشکی این کشور منجر شد. همزمان نیروهای ارتش رژیمصهیونیستی سه مرحله پیشروی زمینی در خاک سوریه انجام دادند. آنها در ابتدا منطقه حائل در جولان را تصرف کرده و در گام بعدی تمام جولان تحت کنترل سوریه را اشغال کردند. صهیونیستها در مرحله سوم به نزدیکیهای دمشق رسیدهاند. گفته میشود یگانهای پیشرو ارتش رژیمصهیونیستی که در استان ریف دمشق مستقر شدهاند، فاصلهای کمتر از ۲۰کیلومتر با مرکز پایتخت دارند.استفاده رژیمصهیونیستی از فرصت نابودی نظامی سیاسی سوریه، یک جنبه از ضربه به حیثیت ترکیه است. مردم سوریه که بهدلیل نقش ترکیه در نابودی کشورشان دل خوشی از آن ندارند، با مشاهده جنایات تروریستها و ازهمگسیختگی امور، تظاهرات علیه تروریستها را آغاز کردهاند. طی روزهای گذشته، این تظاهرات از دمشق گرفته تا حمص و حتی ادلب برگزار شده است. رسانههای پشتیبان تروریستها تلاش کردهاند این تجمعات و اعتراضات را اغلب و به دروغ، جشن سقوط نظام سیاسی سوریه جا بزنند.
اودد یینون، مشاور آریل شارون نخستوزیر اسبق رژیم صهیونیستی در سال۱۳۶۰ در مقالهای طرحی برای تجزیه خاورمیانه به منظور سرزمین و امنیت بیشتر برای یهودیها ارائه کرد که تقریبا صحبت از همان نیل تا فرات حزب لیکود در اسرائیل است. در این طرح بهوضوح اشاره شده که برای امنیت و سرزمین بیشتر، کشورهای عربی منطقه باید تجزیه و به ایالتهای خیلی کوچک تقسیمبندی شوند. سوریه، اردن، صحرای سینا(مصر) و عراق کشورهایی هستند که در این طرح نام برده شدهاند. با این حساب شاید کشور بعدی عراق باشد که همین حالا هم در معرض خطر قرار گرفته است. ترکیه که مجری این طرح با توافق پشت پرده با صهیونیستها برای سهمخواهی خود شده است به نظر در آینده منطقه یک قربانی بیش نیست. طرح تجزیه عراق به سه منطقه کردی، سنی و شیعی است. در بخش کردی و گرفتاریهای اردوغان در منطقه کردنشین عراق و از سوی دیگر، کردهای پ. ک. ک در جنوب ترکیه زنگ خطری برای این کشور است.
در طرح نظم جدید خاورمیانه یکپارچگی کردها مدنظر آمریکا، رژیم صهیونیستی و انگلیس است و این طرح بخشی از سایکسپیکو و طرح یینون است. این طرح در بهار عربی به شکست انجامید و مصر از خطر تجزیه گریخت، عراق نیز با حملات داعش و دفع آن ازسوی ایران نجات یافت و سوریه ۱۳سال در صف انتظار بود. اردن نیز با سیاست کجدار و مریز همسایه صهیونیست خود را آرام نگه داشته است. اما حوادث ۷اکتبر ورق را به نفع صهیونیستها برگرداند و هرکس در پی کسب منفعت خود افتاد که ترکیه نیز از این قافله جا نماند تا طرح شوم خود را در دمشق اجرا کند و به آرزوی دیرین خود (خواندن نماز در مسجد اموی) برسد.
با شرایط منطقه و یک بررسی تاریخی و مرور اهداف اسرائیل در منطقه ترکیه احتمالا یک قربانی برای اجرای این طرح بود. اگر ترامپ همانطور که وعده داده است از ناتو خارج شود دود آن در چشم ترکیه هم خواهد رفت، ضمن اینکه عملا سوریه از لحاظ نظامی اخته شد و هیچ سلاح و پایگاه نظامی در حملات بیامان رژیم صهیونیستی در امان نماند. از سوی دیگر، خودمختاری کردهای سوریه، عملا حرکت در مسیر تجزیه سوریه، است. منطقه خودمختار کردهای سوریه وعراق، پتانسیل راهاندازی جنگ داخلی در ترکیه را دارند. اگر اسرائیل دروزیها را با کردها در جولان متحد کند این مسئله کابوسی برای اردوغان خواهد شد.
با همه این تفاسیر و تحلیلهای داغ این روزها که بخشی از آن را از نظر گذراندید، فعلا اردوغان در روزهای اوج است و کفه ترازو روی نام او سنگینی میکند، گذر زمان که خیلی هم دیر نیست مشخص خواهد کرد که آیا اردوغان موفق شده است یا خیر؟
برای رژیم صهیونیستی، سقوط رژیم اسد بهمنزله کاهش نفوذ ایران و حزبالله در نزدیکی مرزهایش است. با این حال، نگرانیها درباره پرشدن خلأ قدرت ازسوی گروههای افراطی همچنان پابرجاست.رژیم صهیونیستی در این شرایط به نظارت دقیق بر تحولات سوریه و تلاش برای تقویت همکاری با متحدان منطقهای خود ادامه خواهد داد.نهادهای دولتی و اسلامگرایان ترکیه در آینده تحتتاثیر دیدگاههای تحریرالشام و تفکرات سلفیگرایانه قرار میگیرند که لازمه تشکیل لابی حاکمان فعلی دمشق در آنکاراست. هنوز مشخص نیست ترکیه چه دستاوردی از سقوط نظام سیاسی سوریه کسب کرده است اما مشخص شده بیشترین استفاده ظاهری را تاکنون رژیمصهیونیستی و «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر آن کسب کردهاند.
نظر شما