انتشارات مکتب حاج قاسم
-
بچگیهای فرمانده
الناز برکاتی- خبرنگار گروه فرهنگ: شمع و نور در دست گرفت تا تاریکی را کنار بزند و امید را در چشمان وحشتزده کودکان بنشاند، حتی اگر دستان خودش میسوخت. نگاهش وجود دشمنان را میلرزاند و نامش، امان از نامش که شاهکلید تمام قفلهای درهای بسته قلب مردم جهان است، نهتنها در ایران و غرب آسیا که در دلهای جهانیان خوش نشسته بود. کودکان فلسطینی او را پدر خود و نمادی برای شجاعت و ایثار میدانستند. حاج قاسم را میگویم. سرداری خاکی که جز در مراسمهای رسمی درجاتش را نصب نمیکرد، لباس سبزش یا تنش نبود یا اگر بود خاکی و گلی بود. با غیرت، پرهیبت، مالک اشتر زمان، ژنرال سایهها و... بزرگترین و زیباترین صفات در مقام والای او کم میآورند. دیگر نمیدانیم چه لقبی به او بدهیم که سزاوار مقام رفیعش باشد چراکه پس از تمام صلحخواهیهایش و گرمای امنیت بخشیدنهایش برای کودکانی که خمپاره گوشهایشان را کر کرده بود به شهادت رسید.