بیمارستان سینا اطهر
-
سقف خانه پدرم هنوز چکه میکند
امیر گودرزی: شاید امروز کسی یادش نباشد دهم تیرماه چهار سال قبل در آتشسوزی بیمارستان سینا اطهر، یک جوان دستفروش چطور بساط خود را رها کرد تا جان ۱۱نفر را از مرگ حتمی نجات دهد. «عنایت آزغ» مدتی بعد از این اقدام شجاعانه موردتوجه رسانهها قرار گرفت و جایی برای خود باز کرد چون هر روز یک مسئول با او دیدار داشت و وعدههایی به این جوان فداکار میداد. کار به جایی رسیده بود که دغدغه او انتخاب یکی از این مشاغل و موقعیتها میان دهها وعده و پیشنهاد بود، هرچند ادعایی نداشت و بر این باور بود وظیفه انسانی خود را انجام داده است. این جوان خوزستانی که شهردار و مقام انتظامی و مدیر دولتی با او عکس میگرفتند امروز در گوشهای از تهران بیکار است و سقف خانه پدرش در رامهرمز هنوز چکه میکند؛ خانهای که همین چند سال پیش مسئولی در استان نبود که سری به آن نزده باشد.
-
گزارش «آگاه» از وضعیت زندگی عنایت آزغ که چهار سال قبل جان ۱۱ نفر را نجات داد
سقف خانه پدرم هنوز چکه میکند
شاید امروز کسی یادش نباشد دهم تیرماه چهار سال قبل در آتشسوزی بیمارستان سینا اطهر، یک جوان دستفروش چطور بساط خود را رها کرد تا جان ۱۱نفر را از مرگ حتمی نجات دهد. «عنایت آزغ» مدتی بعد از این اقدام شجاعانه موردتوجه رسانهها قرار گرفت و جایی برای خود باز کرد چون هر روز یک مسئول با او دیدار داشت و وعدههایی به این جوان فداکار میداد. کار به جایی رسیده بود که دغدغه او انتخاب یکی از این مشاغل و موقعیتها میان دهها وعده و پیشنهاد بود، هرچند ادعایی نداشت و بر این باور بود وظیفه انسانی خود را انجام داده است.