آگاه ـ زهرا بذرافکن- خبرنگار سرویس فرهنگی: این دومین دوره از جشن تئاتر و موسیقی حافظ است که برگزار میشود و به برندگانش جوایزی را در رشتههایی همچون بهترین خواننده، بهترین آهنگساز، بهترین قطعه موسیقی و ... اعطا میکند. اولین دوره از این جشن در سال گذشته و دومین دوره در چند روز اخیر و با اجرای نجمه جودکی برگزار شد. دبیر بخش موسیقی این جشن، پویا افشاری و دبیر مراسم امید معلم، فرزند علی معلم بود.
نقض غرض در ارجنهی به موسیقی پاپ
در اهداف برگزاری این جشن، رسالت هنری مهمی بیان شده است، این در حالی است که دو بخش مهم جایزه موسیقی به سبکهای پاپ و ایرانی- تلفیقی اختصاص دارد که با یک رصد کوتاه هم میتوان به این نتیجه رسید که نه تنها خود این سبکها، به ویژه سبک پاپ در سالهای اخیر به سمت و سوی انحطاط میل کرده است، بلکه ذائقه موسیقایی مخاطب ایرانی و به کلی تولیدات موسیقی در ایران را به سوی سطحی شدن و ابتذال هرچه بیشتر کشانده است. این دو سبک از حوزههای پرطرفدار و مخاطبپسند موسیقی است که در عصر کنونی نه فقط در موسیقی ایرانی و فارسی که در همه فرهنگها بیشترین میزان تولید و شنونده را در بر میگیرد و با این حال از کمترین حد محتوای فاخر و عمیق بهره دارد.
ایرانی- تلفیقی چیست؟
موسیقی ایرانی- تلفیقی که خود سبکی نو ظهور در موسیقی ایرانی است، به واقع گونهای است که در میانه مرزهای موسیقی سنتی اصیل ایرانی و موسیقی پاپ فرنگی قدم برمیدارد و سعی در حفظ هر دو جانب دارد. در واقع این سبک از موسیقی (فیوژن) از ترکیب دو گونه موسیقی متفاوت به لحاظ فرهنگی به دست میآید که در ایران و در نوع قدیمیتر آن با هنرمندهایی چون عباس مهرپویا آغاز و در آثار هنرمندانی چون داوود آزاد ادامه مییابد.
این موسیقی در سالهای اخیر به شیوه دیگری از تلفیق یعنی تلفیق موسیقی سنتی ایرانی و پاپ ایرانی که خود از موسیقی غربی به ایران راه یافته، کشیده شده است. معمولا به لحاظ فنی ترکیبی از سازهای ایرانی و خارجی را به همراه دارد و از ترانههایی در مایههای اشعار کلاسیک ایرانی بهره میجوید. این نوع موسیقی در ژانر میتواند شاد یا غمگین باشد.
به قیمت انزوای اصالت
اگر به موضوع اصلی، یعنی اعطای جایزه در جشن حافظ و منحصرا در این دو سبک موسیقی بازگردیم، باید گفت که در رسالت این جایزه و آنچه در نهایت به عنوان خروجی دیده میشود شکاف عمیقی وجود دارد و بیم آن میرود که نه فقط هدف والایی را در موسیقی ایران دنبال نکند که بیشتر به یکهتازی موسیقیهای عامهپسند دامن زده و دیگر سبکهای موسیقی و بالاخص انواع موسیقی سنتی ایرانی را به گوشهای افکنده و به انزوا کشاند. گرچه که خود موسیقی پاپ و حتی از دیدگاهی، موسیقی تلفیقی نیز دچار ضعفهای قابل توجهیاند اما برجسته کردن هرچه بیشتر این نوع موسیقیها الزاما پاسخی به مسئله بهبود آنها نیست و چه بسا که صرفا روی آن را بپوشاند و هنرمندان و مخاطب را به توهم ترقی و بالندگی در این دو گونه دچار کند.
مقوی شهرت بی پشتوانه نباشید
در نهایت اگر سوابق رسانهای هنرمندانی که در این دوره جوایز را به خانه بردند بررسی کنید، متوجه خواهید شد که گاهی از سواری بر حواشی رسانهای به دور نبودهاند و چه بسا که بهرهای نیز از آن جستهاند تا در ادامه تضمین و مقوی شهرتی باشد که قوامبخش آن مخاطب همین نوع شهرت و غالبا همین نوع موسیقی است. یا نگاهی بیندازید بر ماجرای میان دو نفر از برگزیدگان رشته موسیقی پاپ این دوره که همین اخیر بر سر یک سرقت هنری در ملا عام برای هم بیانیه صادر میکردند.
باری، برای مرز و بومی که میراث موسیقی خود را به دست فراموشی میسپرد و موسیقی زاده غرب را به جای آن مینشاند و به آن غبطه هم میخورد باید افسوس خورد و یادآور شد که آنچه برای قوام و استحکام موسیقی اصیل ایران به آن امید بسته و دل میسوزانید از ایران نیست و نمیتواند عیار خوبی برای میزان دغدغه و پرداخت شما به این موسیقی ملی ایران باشد.