آگاه: ماموریت ساترا، اساسا با سایر ماموریتهای سازمان صداوسیما مغایرت دارد. ماموریتهای بزرگ و متعدد صداوسیما، باعث میشود تا این ماموریت مضاعف بهدرستی پیگیری نشود و تناقضات نظارتی صداوسیما در پلتفرمها و تلویزیون گواه این موضوع است. بهدلیل ویژگیهای رسانه نوینی مثل شبکه نمایش خانگی، سازوکار نظارت بر آن از مرحله تولید تا نمایش آثار، تفاوتهای زیادی با نظارت بر برنامههای ویژه رسانه فراگیری مثل تلویزیون دارد. از زمان رویکارآمدن ساترا تا به امروز حواشی بسیاری درباره این نهاد مطرح شده است، برخی بر این باورند که ماهیت ساترا یک منشا نامشخص دارد و ماهیت وجودی آن را زیر سوال میبرند. در مقابل ساترا هم این انتقادات را بیپاسخ نگذاشته و چندینبار درباره آنها صحبت کرده اما واقعیت آن است برخی موارد هم تا به امروز در هالهای از ابهام باقی مانده و رفع نشده است. صداوسیما بزرگترین تولیدکننده صوت و تصویر است و ایجاد نهادی برای تنظیمسازی صوت و تصویر مجازی دقیقا در تعارض با منافع است، درست مانند بازرسی سازمانی است که خودش باید بازرسی کند.
توقفهای پیدرپی
شبکه نمایش خانگی و محصولات تولیدی آن شامل سریالها، مسابقهها و برنامههای گفتوگومحور چند سالی است که بهشکل روتینتری به سبد مصرفی خانوادهها وارد شده است. اقبال مخاطبان از یکسو و رقابت سازندگان محصولات هم از سوی دیگر موجب شده است پلتفرمهای گوناگونی در این چند سال برای بازار کار و رسانههای نوظهور متقاضی باشند و هم نظارت جدیتر و بیشتری روی این حجم از تولیدات مطالبه شود. لزوم نظارت بر مجوزهای پیشینی و پسینی یک چالش جدیتر را در پی داشت و بحث بر سر اینکه کدام نهاد متولی نظارت بر تولیدات شبکه خانگی باشد باعث شد مجوز محصولات رفت و برگشتهای زیادی بین دو نهاد ساترا در زیرمجموعه صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد داشته باشد. موضوع صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، در حیطه اختیارات و وظایف شورای عالی فضای مجازی است و صداوسیما تاکنون نتوانسته در قوانین کشور، جایی برای سازمان جنجالی «ساترا» باز کند و به اعتقاد برخی از نمایندگان مجلس، یک نهاد غیرقانونی تلقی میشود. سال۹۱ سریال «قهوه تلخ» مهران مدیری بعد از دو سال از شروع پخش نیمهتمام ماند. بعد از این سریال، مجموعه «قلب یخی» ساخته محمدحسین لطیفی (فصل ۱ و ۲) و سامان مقدم (فصل ۳) هم بیآنکه پایانی داشته باشد و با وعده ساخته شدن فصل چهارم، رها شد و این انگار آغاز زنجیره سریالهای ناتمام بود. در یکی دو سال گذشته، چندین سریال در پلتفرمهای نمایش خانگی پخش شدند که به دلایل گوناگون ناتمام ماندند. یکی از این دلایل، ضعف این ساختهها و طبیعتا استقبال نکردن مخاطب از آنها بود که باعث شد، ادامه نداشته باشند و پیش از اینکه پایانبندی داشته باشند، متوقف شوند. دلیل مهم بعدی، مدل و روند ممیزی و نظارتهاست؛ برای مثال، ممیزی و نظارت بر سریالی مثل شبکه مخفی زنان، که مشخص نشد چرا اعمال و چرا نیمهتمام گذاشته و بعد رها شد درحالیکه در حین پخش هم بارها متوقف شد. دلیل بعدی مشکلات مالی است که باعث میشود کاری در نیمه راه یا در پایان یک فصل درحالیکه احتمال وجود فصل دیگری خواهد بود، زمینگیر شود. اختلافات گروهی هم البته بخشی از این مشکل است.
سیاستی مغرضانه
اما اینبار ماجرا کمی متفاوتتر از توقفهای اخیر است. این روزها سریال حشاشین که توجه منتقدان خارجی و مخاطبان ایرانی را به خود جلب کرده، روایتی از زندگی و عصر حسن صباح، رهبر اسماعیلیه در ایران است. این سریال اینگونه تاریخ را تحریف و جعل کرده و نشان میدهد که چگونه صباح با ایجاد فرقهای به نام «حشاشین»، جایگاه خود را در میان حاکمان آن زمان به دست آورد و با ترورها و فعالیتهای زیرزمینی، تلاش کرده تا ایران از تحت تسلط عربها و ترکها بیرون بیاورد. چندی پس از انتشار این سریال در پلتفرمهای نمایش خانگی چون فیلیمو، گپفیلم و... پخش آن ممنوع و مشخص شد که مجوز انتشار در پلتفرمهای کشورمان را ندارد. این سریال روایتی متفاوت و البته غیرواقعی از زندگی حسن صباح است و نشان میدهد که چگونه او با رهبری مذهبی و سیاسی، جنگی پنهانی علیه قدرتهای آن زمان منطقه را آغاز کرد. «حشاشین» توسط عبدالرحیم کمال نوشته و توسط پیتر میمی کارگردانی شده است؛ فیلمبرداری آن دو سال به طول انجامید و قرار بود در ماه رمضان سال گذشته پخش شود و بهدلیل فیلمبرداری صحنههایی از سریال در مالتا و قزاقستان، نمایش آن تا امسال به تعویق افتاد. این مجموعه، محصول کشور مصر است و روایت آن از تاریخ اسلام متضمن تحریفهای فراوانی است که به نظر میرسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است. بر همین اساس طبق نظر شورای صدور مجوز ساترا انتشار سریال «حشاشین» (The Assassins)، در رسانههای صوت و تصویر فراگیر ایران مورد تایید نیست. سریال حشاشین با بودجهای ۱۲میلیون دلاری ساخته شده و یکی از پرخرجترین سریالهای تاریخ کشورهای عربزبان به شمار میرود. این سریال دست روی کاراکتری گذاشته که تاریخ درباره آن روایات متعددی را مطرح کرده و تاکنون دستمایه ساخت بازیهای ویدیویی مشهوری با نام «اساسینز کرید» (فرقه آدمکشی) و تولید فیلم و سریالی به همین نام براساس این بازی و حتی نوشته شدن یکسری رمان و کمیکبوک (داستان مصور) از روی آن بوده است.
فرقهای از شیعیان اسماعیلیه
حشاشین یک فرقه نزاریه از شیعیان اسماعیلیه بودند که بهدست حسن صباح بنیان نهاده شد. آنها بین سالهای ۱۰۹۰ تا ۱۲۷۵ میلادی در کوهستانهای سرزمین ایران و شام زندگی میکردند. حشاشین در زبان فارسی قدیم به معنی داروفروشان بوده است و چون در منطقه الموت گیاهان دارویی بهوفور یافت میشد آنان صادرکننده دارو بودهاند و به آنها حشاشین گفته میشد.
اقبال پس از ممنوعیت
شاید بسیاری از مخاطبان این سریال را ندیده یا توجه چندان خاصی به آن نکرده بودند اما درست پس از آنکه ممنوعیت حشاشین و نداشتن مجوز انتشار آن اعلام رسمی شد، بر سر زبانها افتاد، کمتر کسی است که در چند روز گذشته نام این مجموعه به گوشش نخورده باشد. تولید و انتشار این سریال ازلحاظ تاریخی اشکالات ریز و درشت بسیاری دارد اما انتشار آن در پلتفرمهای ایرانی ضرورت نظارتها را دوچندان کرده و لازم است برای انتشار سریالهای خارجی نیز همچون سریالهای داخلی ناچار به اخذ مجوز از سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) شود. همچنین تیم نظارت بر محتوا، فرم و مفهوم، اشراف کامل به مسائل داشته باشند و پیش از انتشار فیلم یا سریالها واکاوی دقیق صورت گیرد، نه اینکه پس از دیده شدن محتوا ازسوی مخاطب و گذشت زمانی انتشار قسمتهای آن، تازه نواقص و اشکالات آن، آن هم نه توسط تیم نظارتی که از بازخوردهای بیرونی هویدا شود و متولیان تنظیمگری با اتکا به آن نکات بیرونی اقدام به موضعگیری و دستور قانونی مبنی بر عدم انتشار آن را صادر کنند. چراکه مخاطبانی که حتی از وجود چنین فیلم و سریالهایی اطلاع نداشتهاند، برای تماشای آن یا علل ممنوعیتش کنجکاو خواهند شد و بیشتر به آن روی خواهند آورد. باتوجه به اینکه سریالهای خارجی مشمول ممیزی پسینی هستند و سریالهای عربی، ترکی، کرهای و هندی از پرمخاطبترین مجموعههای سکوهای شبکه نمایش خانگی به شمار میروند بهتر است از پیش از اعلام ممنوعیت رسمی و پیش از پخش، ممیزی و نظارتها صورت گیرد و اگر قرار بر ممنوعیت پخش قانونی یا برخورد با پلتفرمها هست، این ماجرا را درونسازمانی عملیاتی کنند که بیان رسمی و رسانهای آن موجب تبلیغ ناخواسته و هجوم افکار عمومی بهسمت آن محتوای مسئلهدار نشود؛ از اینرو روند و عملکرد ساترا و متولیان تنظیمگری در این حوزه جای ابهام، سوال و بیان نکات ضروری دارد که بارها در طول چندسال اخیر گفته و مطرح شده و همچنان بدون شفافیت و پاسخ دقیق، باقی مانده است.