آگاه: «فیتیله جمعه تعطیله» یکی از پربینندهترین و حرفهایترین برنامههای کودک و نوجوان صداوسیما بود که موفق شده بود در قالب برنامههایی طنز و شاد، مضامینی را به کودکان بیاموزد و بهخوبی همراهی آنان را هم جلب کرده بود. آغاز کار این گروه برنامهسازی در شبکه دو از سال۱۳۸۱ بود و بعد از آن در نیمه دوم دهه۸۰ برای پنجسال در اوج موفقیت و اقبال مخاطب بودند. کارگردان، محمد مسلمی و تهیهکننده، مجید قناد بود. درنهایت، جدایی قناد از گروه با وجود گره خوردن رونق برنامه به حضور آنها با هم در سال۱۳۸۹ رقم خورد و برنامه برای یک سال با یک تهیهکننده دیگر و بدون حضور «عمو قناد» بچهها ادامه یافت. این درحالی است که در طول این چهار دهه در برنامهسازی مختص و حرفهای کودک و نوجوان، غیر از این گروه و چند برند دیگر که آنها هم در مقاطعی و درحال از تلویزیون کنار رفتهاند، چنین پتانسیل و استعداد نویی بروز و ظهور نداشته و نتوانسته محبوب و ادامهدار شود که همین گروه و برند نیز با چنین حواشی از متن اثرگذاری چندنسلی کنار رفته و فضا بدون حضور جایگزینهایی همچنان خالی است.
یک قهر طولانی
بیش از یک دهه از جدایی عموهای فیتیلهای و عمو قناد میگذرد. طی این سالها چندین بار در گفتوگوهای تلویزیونی و رسانهای هر دو طرف این دلخوری، حرفهایی از این ماجرا زدهاند و هر مرتبه بعد از آن، طرف دیگر گفتهها را رد کرده و ماجرا مسکوت مانده است. بعد از آنکه اخیرا مجید قناد در گفتوگویی تلویزیونی در برنامه برمودا به سوالی در همین مورد پاسخ داد، باز هم علی فروتن، از اعضای گروه سهنفره فیتیلهایها واکنش نشان داده و گفتههای مجید قناد را رد کرده است؛ اتفاقی که سالهاست به شکلی رفت و برگشتی میان آنها در جریان است. گویا هیچکدام از طرفین حاضر به همکاری دوباره نیست و هر دو طرف ترجیح میدهند که دور از هم برنامهسازیشان را ادامه دهند. فراموش نکنید که این ماجرایی است میان سازندگان یکی از اثرگذارترین برنامههای کودک و نوجوان که درونمایهای آموزشی داشت و بهخوبی استانداردهای یک برنامه تلویزیونی پربیننده را دارا بود. حالا نهفقط مدتهاست آنها را که جدانشدنی بودند، دور از هم در برنامههای کممخاطب تلویزیونی و نمایش خانگی میبینیم، بلکه در قالب دعوایی بهظاهر کودکانه و با گله و شکایتهای یکطرفه و ناراحتکننده هرچند وقت، اخباری از رد و تکذیب ماجراهای یک دهه پیش به چشم مخاطبی میآید که زمانی با تماشای آنها میخندید.
یک افول ادامهدار
بیایید تعارف را کنار بگذاریم، بعد از آنکه گروه فیتیلهایها و مجید قناد از هم جدا شدند و بعد از ماجرای توقف پخش برنامه مستقل عموهای فیتیلهای در سال۱۳۹۴، با وجود تلاشی که برای بازسازی برندهایشان کردند اما هیچکدام مثل سابق نتوانستند اثرگذار باشند و دوباره همان اتفاق دوستداشتنی را بهتنهایی رقم بزنند. به نظر نمیآید دیگر قرار باشد هرگز آنها را کنار هم در تلویزیون ببینیم اما دستکم تقاضا و شاید هم آرزوی آن را داریم که خاطرهسازهای کودکی و نوجوانیمان را در حال دعوایی بیپایان نبینیم.
یک آرزوی دور و دراز
روشن است که مخاطب دیروز و تا حد خوبی هم مخاطب امروزشان پیگیر احوال و وضعیت آنها هستند. نگارنده بهعنوان مخاطبی که در نوجوانی با اشتیاق و همراه خانواده پای برنامههای صبح جمعه عموهای فیتیلهای و عمو قناد مینشستم، فکر میکنم از آن برنامهها تنها خاطرهای برای من و همنسلیهایم مانده است که آن هم میان جدال و قهر رسانهای این گروه کمکم به تصویری تلخ تبدیل شده است. باید اعتراف کرد که هنوز هم مشتاقیم همه آنها را کنار هم ببینیم و اعتقادی هم به حرفهایی از این جنس که آن روزها گذشته و دیگر نمیشود از آن برنامهها ساخت نداریم.
دیده شدن برنامههای قدیمی و تولیدات جدید عموهای فیتیلهای و دیگر برنامهسازهای کودک و نوجوان، مثل ایرج طهماسب با برنامه مهمانی که در نوروز پخش شد و امثال آن در فضای مجازی و تا حدی هم شبکههای نمایش خانگی، ثابت کرد که نه فقط مخاطب نسل قدیم آنها دلشان میخواهد دوباره آنها را ببینند که مخاطب امروز هم میتواند ارتباط بگیرد و آنها را دوست دارد. همین موضوع بیش از پیش جای خالی همه آنها را در قاب تلویزیون تلخ میکند؛ همه آنهایی که برای سالها به پشتوانه همراهی نسل کودک و نوجوانان دیروز و امروز حضور موثری داشتند و به هر علت نمیشود که دوباره آنها را در تلویزیون دید.
حرفهای مجید قناد در برنامه برمودا
معمولا کسی از خانه خودش چیزی را بیرون نمیبرد
ولی آن زمان واقعا دل من شکست بهخاطر اتفاقی که افتاد و جالب اینجاست که بعد از اینکه دیگر در برنامه نبودم حتی خود مردم هم متوجه شده بودند. از نظر من، دیگر آن برنامه، برنامه همیشگی من نبود. فقط کاری که آن زمان میکردم این بود در حین اینکه روزهای جمعه ساعت۶:۳۰ صبح به شبکه دو میآمدم در خیابانهای خلوت با صدای بلند فریاد میزدم. دلم میخواست با کسی که دعوا میکنم، تصور کنم روبهروی من است و من با شدت حرفهایم را میزدم، آنقدر که ناراحت بودم. من تاکیدم این بود که «این بچه دیگر این را نمیخواهد و دیگر این برنامه مال بزرگترها شده است.»
واکنش محمد مسلمی به حرفهای مجید قناد
برنامه فیتیله سهنفری شروع شد
بعد از این بود که آقای قناد هم به تیم اصلی ما ملحق شدند. برند ما به جایی رسیده بود که نیاز داشتیم تا با تمرکز بیشتری کار کنیم. دوستان میگفتند که آقای قناد یا مجری باشند یا تهیهکننده تا کار قویتر پیش برود. بعد آقای نظامآبادی مجری شدند و در این بین تنشهایی بهوجود آمد و ما گفتیم که نیستیم. آقای قناد گروه دیگری را آوردند. ما هیچوقت جسارت نکردیم که به آقای قناد بگوییم شما نباشید. بعد از ما، آقای آویژه را که شروع کارش با من در برنامه «پالام پولوم پیلیش» بود آوردند و یک گروه سهچهار نفره را تشکیل دادند و یکسالی هم اجرا رفتند. کاری که ما ۱۰سال در آن زحمت کشیده بودیم با تیم دیگری ادامه پیدا کرد؛ عین اینکه شما لورل و هاردی را بگذاری کنار و دو نفر دیگر را بیاوری؛ ما هیچ بیاحترامیای نکردیم و اگر حق و حقوقی ضایع شد حق و حقوق ما بود.
واکنش علی فروتن به حرفهای مجید قناد
هیچکدام از صحبتهای آقای قناد را قبول ندارم
آقای قناد در صحبتهای خود گفتند که آدم حرف خانهاش را بیرون نمیبرد اما متاسفانه تمام حرفهایش را زد. من خیلی دوست داشتم که شفافتر صحبت میکردند و ای کاش این برنامهای که ایشان را دعوت کرده بود بهجای اینکه یک نفر را دعوت کند تا جماعتی را محاکمه کند عملا میتوانست نظر همه را بپرسد که چرا این اتفاق افتاد. بنده صحبتهای آقای قناد را اصلا قبول ندارم و با تمام احترامی که برایشان قائل هستم اما متاسفانه آن امانتداری و واقعیت قضیه را نگفتند؛ ای کاش آقای قناد هم بهجای اینکه در برنامهای دیگر دلش بشکند، شروع به کار کردن و تولید محتوا میکرد، همینطور بهجای اینکه ساعت شش صبح در خیابانها فریاد بزند، بهتر بود که با کسی که مشکل داشت صحبت میکرد.