آگاه: صهیونیستها پس از عجز و ناتوانی در برابر عملیات وعده صادق، در نبردی نامتقارن، بر محور عملیات روانی علیه جامعه ایرانی متمرکز شدند و در این راستا، اینبار سراغ یک موضوع تحریککننده رفتند و با استخدام بازوی انگلیسیشان یعنی بیبیسی جهانی، سعی کردند ماجرای «نیکا شاکرمی» را بر بستر تحریف و دروغ، نبش قبر کنند تا در جامعه ما التهاب ایجاد کنند.
گزارش سراسر کذب و مجعول شبکه بیبیسی جهانی درخصوص «نیکا شاکرمی» همراه با یک سند ساختگی منتشر شد؛ سندی مملو از گافهای نوشتاری و نگارشی که از اولویات و بدیهیات یک نامه اداری آن هم در سطح طبقهبندی بسیار محرمانه (که بیبیسی مدعی آن بود) نیز بیبهره بود.
بیبیسی این بنگاه خبرپراکنی که داعیهدارِ حرفهای بودن است، در بهاصطلاح سندی که در خصوص نیکا شاکرمی منتشر کرد، از مُهر، تاریخ، پیوست، شماره، فرستنده، گیرنده و امضا، خبری نبود. بعد از انتشار این سند با این گافهای عجیب و غریب، مخاطبان بیبیسی جهانی به گردانندگان این شبکه معترض شدند، لذا مدیران بیبیسی، ادعای خلاف واقع دیگری را طرح کردند و گفتند که برای حفظ امنیت افشاکنندگان این سند مجبور شدهاند، سند را بازسازی کنند!
اما نحوه صحتسنجی و راستیآزمایی بیبیسی نیز در قبال این سند مجعول و فتوشاپی، قابل توجه و البته بسیار مضحک بود؛ گردانندگان بیبیسی مدعی شدند که یکی از نیروهای امنیتی سابق ایرانی از طریق کدی رسمی و سرّی با مرکز آرشیو سپاه تماس گرفته و از صحت و درستی سند مورداشاره اطمینان پیدا کرده است! این ادعای گردانندگان بیبیسی مرغ پخته را به خنده وامیدارد؛ اولا مرکزی به نام مرکز آرشیو سپاه اساسا وجود خارجی ندارد؛ ثانیا حتی به فرض وجود مرکزی به نام آرشیو سپاه، تصور اینکه منشی یک شرکت به صرف دریافت انواع و اقسام کدها، اطلاعات محرمانه شرکت را به تماسگیرنده بدهد، غیرقابل باور است، چه برسد به اپراتور مرکز آرشیو سپاه!
به هر ترتیب، سند منتشره در بیبیسی جهانی و توجیهات بعدی که گردانندگان این بنگاه خبرپراکنی مطرح کردند، همه و همه بر طنز و مضحک بودن ماجرا افزود.
اما چرا گردانندگان بیبیسی جهانی که مرجعیت رسانهای و اعتبار برایشان از اهمیت بالایی برخوردار است، به انتشار یک سند مجعول و ساختگی درخصوص نیکا شاکرمی تن دادند؟! مدیران بیبیسی جهانی که زمانی مدعی بودند مادامیکه یک خبر ازسوی دو منبع معتبر تایید نشود، از انتشار آن جلوگیری میکنند، چه شد که به انتشار یک سند کاملا جعلی رضایت دادند؟!
پاسخ به این پرسشها را باید در الزامات جنگ ترکیبی و عملیات روانی سنگین علیه ایران جستجو کرد. بدون تردید پس از عملیات وعده صادق، توازن قوا در منطقه کاملا به نفع ایران تغییر کرد و بازدارندگی نظامی و هیبت سیاسی رژیم صهیونیستی متلاشی شد؛ در چنین شرایطی مجددا پیادهنظامهای عملیات روانی علیه ایران به صف شدند و اینبار ماموریت به بیبیسی جهانی تفویض شد، تا باتوجهبه اعتبار و مرجعیتش، به باورپذیری سند جعلی درخصوص نیکا شاکرمی، کمک کند؛ درواقع صهیونیستها آنقدر مضطر هستند و در التهابآفرینی در کشور ما چنان عجلهای دارند که مجبور شدند از اعتبار ارزشمندترین داراییهای رسانهای خود خرج کنند و سندی با گافهای عجیب و فاحش را از طریق بیبیسی جهانی منتشر کنند.
علیزاده، کارشناس رسانه و امور بینالملل در همین رابطه در صفحه اجتماعی خود نوشت: یک فرمول ساده در کارخانه خبرسازی درباره ایران وجود دارد که اغلب خبرنگارانی که در رسانههای فارسیزبان دولتهای غربی کار کردهاند با آن خوب آشنا هستند: هر وقت خبر بسیار شبههانگیز و غیرقابل اثبات بود، آن را باید از طریق یک رسانه غیرفارسی زبان منتشر کرد. از انتشار مصاحبه با فردی که ادعا میکرد در کهریزک مورد تجاوز قرار گرفته در سال۸۸ در روزنامه تایمز لندن (که بعد معلوم شد منبعش علیرضا نوریزاده و فیک بوده) تا امروز این فرمول با تقریب خوبی کار کرده بود. اصلا از خودتان یک سوال ساده کنید: حدود صد خبرنگار در بیبیسی فارسی کار میکنند که ایرانی هستند و فارسی زبان مادریشان و هر کدام ۲۰-۳۰سال تجربه دارند و تمام زندگیشان اخبار ایران است. چرا خبری مثل خبر نیکا شاکرمی را نباید یکی از اینها با ذوق و شوق بهعنوان تحقیق بزرگ زندگی خبریاش منتشر کند و چرا بیبیسی انگلیسی با بودجهای متفاوت باید پول بگذارد و درباره چنین خبری تحقیق کند؟ خیلی ساده است. به این شکل برای خبری که اسنادش هیچکدام راستیآزمایی نشدهاند اعتبار میخرند و ذهن استعمارزده هم گمان میکند یک رسانه بینالمللی آن را کار کرده و راحتتر میپذیرد.
به هرترتیب، ماجرای اخیر و معرکهگردانی بیبیسی جهانی در قضیه نیکا شاکرمی با تمسک به یک سند جعلی و ساختگی که به مخدوش شدن و حراج اعتبار و مرجعیت رسانهای بیبیسی جهانی منجر شد نشان میدهد دشمن هرچه در چنته دارد با عجله میخواهد خرج کند و به هر قیمتی قصد بههم ریختن اوضاع داخل را دارد. بدون تردید این پایان ماجرا نیست و طرف مقابل در تدارک برای فعالسازی همه گسلهای سیاسی، فرهنگی و قومیتی است؛ باید مواظب بود!