آگاه: این روزها آبرومندانه زندگی کردن بسیار دشوار شده است. اینکه زحمت یک ماه سرپرست خانواده پاسخگوی نیازهای آنها نیست، دردناک است. حقوقهایی در حدود ۱۵-۲۰ میلیون تومان در همان روز نخست پای قرض و قسط و مخارج معیشت چند روزه میرود. این مسئله مبتلابه بسیاری از اقشار است؛ مشاغلی مثل کارگر، کارمند، پرستار و... که معیشت بزرگترین چالش زندگیشان شده است اما یک زندگی ساده که نباید اینقدر دغدغه داشته باشد. مگر میشود آدمی زحمت بکشد و باز هم هشتش گیر نهش باشد؟! برخی میگویند درحالحاضر حداقل درآمد موردنیاز برای هزینههای یک خانوار سه یا چهارنفره با احتساب کرایهخانه باید ۳۰میلیون تومان باشد. این در حالی است که حداقل دستمزد در تهران به حدود نصف خط فقر میرسد. در این اوضاع گزاره «سال بعد تصمیم بهتری میگیریم» نمیتواند برای کارگرانی که همین امسال یا به عبارت دقیقتر، همین امروز در مشکلات معیشتی دست و پا میزنند، امیدوارکننده باشد و مشکلاتشان را مرتفع سازد.
طبق اصل۱۶۸ قانون کار، نشستهای رسمی شورایعالی کار بایستی «حداقل ماهی یکبار» برگزار شود و درصورتیکه سه نفر از اعضای اصلی این شورا برای یک موضوع ویژه درخواست برگزاری نشست بدهند، این نشست فوقالعاده بایستی در مدت زمان دو هفته و با همان موضوع درخواستی برگزار شود. اما به نظر میرسد این الزامات قانونی، موردتایید دولت، وزارت کار و معاون روابط کار وزیر نیست. آخرین محاسبات مستقل نشان میدهد کمترین رقم سبد معیشت در استانهای مختلف کشور به ۳۰میلیون تومان رسیده است؛ با این حساب، حقوق ۱۵میلیون تومانی، از نصف سبد معیشت است؛ یعنی کارگری که ۱۵میلیون حقوق میگیرد اگر در شهرستانها زندگی کند و اجارهخانه بیش از هفت یا هشتمیلیون تومانیِ تهران را نپردازد، «در بهترین حالت» حقوق او کفاف دو هفته را میدهد. درواقع با حداقل دستمزد در شهرستانها دو هفته هم نمیشود دوام آورد و این معادله وقتی مصداق پیدا میکند که یا خانواده کارگر صاحب خانه ملکی باشند یا در شهرستان کوچکی زندگی کنند که اجارهخانه در نهایت دو یا سه میلیون تومان است؛ اینکه آیا جایی در نقشه جغرافیای ایران میتوان یافت (بهجز روستاها) که اجارهخانه بدون پول پیش، نهایت دو تا سه میلیون تومان باشد، باز سوالی است که پاسخ سادهای ندارد. گشت وگذار در سایتهای مختلف خرید و فروش مسکن مانند دیوار، نشان میدهد که چنین شهرستانی با چنین مختصاتی امروز در نقشه جغرافیا یافت نمیشود.
حالا اگر این کارگر از بد روزگار ساکن کلانشهر تهران باشد و بخواهد اجارهخانه هشت یا ۱۰میلیون تومانی بپردازد، آخر هر ماه، کل حقوقی که از کارفرما میگیرد، پای اجارهخانه میرود و لابد باید با یارانه یا کار دوم یا سوم زندگی را بچرخاند.
مسئله معیشت و مخارج در همینجا تمام نمیشود. برای هربار خرید از فروشگاه و اقلام اولیه زندگی باید بالای ۵۰۰هزار تومان پرداخت کرد. باید تاکید کرد وضعیت دریافتی قشر کارگر و کارمند در نقطه بحران قرار دارد و باید فکری برایش کرد تا هرروز شاهد فروپاشی خانواده، توقف جمعیت، کاهش تمایل به ازدواج و مهاجرت متخصصان نباشیم.