آگاه: این در حالی است که سقف معافیت مالیاتی کارگران ۱۲۰میلیون تومان در سال است یعنی چهار برابر معافیت حقوقبگیران برای معافیت مالیاتی هنرمندان لحاظ شده اما نکته این است که امکان دارد یک نویسنده در طول چهار سال یک فیلمنامه بنویسد که با تقسیم درآمد بر سالها، میزان معافیت وی با قشر کارگر یکسان است، پس نمیتوان گفت چهار برابر یک کارگر ساده برای هنرمند معافیت مالیاتی وجود دارد.
هنرمندان در سراسر جهان بهویژه هنرمندانی که دستمزدهای میلیون دلاری دارند، همواره در رأس نهادهای مالیاتی قرار دارند اما فعالان هنری در ایران تا سه سال پیش حتی یک ریال هم مالیات پرداخت نمیکردند. با عزم دولت در سه سال گذشته برای مالیاتگیری از هنرمندان با درآمدهای بالا، چهارهزار میلیارد تومان درآمد از طریق اظهارنامههایی که ازسوی همین قشر پر شده بود اعلام شد که از میان آنها ۱۰۰۰میلیارد تومان مشمول معافیت مالیاتی شده است. سقف معافیت مالیاتی کارگران در سال ۱۲۰میلیون تومان است، اما این سقف برای هنرمندان ۴۸۰میلیون تومان تعیین شده است. طبق بند «ل» ماده۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم فعالیتهای انتشاراتی، مطبوعاتی، قرآنی، فرهنگی و هنری از مالیات معاف هستند.
معافیت هزارمیلیاردی
در سال۱۴۰۰ که سرانجام برای نخستینبار بنا شد از درآمد هنرمندان مالیات گرفته شود، آنها تا سقف ۲۰۰میلیونتومان معاف از مالیات بودند و در سال بعد این سقف ۳۰درصد افزایش یافت و به ۲۶۰میلیون تومان رسید. درحالیکه انتظار میرفت این سقف هدفمند شود؛ درنهایت نمایندگان مجلس در جریان بودجه سال۱۴۰۲ سقف معافیت مالیاتی هنرمندان را حدود ۸۵درصد افزایش دادند و به ۴۸۰میلیونتومان در یکسال رساندند. این یعنی یک هنرمند به شرطی که در سالجاری تا ۴۸۰میلیون تومان درآمد داشته باشد، فقط کافی است اظهارنامه مالیاتی پر کند و مالیات هم ندهد و معافیت مالیاتی هزارمیلیارد تومانی هنرمندان در سالجاری هم در همین اضافه سقف معافیتی است.
چرخه مالیات هنرمندان
در ابتدا سازمان امور مالیاتی همه فعالان حوزه هنری ازجمله هنرمندان و بازیگران را براساس ماده۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم (پس از اصلاحات سال۹۴) معاف از مالیات معرفی کرد. اما طولی نکشید که این سازمان طی آییننامهای در سال۹۵ هنرمندان و بازیگران را مشمول نرخ صفر مالیاتی اعلام کرد. درآمد برخی از بازیگران در سال چندین برابر کارمندان بخش دولتی یا غیردولتی است. به جهت رفع تبعیض و کاهش اختلاف طبقاتی در جامعه، قانونگذاران همواره به دنبال راهکارهایی برای قانونمند کردن مالیات هنرمندان بهویژه مالیات بازیگران و سلبریتیها بودهاند. به همین خاطر نمایندگان مجلس در تهیه لایحه پیشنهادی برای سال۱۴۰۰ با جدیت بهدنبال تعیین سقف برای معافیت مالیاتی هنرمندان بودند؛ ارقام پیشنهادی برای سقف معافیت برای درآمد سالیانه در برخی پیشنویسها ۵۰۰میلیون تومان و در برخی ۱۰۰میلیون تومان بود. اما درنهایت در اسفندماه ۱۳۹۹ سقف معافیت مالیات بازیگران تصویب و اعلام شد.
جنجالی بیسرانجام
ماجرای لغو مالیات هنرمندان در ماههای آخر سال۱۴۰۰ آغاز شد. مخالفان پرداخت مالیات کارزاری بهراه انداختند که بیش از هشتهزار نفر هم آن را امضا کرده بودند و تحرکات هنرمندان و گروههای هنری برای ابقای این معافیت بیشازپیش شد. نمایندگان مجلس نیز بقای معافیت مالیاتی فعالیتهای هنری را تصویب کرده بودند اما این مصوبه لغو شد و بنا شد تا فعالان شاخهای هنری مکلف به پرداخت مالیات باشند. هنرمندان معترض به پرداخت مالیات نیز در نامهای به محمدباقر قالیباف، رییس مجلس شورای اسلامی خواستار باقی ماندن معافیتهای مالیاتی شدند و با پیگیریهای صورتگرفته با رأی نمایندگان مجلس معافیت مالیاتی هنرمندان پا بر جای ماند اما پس از گذشت کمتر از ۱۰روز نمایندگان مجلس نظر خود را عوض کردند و معافیت مالیاتی فعالان هنری ازجمله بازیگران، موضوع بند «ل» ماده۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم، تنها تا سقف دومیلیارد ریال (۲۰۰میلیون تومان) در سال قابل اعمال است و بیشتر از آن حسب مورد به نرخ ماده ۱۰۵ یا ماده ۱۳۱ قانون مالیاتهای مستقیم (ضریب ۲۵درصد) مشمول مالیات میشود، درحالیکه پیش از این براساس همین بند مشاغل هنری از پرداخت مالیات معاف میشدند؛ بنابراین در سال۱۴۰۱ هنرمندان موظف به پرداخت مالیات شدند. بنا بر قانون بودجه سال۱۴۰۲ نیز تمام اشخاصی که در بخش هنری فعالیت میکنند تا سقف ۴۸۰میلیون تومان میتوانند از معافیت مالیاتی بهره گیرند.
اخذ مالیات از هنرمندان کلان درآمد
نگاهی به پیشینه موضوع پرداخت مالیات هنرمندان و سلبریتیها (بازیگران سینما و تلویزیون) نشان میدهد که هنرمندان در اکثر کشورهای دنیا مالیات پرداخت میکنند. بهعنوان مثال، سازمان خدمات درآمد داخلی آمریکا که به جمعآوری مالیات در این کشور مشغول است، نهتنها هنرمندان را از دریافت مالیات معاف نمیداند، بلکه بسیاری از هنرمندان معروف آمریکایی بهدلیل عدمپرداخت مالیات یا فرار مالیاتی شاهد ضبط شدن دارایی یا حتی به حبس محکوم شده و زندانی شدهاند. در ایران یک هنرمند میتواند انواع و اقسام درآمدها را داشته باشد که همه آنها را ذیل عنوان معافیت مالیاتی از پرداخت حق مالیات معاف کند اما در سایر کشورهای جهان اینگونه نیست و تفاوتی میان هنرمندان و سایر مشاغل قائل نشدهاند؛ برای مثال اتحادیه اروپا آب پاکی را روی دست اهل هنر ریخته است و عقیده دارد اگر هنرمندی اثر هنری خود را میفروشد و از آن درآمد دارد، پس یک فعالیت اقتصادی صورت گرفته است و باید مالیات آن پرداخت شود. اتحادیه اروپا و بریتانیا علاوهبر اخذ مالیات از هنرمندان، ۲۰درصد مالیات بر ارزش افزوده نیز از محل فروش آثار هنری دریافت میکنند که یک مالیات مضاعف به شمار میرود. اداره مالیات آمریکا نهتنها از هنرمندان داخلی مالیات میگیرد، بلکه از هنرمندان و ورزشکاران خارجی که در این کشور فعالیت میکنند نیز ۳۰درصد درآمد ناخالص آنها را بهعنوان مالیات دریافت میکند.
ترازوی نابرابر عدالت
از ۱۹سال پیش یعنی در سال۱۳۸۱، مجلس مصوبهای مبنی بر معافیت مالیاتی هنرمندان به تصویب رسانده است که در این سالها چالشهای پیدرپی داشته است. اما این معافیت بهصورت کلی برای مشاغل هنری در نظر گرفته شده است و در آن میان یک نوازنده دوتار در خراسان یا سرنا نواز لرستانی یا آن قلمزن اصفهانی که بهطور معمول فقط در مناسبتها از آنها دعوت میشود تا هنرنمایی کنند و بازیگر یا خواننده ساکن پایتخت که علاوهبر درآمد میلیاردی از محل بازیگری و خواننده از محل تبلیغات و حضور در مجامع و ایونتهای تجاری درآمد خوبی کسب میکنند، تفاوتی قائل نشده است؛ بهعنوان مثال، درمجموع شاید ۱۵ تا ۲۰خواننده از میان خوانندگان کشور از اقبال عموم برخوردار باشند و سایر اصحاب هنر یا موسیقی مانند موسیقی محلی، موسیقی اقوام و موسیقی نواحی یا موسسات قرآنی درآمدی ندارند. نخستین ایرادی که به قانون معافیت هنرمندان از مالیات میتوان گرفت این است که چرا برای معافیت مالیاتی به لحاظ سطح درآمدی تفاوتی قائل نشده است. احتمالا بسیاری از هنرمندان شاخههای مختلف هنر در حالت عادی نیز بهواسطه میزان درآمد ناچیزی که دارند از معافیت مالیاتی عمومی که دولت بر مبنای حداقل حقوق در نظر گرفته است مشمول معافیت میشدند، اما درنهایت از اغنیا گرفته تا فقرای اهل هنر مشمول معافیت شدهاند. باید گفت درآمد یک هنرمند دائمی نیست و امکان دارد یک هنرمند در طول سال کار کند و ۳۵۰میلیون تومان درآمد داشته و سال بعد اصلا کار نکند و درآمدی نداشته باشد. آیا سالهای بعد اداره دارایی حقوق بیکاری آنها را پرداخت میکند؟ ضمن اینکه هنرمندان یک دوران طلایی دارند و معمولا یک دهه فعالیت دارند. در این بین شاید سلبریتیها فقط درآمد بالا (مثلا یکمیلیارد تومان در سال) داشته باشند که آن هم تعدادشان در یک سال چیزی نیست. معافیت مالیاتی، مشروط به نبود مشکل است. هنرمندان در زمانهای عدم فعالیت و کمبود درآمد، به این معافیت نیاز دارند چراکه امکان دارد یک هنرمند سهسال مداوم بیکار باشد و توان پرداخت این میزان مالیات را نداشته باشد. باید در تعیین شاخصها مولفههایی همچون، نبود امنیت شغلی سینماگران، بیکاریهای طویلالمدت، محدودیت سینماگران در عدم اشتغال به امور غیرحرفهای، توجه به ساحت فکر و اندیشه به عنوان دغدغه مشترک را نیز مدنظر قرار داد. باید در فرآیندی هدفمند و تعریفشده کارگروه متخصص سینماگران را برحسب شهرت، پایگاه اقتصادی و میزان و حجم فعالیت آنها دستهبندی شوند و از نتایج حاصله هنرمندان مشمول معافیت یا عدمبرخورداری از معافیت مالی مشخص شوند. نتیجه هم به عدالت نزدیکتر است و هم رضایتمندی عمومی را در جامعه هنری کشور ایجاد میکند. اینگونه میان سینماگرانی که در هر سال مشغول بهکار هستند و از درآمدهای به نوعی پایدار و مستمر برخوردارند و سینماگرانی که چند سال یکبار در معرض کار و درآمد قرار میگیرند تفاوت ایجاد میشود و صرف درآمد یکسال معافیت مالیاتی یا عدم آن تعیین شود.
حسنخانی، آگاه مسائل اقتصادی در گفتوگو با «آگاه» مطرح کرد
فرهنگ مالیاتی هنرمندان مهمتر است
مالیات یکی از تلاشهای دولت برای برقراری عدالت اجتماعی در جامعه است در سالهای گذشته موضوع جلوگیری از فرار مالیاتی دهکهای بالای جامعه و حذف معافیتهای مالیاتی غیرموجه در فضای کارشناسی و رسانهای کشور بیشتر از گذشته مطرح شده است که یکی از مصادیق آن معافیت مالیات هنرمندان است که در این سالها چالشهای بسیاری را داشته است. در این میان معافیت بهصورت کلی برای مشاغل هنری در نظر گرفته شده است و تفاوتی میان هنرمندان غنیتر و کمبرخوردارتر تفاوتی وجود ندارد. در این خصوص با حسن حسنخانی، تحلیلگر مسائل اقتصادی گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
حسنخانی با اشاره به مرسوم بودن دریافت مالیات گفت: دو بحث وجود دارد؛ بحث نخست آن است که آیا بحث مالیات بر هنرمندان عقلانی و مرسوم است و دم نحوه اخذ مالیات است در اصل کار کسی مناقشهای ندارد. پرداخت مالیات در سراسر جهان یکی از مهمترین چالشهایی است که در میان عموم مردم بهویژه اقشار خاص مانند هنرمندان مرسوم است. حتی در آمریکا که به آزادی اقتصادی معروف است هنرمندانی وجود دارند که به دلیل فرار مالیاتی مجرم شناخته شده و حبس شدهاند. اینکه در کشور ما مسائلی چون تعیین پایه مالیاتی، چگونگی تداوم، عقبنشینیها و آغاز مجدد به ساختار مالیاتی کشور بازمیگردد که در گذشته ضعیف بوده است.
حسنخانی، تحلیلگر مسائل اقتصادی بیان کرد: امروزه از اصناف پرخطر و پرتراکنشی چون طلافروشان که حدود ۳۰هزار نفر هستند، تقریبا هیچ مالیاتی دریافت نمیشود. درآمد مالیاتی کشور از طلافروشان صفر است. هنرمندان نیز جز چنین اصنافی محسوب میشوند بعضی از آنها درآمدهای بالایی دارند که مهمتر از درآمدشان شفافیت عملکردشان مورد توجه است. ما در حوزه مالیاتستانی سه رویکرد کلان میتوانیم داشته باشیم:
۱- درآمدزایی بر دولت که در آن صورت سازمان برنامه و بودجه به عنوان متولی کشور کارفرما و سازمان مالیاتی پیمانکار محسوب میشوند.
۲- رگولاتوری یا تنظیمگری اقتصادی برای تشویق به فعالیتهای مبلغ و جریمه فعالیتهای نامبلغ که سازمان متولی برنامهریزی کارفرما و سازمان مالیاتی پیمانکار است.
۳- شفافیت در عملکردها و جلوگیری از ایجاد بسترهای فساد، که در بخش سازمان مالیاتی بهعنوان متولی شفافیت کافرما محسوب میشود.
حسنخانی با اشاره به شفافیت در عملکرد افزود: مالیات بر هنرمندان را از این زاویه میتوان نگاه کرد. مالیات از درآمد هنرمندان چندان وجه درآمدزایی برای دولت ندارد، زیرا تعداد هنرمندان بسیار نیست و درآمدهای آنها نیز چندان نیست. درحالحاضر ۷۵درصد از کل مالیات از سههزار شرکت متشکل از اشخاص حقیقی و حقوقی دریافت میشود. مالیات از هنرمندان در این زمینه چندان بهدلیل درآمدزایی برای دولت نیست، بلکه به جهت جلوگیری از شکلگیری فساد و شفافیت در عملکرد است.
او با اشاره به تلاشهای سازمان مالیاتی در این زمینه ادامه داد: سازمان مالیاتی در سالهای اخیر تلاشهای بسیاری در این زمینه داشته است. چرخه و سازوکار مالیاتی کشور بهطور کامل احیا نمیشود، زیرا به برخی از زیرساختها نیاز داریم که باید فراهم شوند. ازجمله اینکه تراکنشهای بانکی در لحظه و روز در اختیار سازمان مالیاتی قرار گیرد که تا به امروز با وجود تاکیدهای متفاوت چنین اتفاقی رخ نداده است. باید سرخط و ردپای فعالیتهای مالی در سازمان مالیاتی ثبت شود. یکی از زیرساختهایی که میتواند به چنین امری متنهی شود قوانینی است که در مجلس مصوب شده اما اجرایی نشده است و بخش از آنها نیز در فرآیند تصویب قرار دارد. این مسائل عملکرد سازمان مالیاتی را محدود کرده است و موجب شده تا از نظر زیرساخت و شفافیت عملکرد در خصوص هنرمندان وجود نداشته باشد.
این آگاه مسائل اقتصادی، با بیان اینکه برخی از هنرمندان فرار مالیاتی داشتهاند، گفت: هنرمندانی وجود داشتند که مبالغ بسیاری به عنوان دستمزد دریافت کرده و نهتنها مالیات پرداخت نکردهاند، بلکه بهصورت غیرقانونی از کشور فرار کرده و گاهی اقدامات ضدامنیتی و ضدملی هم انجام دادهاند. بخش زیادی از هنرمندان مانند اقشار گوناگون مردم مالیات پرداخت و در چارچوبهای حکمرانی کشور با شفافیت فعالیت میکنند. آنچه اهمیت دارد آن است که باید ابزار حکمرانی را در اختیار سازمان مالیاتی قرار داد تا نهتنها هنرمندان بلکه همه اقشار بهصورت عادلانه با شفافیت، تنظیمگری و درآمد دولت مواجه شوند. بخش کوچکی از هنرمندان تلاش دارند از این حالت معمول خارج شوند که آن بخش کوچک بهدلیل حضور در فضای رسانهای پررنگتر دیده میشوند. میزان فرار مالیاتی و معافیتهای مالیاتی آنها چندان هم زیاد نیست اما ازلحاظ فرهنگ مالیاتی بسیار مهم است.
او درباره برقراری عدالت مالیاتی میان هنرمندان گفت: هر هنرمند بابت قراردادی که میبندد و ثبت میشود مالیات پرداخت میکند؛ بنابراین مالیات ارتباطی به پرکاری یا کمکاری هنرمندان ندارد، هر هنرمندی به میزان فعالیتی که دارد مالیات پرداخت میکند. مخاطره در جایی صورت میگیرد که هنرمند قراردادی بسته باشد که آن مسئلهای پشتپرده وجود داشته باشد؛ بهعنوان مثال، سوپراستاری با یک تهیهکننده قراردادی ببندد و مبلغ دریافتی با آنچه در قرارداد نوشته میشود متمایز باشد، در اینجا هنرمند امکان فرار مالیاتی پیدا میکند. هر هنرمندی اگر از یک میزانی بیشتر درآمد داشته باشد مشمول مالیات میشود و کمتر از آن مشمول معافیت مالیاتی میشود. این ارقام سال به سال باتوجهبه میزان تورم تغییر میکند.
حسنخانی، آگاه مسائل اقتصادی، در پایان بیان کرد: مسیر عبور کشور از مشکلات مسیر احیای نظام مالیاتی به معنای شفاف کردن فعالیتهای اقتصادی و پاسخگو کردن دولت برای هزینههاست که این مسیر چیزی جز مسیر احیای نظام مالیاتی و دور شدن از اقتصاد نفتی نیست. بخش زیادی از پیکره هنرمندان نیز با این اولویت همراه هستند و بخش اندکی هم که تخلف میکنند، این امر با روزآمد کردن سیستمهای مالیاتی قابل اصلاح است.
چرا عدالت مالیاتی در میان هنرمندان وجود ندارد؟
مالیات ولی غیرشفاف
مسعود کارگر – دبیر گروه فرهنگ: حدود ۳۰سالی میشود که پرداخت مالیات در صنوف فرهنگ و هنر با چالشهای فراوان همراه است و در چندین دولت به ظاهر یا در مرز تحقق میدانی و عملیاتی تلاش شد مکانیزم معافیت و پرداخت مالیات برای همه اعضا و بدنه فرهنگ و هنر شفاف و عدالت مالیاتی در این حوزه دقیقتر پیگیری شود. در واقع یعنی مالیات با سقف درآمدی مشخص برای یک چهره با درآمد بالا متفاوت از یک منشی صحنه و دستیار تولید در یک کار پروژهای باشد.
از یک دهه پیش تابهحال بهدلیل آنچه تجاریسازی نام گرفت و فضای خود را از صرف هنر با فاصله زیادی جدا کرد، پدیده سلبریتی و سوپراستار پدیدار و تقویت شد. در همین حین و روند این سیر، گله و اعتراضهایی ازسوی صنوف و مشاغل مختلف شکل گرفت که چرا مثلا یک کارگر یا کارمند با درآمد ثابت و ناچیز ماهانه باید فلان مقدار مالیات بپردازد ولی یک سلبریتی و چهره هنری با درآمدهای نجومی از این قاعده مستثنا شده و یا در همین حد، باقی صنوف سقف پرداخت یا معافیت داشته باشند. این چالش و مشکلات حقوقی و قانونی که تا به اکنون نیز وجود داشته، در چند سال اخیر و در همین یک دهه گذشته ارکانها و ارگانهای متولی و ذیربط تلاش کردند این اختلاف و بیعدالتی را به صفر نزدیک کنند، اما ظاهرا همچنان ابهامات و مشکلات آن به قوت خود باقی است؛ البته تعدادی انگشتشمار از چهرهها و سلبریتیها که چندان جلوی چشم هستند داوطلبانه و به علت همین در چشم بودن و ملاحظات دیگر اقدام به پرداخت مالیات کرده، اما خب تعداد این افراد بسیار کم بوده و به سبب نبود شفافیت در بحث درآمد و هزینه و نبود هیچ ضابطه و نظارتی، آمار دقیق هویتی از این قشر و اخذ مالیات وجود ندارد.
به عبارتی برای یک تکنسین یا کارگر صحنه یک پروژه عظیم سینمایی یا سریالی الف ویژه، که دستمزدبگیر این پروژه است و ممکن است بعد این پروژه مثلا سهماهه، ششماهه پیش رو را بیکار باشد یک سقف معافیت و پرداخت مالیات تعیین کردهاند که برای فلان چهره مطرح که با دستمزدش از این پروژه به اندازه سه سال آن دستیار و تکنسین درآمد کسب کرده است.
این نبود شفافیت، خلأ مکانیزم نظارتی و روند پیگیری، قطعا در سایر عرصهها و اصناف دیگر نیز وجود دارد، اما از این منظر در حوزه فرهنگ و هنر حساستر و مهمتر است که اگر یک سلبریتی و چهره موثر در فروش بالای یک اثر نمایشی و سینمایی، مالیات واقعی و به اندازه درآمدش را نپردازد یا شفافیتی همچون برخی کشورهای دیگر در زمینه داراییهایش وجود نداشته باشد، به سبب شاخص بودن او در جامعه و اثرپذیری افکار عمومی از شرایط زیستی و نبود پاسخگویی او به دستگاههای نظارتی و حقوقی، موجب بروز مفسده و پدیدار شدن الیگارشی اقتصادی در میان این افراد نسبت به سیستم و ساختار خواهد شد و زمینه رقابت، حسادت و هزینه به هر قیمت رسیدن به چنین جایگاه و مدلی را در فرهنگ عمومی جامعه بالا خواهد برد و موجب بازتولید هویتی پوچ از پس اثرگیری از چنین نوالگوهای ناهنجار خواهد شد. و در مقابل بدنه نحیف هنرپسند که میخواهد کار هنری و فرهنگی کند و در کنارش درآمد داشته و معیشتش تامین شود با بیعدالتی مالیاتی عملا از این دایره حذف خواهد شد.