آگاه: حجتالاسلام محمدمهدی طباخیان با اشاره به اهمیت غدیر گفت: بسیاری از بزرگان و نخبگان اهل سنت مانند احمد بن شعیب نسایی، محمدابن طلحه شافعی، محمد بن جریر طبری و... از دیرباز کتابهایی در مدح اهلبیت(ع) و حضرت امیر(ع) نوشتهاند. نسائی در کتاب فضائل امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع)، ترمذی در کتاب صحیح مفصل، طبری در کتاب طرق روایت غدیر به شرح فضائل امیرالمومنین(ع) میپردازند. طبری در کتاب طرق روایت غدیر و ثابت میکند که جمله «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاهُ» معتبرترین روایت و گزارشی است که پس از قرآن میتوان به یقین گفت از زبان پیامبر(ص) گفته شده است. طبری در این کتاب ۱۱۰ طریق را میشمارد و اطمینان میدهد که این حدیث از پیامبر(ص) گفته شده است. جلالالدین سیوطی در قرن۱۰ با اینکه شافعی مصری است در کتاب فضائل اهلالبیت روایت معروف «أَدِّبُوا أَوْلَادَکُمْ عَلَی حُبِ عَلِیٍ» را بیان میکند که یعنی فرزندانتان را بنا بر حب حضرت علی(ع) و اهلبیت(ع) تربیت کنید. فلذا ما در اصل محبت و مودت اهلبیت(ع) و استثنایی بودن و ویژگیهای ممتاز اهلبیت(ع) تردیدی نداریم و تا به اینجا وحدتی گسترده و عمومی بین همه مذاهب جهان اسلام وجود دارد. ما میتوانیم محبت اهلبیت(ع) و امیرالمومنین(ع) را جزئی از ارکان وحدت بدانیم.
فضیلتی به نام غدیر
کتاب صحیح مسلم، دومین مجموعه روایی بزرگ اهلسنت است که اعتبار زیادی میان اهل تسنن دارد و ۹۰کتاب کوچکتر دارد، حجتالاسلام محمدمهدی طباخیان درباره یکی از ابواب این کتاب بیان کرد: در کتاب فضائل المسلم باب چهارم، باب من فضائل امیرالمومنین(ع)، روایت ۲۴۰۴ عمر بن سعد بن ابیوقاص از پدرش سعد، یکی از صحابه بزرگ پیامبر(ص) نقل میکند، زمانی که معاویه خلیفه شد به سعد امر کرد به علی(ع) اهانت کند و ایشان را مورد شماتت قرار دهد اما سعد قبول نکرد و گفت سه نکته در وصف علی ابن ابیطالب(ع) از پیامبر(ص) شنیدم که نمیتوانم به او اهانت کنم. یکی از آن فضائل واقعه معروف خیبر است. یکی دیگر روایت منزلت و آخری هم روایت معروف مباهله است. به همین دلیل در سال۴۹ سعد به دستور معاویه به قتل رسید که این روایات در تمام آثار شیعه هم موجود است. واقعه غدیر نیز همینگونه است.
خطیب بغدادی در تاریخ بغداد روایتی از ابوهریره، صحابه ضدعلوی پیامبر(ص) که با امیرالمومنین(ع) سازگاری ندارد، آورده است که میگوید غدیر روزی است که روزه در آن مستحب است. متن روایت غدیر در این کتاب و سایر کتب دیده میشود.
حجتالاسلام محمدمهدی طباخیان درباره تمایز نگاه شیعیان با سایر مذاهب توضیح داد: بزرگترین نکتهای که گاهی مغفول مانده این است که علاوه بر محبت و مودت امیرالمومنین(ع) و اهلبیت(ع)، باید فضائل ولی خدا نیز مورد توجه قرار گیرد. پیامبر(ص) به دوست داشتن علی(ع) امر کردهاند. وقتی این جنس فضائل صادر میشود یعنی ایشان برای حضرت علی(ع) یک شأن اجتماعی و سیاسی مازاد بر دیگر صحابه در نظر میگیرد. با این جنس روایات و فضیلتگوییها به جهان اسلام جهت میدهند و علی(ع) تنها کسی است که پس از ایشان شایسته مدیریت امت است. طبق آیات قرآن هارون شریک و معاون حضرت موسی(ع) در نبوت بود. شیعه معتقد است که در اینجا حضرت محمد(ص) فقط نمیخواهد علی(ع) را «هارون امت» بنامد، بلکه میخواهد بگوید همانطور که هارون شریک حضرت موسی(ع) بود در نبوت هم علی(ع) شریک و معاون من است. حاکمیت و مدیریت جامعه یکی از شئونی که پیامبر(ص) تمایل داشت با امیرالمومنین(ع) شریک شود. در روایت غدیر منظور پیامبر آن است که هر کس که مرا ولی و شایسته مدیریت جامعه میبیند و مرا مدبر امور خویش میداند علی(ع) را هم باید در همه شئون اجتماعی و سیاسی جامعهاش حاکم بداند و این نگاهی متفاوت از نگاه عموم اهل سنت است؛ بنابراین ما با همه جریانهای غیر شیعی در اصل محبت و مودت حضرت علی(ع) مشترک هستیم.
طباخیان افزود: آنچه شیعه را بهعنوان یک جریان اجتماعی از سایر جریانات جهان اسلام متمایز میکند، آن است که علی(ع) را حاکم میدانند و به یک تئوری سیاسی_اجتماعی قائلاند. آن تئوری این است که پس از نبیاکرم(ص) کسی که از ویژگیها و خصائص موردتایید پیامبر(ص) و خداوند برخوردار باشد، میتواند جامعه را مدیریت کند. این تئوری در طول تاریخ در فکر شیعیان امتداد داشته است. زمانی که صفویان میخواستند پادشاه انتخاب کنند کسی را که موردتایید میدانستند که از جانب فقیه شیعه تاج بر سر میگذارد، چراکه معتقد بودند ولایت در اختیار امام و خداوند است و مدیریت در اختیار عموم نیست. این تئوری حاکمیتی است و تنها کسی میتواند حکومت کند که خدا به او اذن حکومت دهد. برخلاف سایر مذاهب که حکومت و سیاست را از شئون مردم میدانند، شیعیان معتقدند حاکمیت و مدیریت جامعه ازلحاظ اجتماعی و سیاسی یکی از شئون ربوبی خدا و در اختیار ذات مقدس خداوند است.
حکومت قدسی
حجتالاسلام محمدمهدی طباخیان با اشاره به نقطه تمایز میان شیعه و سنی گفت: نقطه تمایز میان شیعه و سنی در تمام فضائل امیرالمومنین(ع) این است که غدیرخم صرفا یک هاله قداست برای علی(ع) نیست. شیعیان حق انحصاری مدیریت جامعه را در اختیار خدا و نبی اکرم(ص) میدانند و کسی غیر از خدا و پیامبر(ص) ولو اینکه مورد تایید و رضای مردم باشد حق حکومت ندارد و مشروع نیست. البته شیعه قائل به این است که کسی که موردتایید خدا باشد اما مورد اقبال عمومی قرار نگیرد وظیفه تشکیل دولت از ذمه او برداشته شده و الزامی در کار نیست اما مانند پذیرش دین میماند. کسی بهزور مسلمان نمیشود، بلکه تنها راه نشان داده میشود و هرکس هر راهی که میخواهد انتخاب میکند اما عواقب آن هم برعهده خود شخص است و درنهایت باید هزینه آن را بپردازد. این در موضوع ولایت هم صدق میکند. ولی بخش مهمی از دین است و مدیریت صحنه اجتماع یکی از شئون مهم نبی(ص) و بخشی از تئوری دینی است. این کارشناس مذهبی ادامه داد: ما یک رهزنی در ماجرای غدیر و عموم فضائل امیرالمومنین(ع) داریم که خداوند صرفا درصدد بیان فضائل علی(ع) بوده و فضائل ایشان را بیان کرده است. چه بسا شیعهای قائل به غدیرخم بوده و مراسم هم بگیرد و محبت داشته باشد اما فراموش کند که علاوهبر بیان حق انحصاری حکومت پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) تئوری سیاسی_اجتماعی نیز است و در جامعه امروز ضرورتی هم برای تشکیل یک جامعه اسلامی و پیاده شدن فرامین اسلام نبیند اما درعینحال در عید غدیر هم شادی کند در اینجا هم مرز با اهل سنت هستیم. شیعهای که در ذهن خودش تشیع دارد اما درست در آن نقطه تمایز و جایی که باید شئون فرهنگی، تبیین و تفسیر احکام شریعت، حکم صلح و جنگ و... را به امیرالمومنین(ع) و تابع علی(ع) واگذار کند، گام آخر را برنمیدارد، تنها به محبت، شفاعت و فضیلت بسنده میکند. این موضوع بسیار حائزاهمیت است و تشیع ناقص تکاملنیافته شکل میگیرد.
غدیر یعنی پذیرش اسلام
حجتالاسلام محمدمهدی طباخیان، پژوهشگر تاریخ اسلام بیان کرد: ما باید این نکته را به شیعیان توضیح دهیم و اگر قرار است در روز عید غدیر جشن، شادی و پایکوبی داشته باشیم با حفظ و رعایت این نکته باشد که باور داریم حاکمیت و مدیریت جامعه صرفا حق علی(ع)، اولادش و کسی است که او میپسندد. این یک تئوری دامنهدار است که تا به امروز ما را هم در برمیگیرد. جنس تعاملات و کنشگریهای امروز اجتماعی ما هم بخشی از پذیرش یا عدمپذیرش غدیر است. زمانی جمله «باور به غدیرخم رد همه طواغیت تاریخ است» و باور به غدیر معنا مییابد و مشخص میشود که واقعه غدیر صرفا رد دشمنان علی(ع) در سال۳۰ تاریخ نیست، بلکه رد هر آدمی است که در طول تاریخ علمی برای مبارزه با اهلبیت(ع) بلند کرده است و در قبال همه تواقیف، گستره تاریخ و گستره جغرافیای جهان موضعگیری داریم. اینجا شریعت شیعه به یک مذهب زنده و پویای ضداستکبارِ ضد استبدادِ قائل به یک تئوری سیاسی صالحات مبدل میشود. پذیرش غدیر، پذیرش اصل حاکمیت اسلام و خداست. این است که گاهی اوقات در گفتار برخی از رهبران انقلابی جهان تشیع مانند امامخمینی(ره) گفته میشود که جمهوری اسلامی امتداد ولایت رسول خدا(ص) و امیرالمومنین(ع) است. منظور این است که زمانی که ولایت علی(ع) را پذیرفتیم یعنی پذیرش تعلق این تئوری به خدا و علی(ع) و کسی که او میپسندد. باید کسی را که او الان میپسندد انتخاب کنیم. باید دید که حاکمیت چقدر ضامن اجرای حکومت اخلاقی و ضامن پدید آمدن شرایط اجتماعی مورد تایید اسلام است.
نتیجه اغماض در غدیر
حجتالاسلام محمدمهدی طباخیان در پایان گفت: اگر این نظریه در واقعه غدیر فهم شده بود، کار جامعه اسلامی به قتل اهلبیت(ع) و غصب خلافت امیرالمومنین علی(ع) نمیرسید، برای همین میشود تمام این رخدادها را در غدیر ریشهیابی کرد. مرحوم امینی میگوید: ما غدیر را جدی نگرفتیم؛ اگر غدیر را جدی میگرفتیم به مصاف کربلا نمیرسیدیم. عاشورا نتیجه فراموشی و کجفهمی غدیر است. نظریه ولایت الله در واقعه غدیر پذیرفته نشد و به جای آن نظریه بیعت عمومی مسلمین پذیرفته شد. از همین رو بهمرور حقی را برای جماعت ایجاد کردند اما هیچگاه جماعتی شکل نگرفت. افکار عمومی را میتوان با حیله و نیرنگ فریب داد و افراد را تحت سلطه و زور قرار داد. در نهایت، نتیجه آن همراهی است؛ همراهی که از چندین طریق میتواند رقم میسر شود؛ از ارعاب و تهدید گرفته تا پروپاگاندای رسانهای که ماحصل آن رأی یا رضایت عمومی است. حتی در دموکراسیهای عمومی هم میتوان این امر را بررسی کرد. باید دید آیا این رضایت از سر فهم و دقت است یا مانند بسیاری از اتفاقات نتیجه فریب و نیرنگ است. برخیها به این موضوعات لباس اسلامی میپوشانند و در قالب روایات پیامبر(ص) به مردم میفهمانند. ما باید پیرامون واقعه غدیر این را تبلیغ کنیم. با این نگاه غدیرخم بزرگترین جشن حاکمیت اسلام است. هر آدم مومنی این مفهوم را بهدرستی ادراک کند غدیر برایش موضع دفاع است.