۱۷ تیر ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۵

هومن بنائی ـ کارگردان تئاتر و نمایشنامه‌نویس

آگاه: تعزیه از نمایش‌های آیینی مذهبی ایران به شمار می‌رود که پایه و اساسش را فاجعه کربلای سال ۶۱ هجری قمری تشکیل می‌دهد. این مراسم آیینی در جغرافیای فرهنگی ایران برخلاف سایر مناطق شیعه‌نشین دنیا وجوه دراماتیک فربهی یافته است. وجود تنوع در اجرای تعزیه در نقاط گوناگون ایران نیز بر این نکته تاکید دارد که تعزیه پدیده‌ای فرهنگی است که در تعامل با فرهنگ بومی هر منطقه رنگ و بوی آن فرهنگ را به خود گرفته و اجرای متفاوتی خلق کرده است.


تعزیه، هنر نمایشی مذهبی و سنتی ایران، با قدمتی کهن،  نمایشی حماسی از عشق، ایثار و شهادت را به تصویر می‌کشد. ریشه‌های این هنر اصیل را می‌توان در سوگواری‌های ایران باستان جستجو کرد، و با ظهور اسلام در ایران، رنگ و بوی مذهبی به خود گرفت و در دوره صفویه به شکوفایی رسید. جوامع مختلف با تکرار آیین، همزمانی با لحظه آفرینش را تجربه می‌کنند. میرچیا الیاده، اسطوره‌شناس رومانی‌اصل، همزمانی با لحظه آفرینش را تحت نام ایده «اسطوره بازگشت جاودانه» مطرح کرده است. تکرار آیین‌ها، نه به‌دلیل فعال شدن «اسطوره بازگشت جاودانه» بلکه به‌دلیل کسب تجربه صفر زمان، در زمان روزمره زندگی صورت می‌گیرد. دلیل تکرار نمایش‌های آیینی که حدفاصل میان یک آیین صرف و یک اثر هنری هستند. تنها منوط به استفاده از مکانیزم جذب مخاطب همچون دیگر آثار هنری نیست، بلکه به‌دلیل کسب تجربه صفر زمان، در روند معمول زندگی است. با بررسی تعزیه و سبک‌های اجرایی آن که به عنوان شناخته‌شده‌ترین نمایش آیینی ایران می‌توان به شناخت ویژگی‌های صفر زمان رسید. تعزیه برخلاف آنکه به بازنمایی یک واقعه تاریخی می‌پردازد، امری فراتاریخی را احضار می‌کند. تجربه صفر زمان، این امر فراتاریخی را برای علاقه‌مندان این نمایش آیینی، فارغ از فاصله تاریخی با وقوع حادثه بازآفرینی می‌کند. چگونگی وجود صفر زمان در تعزیه به‌عنوان یکی از عناصر اصلی تداوم و تکرار این شکل نمایشی است.  درام‌شناسان معروف دنیا معتقد هستند که تراژدی که قسمت اصلی درام را تشکیل می‌دهد از مراسم و تشریفاتی که برای زنده نگه داشتن نام قهرمانان ملی مذهبی در موقع دفن و تشییع جنازه انجام می‌شد ریشه گرفته است. با پژوهش بیشتر در این زمینه می‌توان تاثیر نمایش‌های آیینی کهن بر تعزیه را مشاهده کرد و این فرض استوار بر چهار مفهوم نبرد خیر و شر، مرگ قهرمان، سوگواری برای قهرمان و پیوند درونی بازیگر با تقدس اجرا تکامل یافته است. در راستای درستی یا نادرستی این فرضیه از نظریه آیین‌گرای مشخص شده که نمایش‌های آیینی سوگوارانه و ستایش قهرمان معصوم، در قالب نمایش از دیرباز بین ایرانیان مرسوم بوده است. با درنظرگرفتن این فرضیه اثبات می‌شود که در نمایش‌های آیینی ایران پیش از اسلام نیز همانند تعزیه، چهار مفهوم نام برده، مشترک و صاحب اهمیت هستند؛ به‌طوری‌که می‌توان گفت چهار مفهوم از مولفه‌های اصلی نمایش آیینی در ایران پیش از اسلام بوده و در تعزیه نیز تداوم یافته‌اند. تعزیه، نمایشی کهن با پیامی جاودان، در گذر زمان همچنان در روح و جان ایرانیان زنده مانده و یاد و خاطره حماسه عاشورا را گرامی می‌دارد.