آگاه: پورعباس، رییس سازمان سنجش در ادامه و درباره شیوههای حفاظتی از سوالات کنکور میگوید: «امسال دولایه حفاظتی دیگر هم به لایههای حفاظتی از مخازن اضافه شد تا امنیت افزایش یابد. پشت در مخزن گروهی از ماموران پلیس همراه نیروهای حافظان تا صبح بیدار و مستقر هستند. این لایه اول است و در لایه دوم در قفلشده دیگری با نیروهای مستقر وجود دارد.» به گفته او، حافظان از نیروهای حراست وزارتخانهها و نهادها تشکیل شده است که برای حفاظت از مخازن از محل خدمت خود مامور شدهاند و همچنین نهادهای امنیتی بهطور برخط همه این لایههای امنیتی را کنترل میشود. بنا بر گفته رییس سازمان سنجش «سر ساعت ۶صبح مخازن با حضور کلیددارها باز میشود. همه کلیددارها باید خودشان حضور داشته باشند؛ چون بدون وجود همه کلیدها مخازن باز نمیشود. تا این مرحله مخازن اصلی باز میشود و بستهها برای مخازن فرعی ارسال میشود و آنجا هم به همین ترتیب موردحفاظت دقیق قرار میگیرد. همین روش لایهبهلایه ادامه مییابد تا سوالات با پوشش غیرقابل رویت روی میز داوطلب قرار گیرد. پوشش پلاستیکی را خود داوطلب باز میکند و قبل از او کسی این سوالات را ندیده است.»
او از ساخت دستگاههایی میگوید که هر موج رادیویی و بلوتوثی را رصد و کشف میکنند. دستگاههایی که امروز نسل سوم آن هم تولید شده است تا هیچگونه تجهیزات جاسوسی در جلسات کنکور کارایی نداشته باشد. براساس حرفهای آقای پورعباس در برنامهای تلویزیونی، تنوع سوالات بهقدری زیاد است که امکان سوءاستفاده به کمترین حالت میرسد و اگر حتی عکسی از سوالات به خارج از جلسه ارسال شود، بینتیجه است. او همچنین از طراحان سوالات تشکر کرد که بیش از یک ماه در قرنطینه بودند!
هرچند او با گفتن این حرفها سعی دارد به کنکوریها آرامش دهد که سوالات لو نخواهند رفت و آزمون عادلانه برگزار میشود؛ ولی طوری از امنیت لایه به لایه مخازن صحبت میکند که کنکوری هم نباشید، دلهره میگیرید. این نگرانیها فقط برای کنکوریها نیست. حرفهای رییس سازمان سنجش نشان میدهد این غول نهفقط برای دانشآموزان فارغ از تحصیل، بلکه برای خود برگزارکنندگانش هم ترسناک شده است. چه چیزی پشت این غول است که هر سال آن را قدرتمندتر میکند؟ چرا شکستپذیر نیست؟ میگویند خیلی چیزها. از نگرانی آینده و داشتن شغل گرفته تا رویهها و آرزوهای انباشتهشده خانوادگی. پدرانی که دکتر و مادرانی که مهندس نشدند و میخواهند به هر قیمتی شده فرزند خود را به رویای محققنشده خود برسانند یادآور جملهای در کتاب سال بلوا است: «عمر باختهها عاشق عمر دیگران میشوند و همانجور که خودشان قربانی شدهاند، دیگران را هم نابود میکنند.»
چرا کنکور حذف نشد؟
امسال بیش از یکمیلیون نفر آزمون کنکور دادند و امروز نوبت دوم کنکور گروه ریاضی و انسانی برگزار شد. عمده داوطلبان با نگرانی از نتیجه و یک سوال بزرگ که چرا کنکور حذف نمیشود وارد جلسه امتحان شدند. اما واقعا چرا کنکور حذف نمیشود؟
ازجمله رویاهای دور و دراز ایرانیان، حذف کنکور است؛ رویایی که تا چند سال قبل تصور میشد با تاثیر دادن معدل دانشآموزان در قبولی دانشگاه، بهمرور محقق خواهد شد، اما با اجرایی شدن این ایده، مشکلاتی بروز کرد که نشان داد حذف کنکور به این سادگیها ممکن نیست. حدود ۲۰سال است که نمایندگان مجلس، شورای انقلاب فرهنگی و وزیران آموزشوپرورش در ادوار مختلف وعده حذف کنکور را میدهند و هر بار با اظهارنظرات جدید خود برای دانشآموزان و خانوادههایشان بار روانی ایجاد میکنند. سال۸۶ بود که طرح «نحوه پذیرش دانشجو در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی» در مجلس تصویب شد؛ قرار بود این قانون نقش کنکور در پذیرش دانشجو را کم کند و درنهایت تا سال۹۰ بهطورکلی کنکور از میان برداشته شود. درحالیکه حدود ۱۷سال از تصویب این قانون میگذرد، اما هنوز کنکور حذف نشده است، در تمام این مدت نیز برخی از مسئولان کشور از مافیای کنکور و عوامل دخیل در آن صحبت کردند و گفتند که این مافیا با قدرتی که دارد، اجازه حذف کنکور را نداده است! پس از آن سال۱۳۹۲ بود که مصوبه جدیدی براساس ویرایش مصوبه قبلی، تصویب شد و عجیب اینکه تا حدود زیادی، حذف قطعی کنکور را منتفی کرد! البته در این بین، روشهای مختلفی برای جایگزینکردن کنکور هم مطرح میشد؛ مثل برگزاری چهار آزمون طی یک سال، تا به کمک آن دانشآموزان در استرس و فشار کمتری قرار بگیرند، اما هیچکدام از این روشها به سرانجام نرسید.
عمده وزیران آموزشوپرورش که بر سر کار آمدند و وعده حذف کنکور را دادند، در عمل خلاف وعدههایشان عمل کردند، به همین دلیل است که اجرای یک طرح قدیمی تابهحال طول کشیده است. وزیر فعلی آموزشوپرورش، بارها نسبتبه ضرورت حذف کنکور تاکید کرده است، آذرماه سال گذشته، رضا مرادصحرایی در رابطه با آسیبهای کنکور به «جوان» گفت: «اتفاق بدی که در کشور ما در طول دو دهه اخیر افتاد، این است که سنجش آموزشوپرورش از نظام تعلیم و تربیت عمومی بهخاطر کنکور منفک شد و رفتهرفته کنکور، خودش استانداردهایی را بر آموزش ما تحمیل کرد، بهگونهای که کنکور اهدافی غیر از برنامه درسی ملی را دنبال میکند؛ درنتیجه کتاب، معلم و مدرسه که تنها مولفههای مشترک در تمام مدارس کشور هستند، بهمرور زمان رنگ باختند و موسسات کنکوری و کتابهای کمکدرسی مبنای پذیرش در دانشگاهها شد.»
بازیگران متعددی، چون «آموزشوپرورش»، «آموزش عالی»، «دستگاههای قانونگذار»، «دانشگاهها»، «خانوادهها» و حتی خود «داوطلبان» که در زمینه بودن یا نبودن کنکور اثرگذار هستند، اما آنها بهطور هماهنگ در اجرای قانون حذف کنکور همکاری نداشتهاند. بدتر اینکه در تمام این سالها کشمکشهایی میان مسئولان بر سر حذف کنکور اتفاق افتاد و این کشمکشها نیز هیچگاه تمام نشد؛ حتی گاهی متولیان امر چه در آموزشوپرورش و چه در سازمان سنجش در رسانهها علیه یکدیگر صحبت کردند و دیگری را متهم به کوتاهی در این زمینه میدانستند. شاید یکی از مهمترین دلایلی که زور مسئولان به مافیای کنکور نرسیده است، همین یکدست نبودن آنها در اجرای طرح کاهش تاثیر کنکور باشد. درصورتیکه برای نجات دانشآموزان و ساخت آیندهای بهتر برایشان باید هر چه زودتر دستبهکار شوند و این طرح ۲۰ساله را با جدیت تمامتری اجرا کنند. بدون شک اجرای طرح کاهش تاثیر کنکور و بهمرور زمان حذف این غول استرسزا، طرحی مهم است که به سرانجام رسیدن آن همت همه مسئولان را میطلبد.
هدف از برگزاری کنکور سراسری؟
۱- ایجاد رقابت سخت بین داوطلبان برای گزینش آنها در ورود به دانشگاه و رشته موردنظر.
۲- شناخت و محک زدن استعدادهای داوطلبان کنکوری با آزمونی جامع و یکسان.
۳- محک قدرت و سرعت تستزنی داوطلبان.
۴- ایجاد رقابت در آزمونی یکسان و مفهومی بین داوطلبان.
مشکلات برگزاری کنکور بهشکل کنونی
۱- وجود فشار و استرس زیاد بر روی دانش آموزان کنکوری و خانوادههایشان.
۲- وجود ناامیدی و افسردگی سال کنکور در بعضی داوطلبان.
۳- تعیین آینده و سرنوشت داوطلبان کنکوری و نتیجه زحمات یکساله در چند ساعت و تعدادی سوالات چهارگزینهای.
۴- وجود سهمیههایی در کنکور.
۵- نوع طراحی سوالات که چیزی بیشتر از یادگیری مفهوم کتاب را میسنجد و سبب شده کنکور دیگر یک امتحان ساده نباشد که با درس خواندن تنها بتوان در آن موفق شد.
مشکلات پیش روی حذف کنکور سراسری
۱- نبودن برنامهریزی و همچنین زیرساختهای مناسب و لازم برای حذف کنکور سراسری.
۲- نبودن آزمون جایگزین برای کنکور سراسری.
۳- مخالفت برخی از نمایندگان مجلس با این طرح.
۴- مخالفت اعضای سازمان سنجش (سازمان سنجش در واقع یکی از بزرگترین حامیان کنکور سراسری است)
۵- وجود مافیای کنکور: مافیای کنکور هر سال درآمدهای میلیاردی از این آزمون به دست میآورند.
۶- یکسان نبودن آموزش در مدارس مختلف.
۷-کم بودن تعداد دانشگاهها و رشتههای برتر.