آگاه: دکتر کتایون نجفیزاده، مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان در گفتوگو با آگاه با اعلام اینکه بیش از پنج تا هشتهزار مرگ مغزی سالانه در کشور اتفاق میافتد که از این تعداد، نصف آنها قابلیت اهدا دارند، میگوید: دستکم سه تا چهارهزار مرگ مغزی با اعضای مناسب و سالم در سال رخ میدهد. عضو هیاتمدیره انجمن بینالمللی اهدای عضو عقیده دارد که اگرچه میزان آمار مرگ مغزی کشور بسیار ناراحتکننده است اما باید بگوییم بسیار حیف است که یک فرد که دچار مرگ مغزی شده اعضای سالمش به خاک سپرده شود؛ این درحالی است که اعضای سالم یک فرد دچار مرگمغزی میتواند نجاتبخش زندگی دیگران باشد. وی میگوید: روزانه ۷ تا ۱۰بیمار نیازمند عضو در کشور که در لیست انتظار پیوند قرار دارند، بهدلیل نرسیدن عضو پیوندی فوت میکنند. نجفیزاده درباره ضرورت پیوند عضو برای بیماران نیازمند گفت: اگر در نظر داریم برای بیماران نیازمند پیوند کاری انجام دهیم باید هرچه سریعتر اقدام کنیم، چراکه هر دو ساعتی که میگذرد یک نفر از بیماران نیازمند پیوند را از دستمیدهیم.
بیماران نیازمند عضو در کشور
مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان با اشاره به آمار فوت روزانه ۷ تا ۱۰بیمار نیازمند عضو در کشور میگوید: درمجموع سالانه حدود سههزار بیمار نیازمند پیوند عضو بهدلیل نرسیدن عضو پیوندی جان خود را از دست میدهند. این در حالی است که سالانه حدود چهارهزار مرگمغزی با اعضای سالم داریم اما فقط حدود یکهزار نفر از این تعداد اهدای عضو انجام میدهند. وی با بیان اینکه هر فرد دچار مرگ مغزی، هشت عضو قابل اهدا دارد، میگوید: فرض کنیم خانواده فرد مرگمغزی شده نسبتبه اهدای اعضا دیر رضایت داده و سموم مغز باعث شده که اعضا کیفیت را از دست دهند و دیگر قابل اهدا نباشد؛ در چنینی شرایطی، فقط سه تا چهار عضو قابل اهداست. به گفته وی، از میان افراد مرگ مغزی در کشور اگر سالانه حداقل دوهزار خانواده به اهدای عضو رضایت دهند و حداقل سه عضو قابل اهدا نیز داشته باشند، میتوان تعداد بسیاری از بیماران نیازمند عضو را نجات داد. این درحالی است که سالانه حدود ۶ تا ۸هزار عضو سالم انسانی قابل اهدا از بیماران مرگز مغزی زیر خاک میرود. درحالیکه در طرف مقابل سههزار نفر در سال بهدلیل نرسیدن عضو پیوندی جان خود را از دست میدهند.
موانع فرهنگی در اهدای عضو
با وجود چنین مواردی این سوال مطرح میشود که چرا دوهزار نفر از افراد مرگ مغزی، زیر بار اهدای اعضا نمیروند؟ نجفیزاده مهمترین دلیل را مانع فرهنگی میداند و میگوید: مهمترین عامل فرهنگی است و عامل دوم هم مسئله فعالیت واحدهای فراهمآوری اعضاست؛ بنابراین وی تاکید میکند: پیش از وقوع حادثه، مردم باید با مرگ مغزی و اهدای عضو آشنا شوند، چون در شرایط وقوع رخداد قانع کردن خانواده دشوار است. وی با بیان اینکه تمام تلاش انجمن اهدای عضو ایرانیان فرهنگسازی است، ادامه میدهد: علاوهبر فرهنگسازی در نظر داریم که در زمینه اهدای عضو آموزش دهیم. منظور از آموزش این است که چگونه با خانواده یک فرد مرگ مغزی برخورد و حمایت کنیم. کسی که پشت پورشه نشسته است معمولا مرگ مغزی نمیشود اما احتمال مرگ مغزی در موتورسواران، عابران پیاده و خودروهای ارزان بیشتر است.
به گفته او، حدود ۶۴درصد کسانی که مرگ مغزی میشوند نانآور خانواده هستند و از این نظر حمایت از آنها اهمیت دارد. او معتقد است افراد جامعه باید بدانند خانوادههای اهداکننده عضو با تصمیم بهموقع خود کار مهمی انجام دادهاند و جامعه مدیون آنهاست.
باورهای نادرست
آخرین نفسهای بیماران مرگ مغزی، مصادف با مرگ قطعی است، اما همین نفسها برای بیماران در صف پیوند، نوید حیاتی دوباره دارد و توصیف این حس دوگانه خیلی دشوار است. خانوادهای باید با عزیزش وداع کند و دیگری به زندگی سلام میدهد، اما باورهای اشتباهی درباره اهدای عضو وجود دارد که باعث میشود خانواده فرد مبتلا راضی به اهدا نشود.
کتایون نجفیزاده، مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان میگوید: اینکه باورهای اشتباه در زمینه مرگ مغزی، افراد را دچار تردید در تصمیمگیری میکند، کاملا بجاست و موضوع از عدم آگاهی مردم نسبت به این پدیده ریشه میگیرد. باید آگاه بود که مرگ مغز، کما نیست که امکان بازگشت به زندگی را محتمل کند. در این نوع مرگ، سلولهای مغزی کاملا تخریب و خونرسانی به مغز مسدود میشود؛ درواقع مغز میمیرد و دیگر فرمان تنفس صادر نمیکند، اما قلب ۶ تا ۸دقیقه بعد از آن میتپد. اگر به فردی که مغزش مرده است بهوسیله لوله، نفس بدهیم گره قلب فریب میخورد و تپش را ادامه میدهد.
او ادامه میدهد: ممکن است خانواده بگوید من با خرید دستگاه تنفس مصنوعی، عزیز خود را نگهداری میکنم؛ اما باید دانست که در مرگ مغزی بهتدریج، سموم بدن به داخل خون میریزد و دیگر سلولهای بدن را از بین میبرد. دقیقا بهاینعلت است که میگویند اگر در لحظات اولیه این نوع مرگ، هشت عضو قابل اهداست، اما در روز چهارم ممکن است فقط دو عضو قابل اهدا باشد. معمولا فرد مبتلا به مرگ مغزی را حداکثر میتوان تا دو هفته نگه داشت و این تمام ماجراست.
این فوقتخصص بیماریهای ریوی البته تأکید میکند که نباید از اصطلاح مرگ مغزی تا زمانی که تیم اهدای عضو آن را تأیید نکرده است، استفاده کرد و آن را به زبان آورد، چون بار معنایی آن بسیار سنگین است. وی در ادامه سخنانش میگوید: همچنین در ایران، نوعی وسواس در پذیرش مرگ مغزی وجود دارد. در اکثر کشورهای دنیا یک یا دو پزشک، مرگ مغزی را تایید میکنند و بهسرعت وارد مراحل بعدی میشوند، اما در ایران با آن که این نوع مرگ باید به تایید چهار پزشک متخصص برسد که حکم آنان توسط وزیر بهداشت امضا میشود و درنهایت، پزشکی قانونی کار این چهار متخصص را تایید و کنترل می کند تا همهچیز از نظر قانونی درست باشد. باوجوداین باز هم مردم در پذیرش تصمیم پزشکان دچار نوعی دودلی هستند. مورد دیگر این است که برخی تصور میکنند ممکن است شکل پیکر عزیزشان بعد از اهدا ناجور شود، درحالیکه فقط یک برش جراحی روی پیکر باقی میماند که آن هم با روش پلاستیک دوخته میشود. حتی وقتی بافتها و نسوج مثل استخوان و قرنیه برداشته میشود، جای آن با پروتز پر میشود تا ظاهر، تغییری نکند.
هشت عضوی که میتوان اهدا کرد
امیدواریم کسی مرگ مغزی نشود ولی اگر فردی هم مرگ مغزی شد، اعضای ارزشمند و سالم را با خود زیر خاک نبرد. به همان اندازه هم امیدواریم هیچ بیمار نیازمند عضو، بهدلیل نرسیدن عضو پیوندی از دنیا نرود. بدن، هشت عضو حیاتی یعنی قلب، دو ریه، دو کلیه، کبد، روده و لوزالمعده و ۵۳بافت دارد. استخوانهای مختلف، تاندون، پوست دریچه قلب و قرنیه نیز اهدا میشوند که میتواند افراد را از نقص عضو نجات دهد.
میزان اهدای عضو در ایران و چند کشور جهان
توضیح: آمارها نشان میدهد که کشورهای اسپانیا و آمریکا، بهطور مشترک در صدر کشورهایی با بیشترین میزان اهدای عضو قرار گرفتهاند. در این کشورها، از هر یک میلیون نفر که جان خود را از دست میدهند، اعضای بدن ۳۸نفر اهدا میشود. در بین کشورهای اطراف ایران، در ترکیه از هر یک میلیون نفر متوفی، اعضای دو نفر اهدا میشود. ایران نیز جایگاه بالایی در این فهرست دارد.