۱۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۴۳

ترور ناجوانمردانه و بزدلانه اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس موجی از تلخی و ناراحتی را به همراه داشت. مردی که تمام عمر خود را در مبارزه با خون‌آشامان اشغالگر سپری و تعدادی از اعضای خانواده اش را در این مسیر از دست داد.

آگاه: رهبری نیز در پیامشان فرمودند: «شهید هنیه سال‌ها جان گرامی‌اش را در میدان مبارزه‌ای شرافتمندانه بر سردست گرفته و آماده شهادت بود، و فرزندان و کسان خود را در این راه تقدیم کرده بود. او از شهید شدن در راه خدا و نجات بندگان خدا باک نداشت، ولی ما در این حادثه تلخ و سخت که در حریم جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، خونخواهی او را وظیفه خود می‌دانیم.»
پس از این اتفاق یکی از مهم‌ترین مطالب مطرح‌شده در فضای مجازی و ازسوی برخی فعالان سیاسی و رسانه‌ای اشاره به انتقام و برخورد جدی با قاتلان و آمران این رخداد مهم و غیرقابل چشم‌پوشی بود؛ نکته‌ای که از پس از شهادت سردار سلیمانی و همرزمانش و همچنین شهادت شهید زاهدی و یارانش در دمشق به‌شدت موردتوجه بود و با واژه‌هایی همچون انتقام سخت و صبر استراتژیک مورد تحلیل و مطالبه قرار می‌گرفت که درنهایت به عملیات وعده صادق منجر شد. 
در همین راستا و در همان زمان افرادی تصریح کردند مسئله انتقام و پاسخ دادن به جنایات دشمن جعلی یک پدیده چندوجهی و دارای ابعاد و لایه‌های مختلف است. نمی‌توان به‌راحتی از انتقام صحبت کرد و بسیاری از روندها و اتفاقات صورت‌گرفته را نادیده گرفت. طبیعی است که پاسخ به جنایت صورت‌گرفته باید به‌طور جدی پیگیری شود ولی آنچه نباید از نظر دور می‌داشت این بود که پاسخ دادن در هر سطحی باید به گونه‌ای صورت گیرد که برای دشمن غیرقابل پیش‌بینی باشد. پاسخ به یک جنایت تروریستی در مراتب بالای نظامی و در پی دقیق‌ترین نقشه‌ها صورت می‌پذیرد و هرچه دقیق‌تر باشد طبیعی است که اثرات آن قابل‌توجه‌تر است. 
در کنار آن اجرای مدل جنگ ترکیبی و هیبریدی امری غیر قابل چشم‌پوشی بود. ابهام، پی‍پچیدگی و چندبعدی بودن؛ اینها مهم‌ترین ویژگی‌های مدرن‌ترین شیوه جنگی است. جنگی که در دنیا به آن Hybrid War و در ایران به آن جنگ ترکیبی می‌گویند. نقطه عطف تغییر جنگ‌های کلاسیک جنگ‌های هیبریدی، جنگ ۳۳روزه رژیم صهیونیستی و حزب‌الله لبنان در سال۲۰۰۶ بود. جایی که سیدحسن نصرالله اعلام کرد: «مقاومت دیگر قواعد جنگ را رعایت نخواهد کرد و ما این حق را داریم تا در هر زمان، هر مکان و به هر شیوه‌ای، با دشمن روبه‌رو شویم.» عدم رعایت قواعد جنگ باعث شد الگوی جدیدی در میدان جنگ به نمایش گذاشته شود.
جنگ ما با رژیم اشغالگر قدس قطعا یک جنگ هیبریدی است، طبیعتا در هر حوزه‌ای که بتوان به او لطماتی وارد ساخت، پاسخ و انتقام صورت گرفته است و می‌توان حتی در چند جهت ضربه زدن به رژیم را پیگیری کرد تا آسیب و به قولی درد این پاسخ نیز بیشتر باشد.نکته حایز اهمیت بعدی اینکه در دنیای حاضر و با طرح مقوله جنگ نیابتی چه بسا پاسخ‌هایی که در عرصه‌ای صورت می‌گیرد به صورت نیابتی باشد و نه مستقیم. این قاعده که پاسخ باید به صورت مستقیم باشد و نه غیرمستقیم و نیابتی تا ارزش داشته باشد، یک گزاره نادرست است. چه بسا پاسخ‌ها و اقدامات نیابتی با برنامه‌ریزی و دایره گسترده‌تر لطمات شدیدتری به دشمن هدف‌گذاری‌شده وارد کند. در کنار همه موارد ذکرشده، اتفاقات اخیر منطقه خصوصا رخدادهای پس از طوفان‌الاقصی نشان می‌داد که بازی در این منطقه شکل و شیوه‌اش عوض شده است. طبیعی است که دشمن با رفتارهای متفاوت در این عرصه بازی می‌کند، چون احساس عجز و ناتوانی‌اش کاری با او کرده است که دیگر نمی‌تواند از باتلاق خود را بیرون بکشد؛ لذا هرگونه رفتار متفاوت در بازی دشمن باید با تغییر رفتار هدفمندانه ما همراه باشد.