آگاه: مسئله بحران جمعیت ظاهرا در فضای جدیدی وارد شده و سیر نزولی موالید و آغاز پیری جمعیت و بسته شدن پنجره جمعیتی درحال رخ دادن است در اینباره توضیح دهید؟
موالید ما از سال۱۳۹۴ به بعد رو به کاهش بوده و از عدد ۱.۵۸۰.۰۰۰ تولد در سال به ۱.۰۴۰.۰۰۰ رسیدیم؛ یعنی حدود ۳۳درصد موالیدمان کاهش یافته و این اخطاری است که سالهاست میدهیم که داریم وارد سیاه چاله جمعیت میشویم و این بسیار خطرناک است و بزرگترین ابربحران تاریخ ایران زمین خواهد بود. برای اینکه در چنین بحرانی نیفتیم، اگر قانون جوانی جمعیت بهخوبی و کامل اجرا شود و مسئولان نظام عزم جدی داشته باشند، چهار یا پنج سال دیگر فرصت داریم تا نجات پیدا کنیم و اگر در این پنج سال نتوانیم نرخ باروری را که الان ۱.۶۱ است به ۲.۵ برسانیم در این سیاهچاله خواهیم افتاد و به یک عزم جدی هم در مسئولان و هم در عناصر فرهنگساز بهخصوص رسانهها نیاز داریم که باید همیاری کاملی داشته باشند تا در این بحران تاریخی نیافتیم.
سیاستهای تشویقی دولت و مجلس در این زمینه چقدر کارآمد بوده است؟
سیاستی که یک سال است اجرا شده یعنی قانون جوانی جمعیت، توانسته جلوی سقوط آزاد را بگیرد؛ یعنی سقوط ۵۰۰هزار تولد فرزند طی پنج سال را به سقوط ۴۰هزار نفری رساندیم و جلوی شیب سقوط را گرفتیم. این در حالی است که روزبهروز تعداد مادران کم میشود و تعداد مادران زیر ۴۰سال طی ۷ تا ۱۰سال گذشته، دو و نیم میلیون کم شده و در حال کم شدن مادران توانستیم جلوی سقوط آزاد را بگیریم؛ هرچند هنوز ۴۰هزار تولد نسبتبه سال گذشته کمتر داشتیم. اگر همه مواد قانون جوانی جمعیت بهجدیت انجام شود، قطعا اثر بیشتری خواهیم دید؛ ولی اثری هم که طی یک سال گذشته گذاشته، اثر چشمگیری است که جلوی سقوط را گرفته است.
در دیگر کشورهای دنیا برای اصلاح وضعیت جمعیت و مدیریت موالید چه کارهایی انجام میدهند؟
هر کدام از کشورها در زمینههایی کار کردند و بستگی دارد که در چه شرایطی به فکر افتادند که حل مسئله در برخی از شرایط شدنی نیست؛ اما آنهایی که هنوز در قعر سیاه چاله نیفتادند میتوانند خود را نجات دهند. در دنیا بیشترین تسهیلات به فرزندآوری داده میشود؛ حتی فرزندآوری مهاجران و مهاجرانی که موقت هستند بیشترین امکانات در اختیارشان قرار داده میشود؛ چون متوجه این سرمایه شدند که تولد هر فرزند در کشور چقدر ارزشمند است. در کشور ما با اینکه قانون جوانی جمعیت بار مالی سنگینی برای دولت ایجاد نکرد و سعی کرد سیاستها را به آن سمت بکشد، ولی در همان مختصر هم سازمان برنامه همراهی لازم را در سال گذشته نداشت که امسال داشت و هر چند دیرهنگام، اما بخشی از هزینههای جوانی جمعیت را پرداخت؛ ولی سال قبل از ۱۰هزار میلیاردی که در بودجه بود در حد چهار درصد بودجه را داد و آن را هم آخر سال داد و سازمان برنامه عملا همراهی لازم را نداشت. در برنامه هفتم باز هم همراهی لازم را نکرد. در برنامه هفتم مواد بسیار خوبی برای مکمل قانون جوانی جمعیت در نظر گرفته بودیم که سازمان برنامه همراهی نکرد و مصوب نشد. هنوز عزم جدی که باید در بخشی از مدیران ایجاد شود اتفاق نیفتاده و علتش این است که پیری جمعیت ملموس و محسوس نشده و نمیفهمند که وقتی محسوس شد دیگر قابل جبران نیست و فقط از راه پیشگیری آن هم در چهار پنج سال آینده میتوانیم جلوی این بحران را بگیریم، وگرنه وقتی پیری جمعیت ملموس شد هر چه هزینه کنید دیگر نجات پیدا نمیکنید.
اگر جلوی این وضع یعنی بحران جمعیت در ایران گرفته نشود چه تبعاتی میتواند به همراه داشته باشد؟
تبعات مختلفی دارد. در حوزه بهداشت و درمان، درمان سالمندان هفت، هشت برابر افراد عادی است؛ یعنی باید مراکز بهداشتی درمانی تا سال۱۴۰۳ هفت برابر شود و بایستی جوانانی داشته باشیم که این مراکز را اداره کنند؛ ولذا بحران بهداشت و درمان یکی از بحرانهای جدی است. بحران جدی دیگر بحران اقتصادی است و نیروی کار بهشدت کاهش مییابد. الان مسئله ما بیکاری است و آن موقع مسئلهمان نبود افرادی است که کار انجام دهند. به بحران امنیتی شدیدی دچار میشویم که کشورهای همجوار درحالیکه جواناند ما پیر شویم. اگر در سیاهچاله پیری جمعیت بیفتیم ۱۵۰سال در این سیاهچاله باقی میمانیم و تمام این بحرانها طی ۱۵۰سال میماند. خواهشم این است که رسانهها مسئله را جدی بگیرند. فرهنگسازی اصل قضیه است و باید گرههای ذهنی مردم را برطرف سازیم. اینکه بگوییم چون الان مشکلات اقتصادی داریم نمیتوانیم بپردازیم، حرف غلطی است و خطرات بزرگی را در پیش خواهیم داشت.
در کنار اقدامات قانونی و مشوقها برای تسهیل در فرزندآوری و افزایش جمعیت چه نقشی میتوان برای فرهنگسازی در این عرصه قائل شد؟
رهبر انقلاب در این زمینه تاکید ویژهای بر بحث فرهنگسازی دارند. در قانون حدود ۱۸ماده وجود دارد که ظرفیتهایی را در حوزههای فرهنگی و علمی برای آموزش و فرهنگسازی آموزشوپرورش، دانشگاههای علوم پزشکی، مراکز بهداشت و درمان، وزارت ارشاد و صداوسیما فراهم کرده است. در بحث فرهنگسازی، اولین مسئله ادراک خود مسئله است؛ یعنی اینکه اهمیت این موضوع چقدر شکل میگیرد و چقدر در اولویتها قرار میگیرد. ما اگر وارد پیری جمعیت شویم، تمام موفقیتهای کشورمان از بین میرود. درک این قضیه باید بهخوبی هم به مسئولان و هم به مردم منتقل و فرهنگسازی شود. برای اینکه ما به تعبیر رهبر انقلاب در آیندهای هولناک قرار نگیریم و نجات پیدا کنیم، هدفمان باید فرهنگسازی در بین نخبگان جامعه باشد. خانوادهها هم نسبتبه این مسئله باید حساسیت نشان بدهند. ضمن اینکه ما باید آثار تربیتی را برای خانوادهها بیشتر تشریح کنیم.
فراموش نکنیم جریان مقابل اول راهبردهای انحرافی تکبعدی را مطرح میکند؛ مثلا، میگوید مشکل اقتصاد و فرهنگ را حل کنید تا فرزندآوری حل شود. هیچکدام از این راهبردهای تکبعدی نمیتواند مشکل را حل کند. قطعا باید همه کار با هم صورت بگیرد. یکی از کارهایی که در رفتار جبهه مقابل قابل مشاهده است اینکه انحرافی ایجاد میکند و بسیاری از کارهایی را که باید بکنیم، نفی میکند؛ یعنی با طرح بعضی از کارها بقیه کارها را نفی میکند. دومین کاری که جبهه مقابل دارد میکند این است که آن خطر و بحران را ضعیف جلوه میدهد؛ یعنی بحرانی در کار نیست و خطری جامعه را تهدید نمیکند. در واقع، جامعه و مسئولان و نخبگان را به سمت بیخیالی سوق بدهد. نکته سوم اینکه نسبت به بعضی از مواد قانون تشریفات جدی ایجاد میکنند یا با تحریف متن قانون، تقابل اجتماعی با قانون ایجاد میکند تا نخبگان مقابل قانون بایستند. نکته چهارم هم اینکه میگوید وعدههای مسئولان عملی نمیشود و تحقق پیدا نمیکند. در واقع، فضای بیاعتمادی را در مردم ایجاد میکند که بگوید آنها فقط حرف میزنند و هیچکدام از وعدهها اجرایی نمیشود. این مسیرهایی است که جبهه مقابل دارد جلو میبرد.