آگاه: نجمالثاقب، به قلم محدث نوری به سفارش میرزا بزرگ شیرازی، از سر ارادت و اخلاص، با هدف رفع تردیدها و شبهات و ترویج و تبلیغ مبانی مهدویت و متوجه ساختن دلها به واپسین حجت خدا(ع) نگاشته شده است. محدث نوری، از سلسله عالمان پرشوری است که وظیفه استحکام معنوی با ساحت مهدوی را یک تنه بر دوش کشیده و با یاری حضرت حق و عنایت امام عصر(ع) توانسته است در این عرصه سه کتاب تالیف کند.
نگاهی به زندگی محدث نوری
حاج میرزا حسین نوری طبرسی معروف به حاجی نوری، محدث نوری و علامه نوری از عالمان بنام ایران در سده گذشته (عهد قاجار) است. نام او به سبب تالیف کتاب گرانسنگ «مستدرک وسائلالشیعه» در ردیف و شمار مصنفان تراز اول شیعه همچون: کلینی، صدوق، شیخ طوسی، علامه مجلسی، فیض کاشانی و شیخ حر عاملی در تاریخ میدرخشد. اهل فن و فضل، کار کارستان او، یعنی تالیف «مستدرک» را تکمیلگر کار عظیم این بزرگان شمردهاند. این اثر دستمایه و ابزار دست فقیهان و مجتهدان در حوزههای علمیشیعی است. علامه نوری در ۱۴ دیماه ۱۲۱۷، در قریه یالو از شهرهای نور (مازندران) در خانوادهای دیندار و دانشدوست به دنیا آمد. پدرش (آیتالله میرزا محمدتقی) از بزرگان عالمان و مجتهدان و رؤسای مذهبی وقت خود بود که شرح حال و آثارش در تذکرهها و تواریخ آن زمان و بعد از آن مذکور و موجود است.
از پدر دانشور او که بگذریم، علامه چهار برادر دانشمند نیز داشته که همگی ازلحاظ سنی از او بزرگتر و تمامی از فضلا و مدرسین بودهاند که بعد از پدر مرجعیت علمی و عهدهدار شریعت آن عصر را برعهده داشتهاند اما هیچکدام به شهرت، جامعیت و موقعیت او نرسیدهاند.
میرزا هنوز هشت ساله بود که گرد یتیمی بر سرش نشست و پدرش را از دست داد. او در زندگی خودنوشتِ خود این حادثه تلخ را اینگونه نوشته است: «درحالیکه هشت سال داشتم، پدرم درگذشت و من سالها بدون مربی ماندم...» در این میان لطف خداوند شامل حال او شده و با عالمی خودساخته آشنا میشود که او را مانند نیاکانش در مسیر دین و دانش قرار میدهد. این عالم که محدث نوری او را ستایش میکند، کسی نیست جز محمدعلی بن آقا زینالعابدین محلاتی.
محدث پس از کسب مقدمات به تهران سفر میکند و در آنجا در کلاس درس آیتالله عبدالرحیم بروجردی (پدرزنش) حاضر شده، پس از چندی برای سیراب شدن از جام ولایت علوی و تقویت بضاعت علمی خود به حوزه هزارساله نجف میرود. در نجف ابتدا به دیدار عالم بزرگ «شیخ عبدالحسین تهرانی» معروف به «شیخ العراقین» رفت و عمیقا تحتتاثیر این فقیه بزرگ قرار گرفت و تا پایان عمر او، در کنارش ماند.
علامه نوری پس از درگذشت استاد خود به مرجع بلندآوازه شیعی، میرزای بزرگ شیرازی صاحب فتوای معروف تحریم تنباکو، پیوست و به یکی از ملازمان و همراهان خاص او تبدیل شد. علامه همراه با ایشان ۲۲سال در سامرا اقامت کرد و یکی از معتمدان و نزدیکان میرزای شیرازی بود. علامه بهخاطر همین اعتماد و تقرب، مسئولیتهایی در اداره حوزه علمیه، رسیدگی و پرداخت بخشی از شهریهها و تشکیل مجالس مهم ازسوی میرزای شیرازی داشت. محدث نوری بر اثر پشتکار و جدیت در تحصیل توانست بهخوبی بدرخشد و از تعدادی از بزرگان و فقیهانی چون آیتالله عبدالحسین تهرانی (شیخالعراقین)، شیخ مرتضی انصاری، میرزای شیرازی، ملا فتحعلی سلطانآبادی و... اجازه اجتهاد به او دادند.
شاگردانی برجسته
از حوزه پربار و عالمپرور محدث، شاگردان فراوانی برخاستند که در بعضی از کتابها تعداد آنها تا ۶۰نفر میرسد. حاج شیخ عباس قمی، صاحب مفاتیحالجنان و سفینهالبحار و...، کتابشناس و علامه بزرگ حاج شیخ آقا بزرگ تهرانی، شهید مشروطه آیتالله شیخ فضلالله نوری، که خواهرزاده و داماد محدّث نوری هم بوده است، مرجع بزرگوار تقلید سید ابوالقاسم دهکردی (صاحب منبر الوسیله) که اجازه اجتهاد بسیاری از بزرگان مانند امام خمینی(ره) و آیتالله بروجردی، را داده است، و علامه محمدجواد بلاغی و آیتالله شیخ علیاکبر نهاوندی (صاحب عبقریالحسان درباره امام زمان(عج)) و جمعی دیگر از فقیهان نامآور از شاگردان علامه بودهاند.
آثار محدث نوری در حوزه مهدیپژوهی
علامه نوری از سلسله دانشوران و فرزانگانی است که که وجود خود را یکسره وقف دانش و دانایی کرده و دغدغهای جز تحقیق و تعلیم و تدریس نداشته است. از حاجی نوری بیش از ۳۰عنوان کتاب باقی مانده که برخی از آنها خود بیش از ۱۰جلد است.
از علامه نوری سه کتاب پیرامون مهدویت و شناخت و معرفت امام عصر(عج) بر جای مانده که نشانگر عشق و علاقه فراوان وی به امام زمان(عج) و تحقیق و پژوهش در این عرصه است؛ دوتا از آنها به زبانهای عربی و یکی به زبان فارسی نوشته است. نجم ثاقب همان کتابی است که به فارسی نگارش شده است.
نجم الثاقب
این اثر که نام کامل آن نجمالثاقب فی احوال الامام الغائب است، دومین کتاب علامه در موضوع مهدویت و به زبان فارسی است. این کتاب به درخواست میرزای شیرازی نگارش شده است. وی با شناخت از دانش و صلاحیت علمی علامه نوری از او میخواهد که کتابی درباره حضرت حجت(عج) به زبان فارسی بنویسد و حاجی نوری در پی اجابت این درخواست در کمتر از سه ماه نجمالثاقب را نگارش میکند. محدث نوری بهخاطر آنکه آخرین محب خدا دوازدهمین ولی از زنجیره ولایتاند، نجم ثاقب را در ۱۲باب تدوین کرده است.
ابواب کتاب
باب اول، درباره چگونگی ولادت سراسر سعادت حضرت مهدی(عج) نوشته شده است.
باب دوم، اسامی و القاب و کنیههای امام و وجه تسمیه آنها ذکر شده است. مولف در این فصل ۱۸۲نام، لقب، کنیه را برای حضرت ذکر کرده و غالبا زیر هر عنوان مطالبی را از آیات، روایات، تفاسیر،... آورده است.
باب سوم، در دو فصل نوشته شده است؛ فصل اول در «شمایل» و فصل دوم در «خصایص». حاجی نوری در فصل اول به شمهای از شمایل ولیعصر(ع) اشاره کرده، و سخن را با این حدیث پیامبر(ص) که فرمود: «مهدی(عج) شبیهترین مردم به من در خَلق و خُلق است» آغاز کرده و با آوردن احادیثی از دیگر معصومان(ع) مطلب را ادامه میدهد. در فصل دوم نیز به خصایص و ویژگیهای آن حضرت میپردازد. علامه در این بخش به ۴۶خصیصه منحصربهفرد آن حضرت اشاره میکند و زیر هر خصیصه مطالب روایی و تفسیری فراوانی را در تکمیل بحث میآورد و در پایان با اقرار و اعتراف به قصور و عجز خود مینویسد: «آنچه ذکر شد نمونهای از خصایص و تشریفات الهیه مهدویه و اندکی از مقامات عالیه آن حضرت است و بزرگی سلطنت آن جناب را کسی ندیده و نشنیده و نخواهد دید...»
باب چهارم، به بیان اختلاف مسلمانان درباره وجود آن حضرت اختصاص دارد. محدث نوری در این باب به طرح شبهاتی نظیر: مهدی، همان مسیح است، یا مهدی فرزند عباس است، یا مهدی همان محمدبنحنفیه است، نیز مهدی فرزند امام حسن مجتبی(ع) است پرداخته و با تسلطی که به متون تفسیری، رجال، تاریخ و... دارد پاسخهایی درخور به این شک و تردیدها میدهد و در پایان این بخش، دیدگاه ۲۰تن از عالمان اهل سنت و عامه را برای نمونه آورده است.
باب پنجم، به نظریه شیعه که «حضرت مهدی(عج)، فرزند امام حسن عسکری(ع) است» پرداخته و آن را مورد بررسی قرار داده است و مرحوم مولف در پایان ۳۰حدیث از اهل سنت و ۴۰حدیث از شیعه در تایید گفتار خود آورده است.
باب ششم، در اثبات امامت آن حضرت از روی معجزات آن بزرگوار است. علامه در این باب مینویسد:
«معجزات آن حضرت بسیار است و چون بنای [این کتاب] بر اختصار است لهذا به ذکر چهل معجزه از کتابهایی که نزد علاّمه مجلسی(ره) نبوده یا بوده اما وی از نقل آن غفلت نمودهاند میپردازیم تا مویدی بر گفتههای ایشان باشد...»
باب هفتم، مفصلترین بخش کتاب است و به ذکر سعادتمندانی که در عصر غیبت کبری به حضور آن خورشید پیدای جهان شرفیاب شدهاند پرداخته و صد حکایت که برخی از آنها را خود مولف از افراد مورد شنیده، در کتاب آورده است.
باب هشتم، در مورد بررسی حکایات رویت امام و روایات دال بر تکذیب کسی که چنین ادعایی دارد، نگاشته شده است.
باب نهم، موجزترین بخش کتاب است و به بیان و اثبات یکی از مناصب خاص آن حضرت یعنی «دستگیری از درماندگان در بیابان و غیر آن» میپردازد. «اغاثه و فریادرسی درماندگان از مناصب الهیه آن جناب خواهد بود...»
«غوث» از القاب خاصه آن حضرت به معنای «فریادرس» است. راهنمایی در بیابان و دستگیری گمشدگان [کار] حضرت اباصالح(ع) است که همان «غوث اعظم» و ولی عصر و صاحبالزمان است.
باب دهم، به بیان وظایف و تکالیف بندگان خدا نسبت به حضرت حجت(عج) اختصاص دارد که مرحوم مولف تکالیف عباد و افراد را به چهار نوع تقسیم مینماید: ۱) تکالیف قلبی، ۲) تکالیف جوارحی، ۳) تکالیف زبانی و ۴) تکالیف مالی؛ در باب تکلیف قلبی مینویسد: «اگر انسان واقعا جرعهای از شربت گوارای محبت به امام خود را چشیده و رشته قلبش برحسب فطرت پیوسته به آن حضرت کشیده باشد، البته چنان مهموم (= غمگین) شود با فراقی چنین که خواب را از چشم برد و لذت را از طعام و شراب...»
باب یازدهم، در بیان زمانهای خاص مربوط به آن حضرت است مثل: شب قدر، روز جمعه، روز عاشورا، عصرهای دوشنبه و پنجشنبه، شب و روز نیمه شعبان، نوروز، و هر روز از زردی آفتاب تا آنگاه که به غروب مینشیند.
باب دوازدهم، در این باب نویسنده اعمال و آدابی را یادآور میشود که به شرط خلوص شاید بتوان به برکت آنها آن بزرگوار را ملاقات کرد و بهره و فیضی از آن وجود شریف برگرفت.
ماه در محاق
محدث نوری پس از عمری سراسر عبادت و خدمت، تحقیق و تدریس، و تعلیم و تالیف در شب چهارشنبه ۸مهرماه ۱۲۸۱، مصادف با شهادت امام هادی(ع) در ۶۶سالگی در نجف اشرف از دنیا رفت و طبق وصیت خود او در صحن مطهر حضرت شاهِ ولایت امیرمومنان(ع) در ایوان سوم از ایوانهای شرقی باب القبله به خاک سپرده شد.
به قول استاد شهید مرتضی مطهری: «محدث نوری دارای حافظهای قوی و مردی باذوق و بسیار باشور و حرارت و باایمان بوده است، گویی این مرد بعضی از کتابها را نوشت که در شأن او نبود و علمای وقت هم او را ملامت کردند، اما معمولا کتابهایش خوب است.»