یادداشت

قند فقر

امیر گودرزی ـ خبرنگار
۱۹ شهریور ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۶

ماری آنتوانت وقتی صدای انقلاب مردم فرانسه را شنید پرسید: اینها چه می‌خواهند؟ گفتند: نان ندارند! گفت: خب کیک بخورند! هر چند این حرف نشان از بی‌خبری کامل این ملکه فرانسه از جامعه بود؛ ولی امروز واقعا به حرف او عمل می‌شود.

آگاه: درحالی‌که ثروتمندان غذاهای رژیمی و سبزی‌های بخارپز می‌خورند، فقرا شکم خود را با انواع کیک و بیسکویت سیر می‌کنند. پول‌دارها نان جو در رژیم غذایی خود دارند و بی‌پول‌ها که برنامه‌ای برای تغذیه خود ندارند با ساندویچ شکم خود را پر می‌کنند. طبیعی است سبک زندگی عامل تاثیرگذاری در سلامتی افراد است طوری که به‌تازگی ارتباط میان فقر و دیابت آشکارا مطرح می‌شود. شاید به نظر برسد دیابت، بیماری پول‌دارهاست. آنهایی که این‌قدر دارند که بخورند تا قند بگیرند؛ ولی آمارها خلاف آن را نشان می‌دهد. آمارهایی که ارتباط بین فقر و ابتلا به دیابت را اثبات می‌کند. مانند مطالعه‌ای که در آمریکا نشان می‌دهد آنهایی که زیر خط فقر هستند خیلی بیشتر از افرادی که چند رتبه بالاتر از خط فقر به سر می‌برند مبتلا به دیابت می‌شوند. کم‌سوادی و کمبود آموزش هم شیوع و بروز دیابت را بالا می‌برد. بیکاری هم همین‌طور. به همین دلیل کارشناسان هشدار می‌دهند اگر ما به فقر و کمبود آموزش توجه نکنیم موتور دیابت در کشور خاموش نخواهد شد. ازاین‌رو رییس انجمن دیابت گابریل ایران به‌تازگی شیوع دیابت در کشور را موضوعی ملی و مدیریت آن را خارج از توان وزارت بهداشت می‌داند و معتقد است دولت باید به‌طورجدی و با حساسیت بالا پیگیر این بیماری باشد وگرنه در آینده با سونامی هزینه‌های مالی بسیار بالای ناشی از دیابت روبه‌رو می‌شویم که نه بیمار هزینه پرداخت آن را دارد و نه نظام درمانی کشور!بیماری دیابت یک بیماری بسیار شایع است. در دنیا بیش از ۴۶۰میلیون نفر فرد مبتلا به دیابت وجود دارد که این بر مبنای آمار اطلس دیابت ۲۰۲۱ میلادی است. امسال قطعا شیوع دیابت در دنیا بیشتر شده است و شاید از نیم میلیارد نفر نیز عبور کرده باشد. در کشور ما طبق آخرین بررسی‌ها که مربوط به حدود چهار سال پیش است، هفت میلیون دیابتی داشتیم که بی‌شک تعدادشان امروز بیشتر است. البته این روند در دنیا روبه‌افزایش است. کارشناسان معتقدند نمی‌توان این روند را متوقف کرد؛ ولی می‌توانیم برای کند کردن پیشرفت آن تلاش کرد. چطور تلاش کنیم؟ قطعا این تلاش‌ها برای محدودشدن عرضه شیرینی و شکلات نیست. این بیماری ارتباط بسیار نزدیکی با سبک زندگی دارد. آنهایی که دسترسی به غذاهای مناسب دارند از خطر دیابت اگر در امان هم نباشند؛ ولی دور هستند. آنهایی که صبح تا شب ناگزیر سرکار هستند و شب خسته‌وکوفته خود را به خانه می‌رسانند تا این روند هر روز تکرار شود، با افرادی که ورزش بخشی از هزینه‌های زندگی‌شان است به طور یکسان در خطر ابتلا به دیابت قرار ندارند.آمارهای جدید نشان می‌دهد ۳۰درصد مردان بیکار نیازی به داشتن شغل ندارند. احتمالا این قدری پول دارند که خودش را یا سودش را بخورند طوری که دغدغه معاش نداشته باشند. همین افراد بدون شغل، هم وقت کافی و هم پول کافی برای ورزش دارند. باشگاه‌های مختلف پاتوق آنهاست برخلاف دهک پایین‌های جامعه که معمولا اگر دمی فرصت دست دهد خود را به سفره‌خانه‌ای می‌رسانند تا چایی بنوشند و قلیانی دود کنند. اگر درگذشته‌های دور چاقی نشانه ثروت و مکنت بود، امروز این‌طور به نظر می‌رسد افراد خوش‌اندام و ورزیده دستشان اگر ثروتمند هم نباشند دستشان به ذهنشان می‌رسد؛ ولی چاق‌ها معمولا آهی در بساط ندارند.مشکل به همین‌جا ختم نمی‌شود. فقر دیابت می‌آورد و هزینه‌های زندگی یک فرد دیابتی دو تا چهاربرابر یک فرد سالم است؛ بنابراین فقری که باعث دیابت شده است با افزایش هزینه‌های او عمیق‌تر می‌شود و این سیکل معیوب تا جایی ادامه پیدا می‌کند که شخص بیمار را از پا درآورد.