آگاه: امیر گودرزی- خبرنگار گروه جامعه: بررسیها نشان میدهد ارزش این معدن حدود ۷۰هزار میلیارد تومان است. همچنین هر سال ۴۰۰هزار تن زغالسنگ به ارزش دوهزار و ۸۰۰میلیارد تومان از آن استخراج میشود. در چنین شرایطی، کارگران سهم ناچیزی هم از این سود هنگفت نداشتند و مرگشان از زندگیشان دردناکتر بود. این روزها اخبار و تصاویر مختلفی از این حادثه دستبهدست میشود که در یک ویدئو همسر یکی از جانباختگان رو به دوربین میگوید: «معدنچیها اعلام کرده بودند بوی گاز میآید؛ اما به آنها گفته شده بوده اگر سرکار نمیروید باید تسویهحساب کنید؛ با تهدید... مجبور شدند بروند...» این زن در بخشی دیگری از صحبتهایش میگوید: «دیروز صبح که به باغ رضوان رفته بودم، گفتند پلاستیک بیاورید و جنازهها را کاور کنید و با خودتان ببرید...» او در ادامه به برخورد ناشایست با جنازه معدنچیهای فوتکرده، اشاره میکند. حسن رهجو کارگر قدیمی معدن زغالسنگ و عضو شورای حل اختلاف کارگران در کرمان است. او صحت این حرفها را تایید نمیکند، اما به «آگاه» و میگوید: «در اینکه حادثه دردناک بود شکی نیست ولی بوی گاز همیشه در معدن زغالسنگ به مشام میرسد و طبیعی است. افزایش غلظت گاز یکباره اتفاق افتاده و چیزی نبوده که کارگران اول شیفت کاری خود متوجه آن شوند.» او در ادامه تاکید میکند: «منکر قصور کارفرما در این حادثه نیستم. در بازدید که از معدن طبس داشتم نبود تجهیزات از جمله سنسورهای هشداردهنده گاز مشهود بود.»
این کارگر معدن دلیل نبود این تجهیزات را تحریمهای ظالمانه میداند و میگوید: «این سنسورها که در واقع یک سامانه است در کشور تولید نمیشود و امکان خریداری و واردات آن بهدلیل تحریمها وجود ندارد. این سیستم نهتنها هشداردهنده است، بلکه اگر غلظت گاز از استاندارد خارج شود، همه تجهیزات را خاموش میکند تا از ادامه کار جلوگیری کند.»
به گفته رهجو، کمبود امکانات در معدن طبس فقط به سنسورهای تشخیص گاز محدود نمیشود و در اینباره میگوید: «دستگاه دمندهای که در ورودی کارگاه استخراج در عکسها دیده میشود که زردرنگ است عمری بیش از صدسال دارد. شرکتهای خصوصی برای ایمنی هزینه نمیکنند وگرنه تحریمها مانعی برای تهیه کفش و لباس مناسب و دستگاه دمنده و مکندهها نیست.»
انگار زمان در معادن متوقف شده است. نه از تجهیزات جدید خبری است، نه از سیستمهای ایمنی استاندارد؛ البته رهجو میگوید: «امکانات ایمنی کارگران تامین نمیشود ولی تجهیزات جدید که بهرهوری بیشتری را به دنبال دارد همواره خریداری و بهروز میشوند. انگار کارفرماهای معدن کارگران را فراموش کرده یا اهمیتی به جان آنها نمیدهند.»
او در ادامه حرفهایش از روشی قدیمی برای حفظ جان معدنچیها صحبت میکند: «کارگران معدن برای تشخیص غلظت گاز، با خود قناری به داخل کارگاه استخراج میبردند. این پرنده به منوکسید کربن و متان بسیار حساس است و بهمحض افزایش گاز حالش تغییر میکند و چرت میزند. معدنچیها با دیدن وضعیت قناری متوجه خطر میشدند و خود را همراه قناری نجات میدادند. اما حالا تجهیزات مدرنی در معادن استفاده میشود که خطر را برای کارگران به حداقل میرساند.»
او تعریف میکند برای معادن کرمان قصد داشتند دستگاهی را از اوکراین خریداری و وارد کنند که برداشت زغالسنگ در محلهای خطرناک توسط ماشین انجام میشود و نیازی به حضور انسان نیست، اما تحریمها مانع شد.
میپرسم کارگران معدن چه امکاناتی برای مواقع حادثه و محبوس شدن در اختیار دارند؟ او در پاسخ به دستگاههای خود نجات اشاره میکند: «دستگاههایی برای معادن کرمان خریداری شد که در صورت محبوس شدن کارگر، با داشتن اکسیژن نیمساعت جان او را حفظ میکند. این دستگاهها بهقدری سنگین بود که کارگران استقبالی از آن نکردند. دستگاه خود نجات در صورتی کارایی دارد که اطمینان داشته باشیم در صورت ریزش کارگاه در کمتر از نیمساعت محبوسیها را نجات خواهند داد. برای کارگرانی که چند روز مدفون هستند نیم ساعت نفسکشیدن فایدهای ندارد.»
نداشتن کفش و لباس مناسب و تهیه ناکارآمد و نبود حسگرهای هشدار گاز مشکلات معدن طبس بود که با این حادثه نمایان شد. شهباز حسنپور بیگلری، نماینده کرمان در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس یک روز بعدازاین حادثه آشکارا اعلام کرد وضعیت معادن استان کرمان صد برابر بدتر از معدن طبس است. این موضوع را رهجو تأیید میکند: «کاملا درست است. شرکت زغالسنگ کرمان از ۱۵سال پیش استخدامی نداشته و تجهیزات بهقدری قدیمی است که احساس میکنید در یک قرن گذشته هستید. این شرکت بدهی زیادی دارد و هر سال وضعیت ایمنی معادن کرمان افت میکند.»او در مورد عملیات جستجوی کارگران محبوس و اینکه گفته میشود همه آنها جانباختهاند، میگوید: «قطعا همه فوت کردند و در آن شرایط زندهماندن غیرممکن است. عملیات جستجو هم ۱۰متر ۱۰متر پیش میرود؛ چون غلظت گاز اجاره سرعت پیشروی بیشتری نمیدهد. دستگاه مکنده توان خروج گاز تا ۱۰متر را دارد و به نظرم ۷۰متر دیگر باقیمانده تا به جبهه اصلی برسند و اجساد را خارج کنند.»