آگاه: پس از این عملیات ظفرمندانه نیروهای حماس، ارتش متجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه یورش برد و تاکنون که یک سال است از این تجاوز صهیونیستها میگذرد، بیش از ۴۵هزار فلسطینی ساکن غزه که اکثر آنها زنان و کودکان هستند به شهادت رسیدهاند. صهیونیستها در جریان تجاوز به غزه، بیسابقهترین و خشنترین نوع جنایات را به کار بردهاند و هماکنون نیز با همان روشها جنوب لبنان را مورد هجمه قرار دادهاند.
با همه این تفاسیر، همه صاحبنظران و کارشناسان جهانی تصریح دارند که پانزدهم مهرماه ۱۴۰۲ در تاریخ سیاسی منطقه غرب آسیا ماندگار شد. در این روز، رزمندگان جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) با حمله به رژیم صهیونیستی، سنگینترین شکست تاریخ ۷۵ساله این رژیم جعلی را بر آن تحمیل کردند. رهبر انقلاب روز ۱۸مهرماه در مراسم دانشآموختگی دانشجویان افسری دانشگاههای نیروهای مسلح در سخنانشان به طوفانالاقصی اشاره و ابعاد مختلف آن را تبیین کردند و این عملیات را «شکست غیرقابل ترمیم» برای صهیونیستها توصیف کردند و فرمودند: «در این قضیه پانزدهم مهر به این طرف، رژیم غاصب صهیونیستی، هم از لحاظ نظامی، هم از لحاظ اطّلاعاتی، یک شکست غیرقابلترمیم خورده؛ شکست را همه گفتند، تأکید من به «غیرقابلترمیم بودن» است. من میگویم این زلزله ویرانگر توانسته است بعضی از سازههای اصلی حاکمیت رژیم غاصب را ویران کند که تجدید بنای آن سازهها به این آسانی امکانپذیر نیست. بعید است که رژیم غاصب صهیونیستی با همه هایوهویی که میکند، با همه حمایتهایی که امروز در دنیا ازسوی غربیها از او میشود، بتواند آن سازهها را ترمیم کند. من عرض میکنم از شنبه پانزدهم مهر، رژیم صهیونیستی دیگر رژیم صهیونیستی قبلی نیست و ضربهای که خورده است به این آسانی قابلجبران نیست.»
در واقع همه ناظران و آگاهان بینالمللی تصریح دارند رژیم موقت صهیونیستی بهواسطه طوفانالاقصی متحمل سنگینترین شکست تاریخ خود شد. این رژیم غاصب همواره تصویری شکستناپذیر از خود ارائه میداد و سعی داشت نشان دهد از قویترین بازیگران منطقه غرب آسیا بهخصوص در دو بعد نظامی و اطلاعاتی است. در واقع رژیم اشغالگر قدس به دلیل همین هویت اطلاعاتی و نظامی برای خود یک قدرت نرم رسانهای و بینالاذهانی ایجاد کرده بود. یکی از دلایل عادیسازی روابط برخی کشورها با رژیم صهیونیستی نیز همین عامل بود، اما ۱۵مهر ۱۴۰۲ این هویت از بین رفت. رژیم صهیونیستی دچار یک غافلگیری و شوک بزرگ اطلاعاتی، امنیتی و نظامی شد بهنحویکه خشونت و حملات همهجانبهای که بعد از عملیات طوفان الاقصی علیه غزه انجام داد، بیش از آنکه یک راهبرد نظامی - عقلانی باشد، واکنشی خشمگین به این شکست بزرگ بود؛ بنابراین پس از طوفانالاقصی آبرو و اعتبار نظامی و اطلاعاتی رژیم غاصب صهیونیستی از بین رفت. این عملیات پیروزمندانه مقاومت فلسطین، سازمانهای اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی را بهنوعی فروپاشاند و آنها را آماج انتقاد و اعتراض جامعه نامشروع صهیونیستی کرد. تجاوز وحشیانه و کودککشیهایی که صهیونیستها در غزه انجام میدهند با هدف کاستن از سنگین شکست بزرگ در طوفانالاقصی و ترمیم اعتبار ازدسترفتهشان است.
اما چرا رزمندگان حماس، علیه صهیونیستها حملهای پیشدستانه تدارک دیدند و طوفانالاقصی را خلق کردند؟ رژیم صهیونیستی بهطور مستمر مرتکب سیاستهای اعمال فشار، خشونت، خفقان، سلب آزادیها و تصاحب زمینها و خانههای مردم فلسطین شده است و بارها و بارها فلسطینیان و حتی سازمانهای بینالمللی به رژیم صهیونیستی هشدار داده بودند که دست از سیاستهای وحشیانه و زورگویانه بکشد. علاوه بر این درباره سیاست حمایت از گروههای افراطی و تندرو صهیونیست در ورود به حومه و صحن مسجدالاقصی و ارتکاب اهانتها نسبت به مقدسات این محل هشدار داده شده بود. اما صهیونیستها بر جنایات خود علیه ملت فلسطین اصرار داشتند و برخلاف همه قوانین و مقررات بینالمللی و عرفهای انسانی عمل کردند و موجب ورود ضررها و خسارتهای فراوانی به ملت و شهرهای فلسطین و بهخصوص قدس شریف شدند. این سیاستها، روشها و اقدامات علیه ملتی که در محاصره و فشار است و انواع فشارها بر او اعمال میشود صدها بار تکرار شد و هیچکدام از راههای مذاکراتی با سازمان آزادیبخش فلسطین یا دولت خودگردان فلسطین یا گروههای مختلف فلسطینی یا واسطهها یا میانجیهایی که بین فلسطینیها و اسرائیلیها رفتوآمد داشتند، نتیجهبخش نبود. تنها راهی که برای فلسطین باقی میماند این است که مقاومت کنند و در مقابل این رژیم جنایتکار، کودککش و تخریبکننده آثار و میراث فرهنگی ملت فلسطین، ایستادگی کنند و اقدام متقابل در برابر این جنایتها انجام دهند.
رهبر انقلاب در همین زمینه فرمودند: این بلا را عملکرد خود صهیونیستها بر سرشان آورد. وقتی ظلم و جنایت از حد گذشت، وقتی درندهخویی به نهایت رسید، باید منتظر طوفان بود. شما با ملت فلسطین چه کردید؟ اقدام شجاعانه و درعینحال فداکارانه فلسطینیها پاسخ به جنایت دشمن غاصب بود که سالها ادامه داشت و در ماههای اخیر شدت آن افزایش پیدا کرده بود؛ مقصر هم دولت کنونی حاکم بر رژیم غاصب صهیونیستی است. در تاریخ اخیر دنیا ــ تا آنجایی که ما در این برهه اخیر دنیا، یعنی در این صد سال اخیر یا بیشتر سراغ داریم ــ هیچ ملتی از ملتهای اسلامی با دشمنی مثل دشمنی که فلسطینیها امروز با آن مواجه هستند مواجه نبوده؛ دشمنی با این شرارت، با این خباثت، با این بیرحمی، با این خونخواری، هرگز در مواجهه با ملتهای اسلامی و کشورهای اسلامی نبوده. ملتها در بسیاری از مواقع مظلوم واقع شدهاند، اما دشمن آنها اینقدر بیحیا، اینقدر خبیث، اینقدر بیرحم نبوده. هیچ ملتی از ملتهای مسلمان، مثل ملت فلسطین، در فشار، در محاصره، در کمبود قرار نداشته و ندارد؛ نه امروز در دنیا سراغ داریم، نه در این برههای که حالا جلوی چشم ماست سراغ داریم. پس از عملیات پیروزمندانه طوفانالاقصی، صهیونیستها که به سگ هار منطقه معروف هستند، زنجیر پاره کردند و انواع و اقسام جنایتهای کمسابقه و حتی بیسابقه در طول تاریخ را در قبال مردم مظلوم غزه بهویژه کودکان و زنان اعمال کردند. در طول یک سال اخیر رژیم صهیونیستی جنایتهای چهارگانه تصریح شده در اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی شامل جنایت جنگی، نسلکشی، جنایت علیه بشریت و جنایت تجاوز را علیه مردم غزه و لبنان مرتکب شده است.
ماده۸ اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی به جنایت جنگی اشاره دارد. در این ماده، دهها مورد از جرایمی که مصداق جنایت جنگی است، مطرح شده است. طی یک سال گذشته تمامی این جرایم توسط رژیم صهیونیستی آشکارا و مکرر در خصوص مردم غزه انجام شد؛ امری که بهوضوح تاییدکننده ارتکاب این رژیم به جنایت جنگی است.
قتل عمد، وارد آوردن رنج شدید یا آسیب جدی به بدن یا سلامت افراد، تخریب و تصرف اموال در سطح گسترده، حملات عمدی ضد غیرنظامیان، حملات عمدی بهسوی اهداف غیرنظامی، حملات عمدی علیه کارکنان، تاسیسات، ابزار، واحدها، یا خودروهایی که در خدمات بشردوستانه یا هیئتهای پاسدار صلح مطابق با منشور سازمان ملل متحد مشغول هستند، بمباران یا حمله به شهرها، روستاها و نقاط مسکونی، اخراج یا انتقال غیرقانونی یا حبس غیرقانونی و اعلام اینکه هیچکسی در امان نخواهد بود؛ اینها مجموعهای از مصادیق جنایت جنگی است که در ماده۸ اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی بدان تصریح شده است و تمامی ازسوی صهیونیستها در غزه صورت پذیرفته است. در همین راستا و باتوجهبه اینکه در طول یک سال رژیم خونخوار دست به ترور برخی فرماندهان ارشد سپاه، شهید اسماعیل هنیه و در رأس همه آنها شهید سید حسن نصرالله زده بود؛ در دو عملیات وعده صادق ۱ و ۲ پاسخ محکمی از سوی جمهوری اسلامی ایران به رژیم اشغالگر داده شد. در نمازجمعه تاریخی روز سیزدهم مهرماه نیز رهبر انقلاب در این زمینه تصریح کردند: «فلسطین مال کیست؟ ملت فلسطین چه کسانی هستند؟ این اشغالگران از کجا آمدهاند؟ ملت فلسطین حق دارد در مقابل آنها بایستد؛ هیچ محکمهای، هیچ مرکزی، هیچ سازمان بینالمللیای حق ندارد به ملت فلسطین اعتراض کند که چرا در مقابل رژیم غاصب صهیونیستی سینه سپر کردید؛ حق ندارند. آن کسانی هم که به ملت فلسطین کمک میکنند، وظیفه خودشان را انجام میدهند؛ هیچکسی بر اساس هیچ قانون بینالمللی حق ندارد به ملت لبنان، به حزبالله لبنان اعتراض کند که چرا شما از غزه، از قیام مردم فلسطین حمایت کردید؛ وظیفه آنها است، باید میکردند. این دیگر، هم حکم اسلامی است، هم قانون عقلی است، هم منطق بینالمللی و جهانی است. فلسطینیها از خاک خودشان دارند دفاع میکنند؛ دفاع آنها مشروع است، کمک به آنها هم مشروع است. بنابراین همه این حملات و طوفانالاقصی که در سال گذشته تقریبا همین ایام انجام گرفت، یک حرکت درست منطقی قانونی بینالمللی بود و حق با فلسطینیها بود. دفاع جانانه لبنانیها از مردم فلسطین هم مشمول همین حکم است؛ آن هم قانونی، معقول، منطقی و مشروع است و کسی حق ندارد از آنها انتقاد کند که چرا شما در این دفاع وارد شدید. کار درخشان نیروهای مسلح ما در دو سه شب قبل هم یک کار کاملا قانونی و مشروع بود. کاری که نیروهای مسلح ما کردند، کمترین مجازات برای رژیم غاصب صهیونی در برابر جنایتهای حیرتآور آن رژیم بود؛ رژیم خونآشام، رژیم گرگصفت و سگ هار آمریکا در منطقه. جمهوری اسلامی هر وظیفهای در این زمینه داشته باشد، با قدرت و صلابت و قاطعیت انجام خواهد داد. ما در انجام این وظیفه، نه تعلل میکنیم، نه شتابزده میشویم؛ تعلل نمیکنیم، کوتاهی نمیکنیم، دچار شتابزدگی هم نمیشویم. آنچه منطقی است، آنچه معقول است، آنچه درست است، به نظر تصمیمگیران نظامی و سیاسی، در وقت خود، در هنگام خود انجام میگیرد؛ کمااینکه انجام گرفت و در آینده هم اگر لازم شد، باز انجام خواهد گرفت.»
بر همین مبنا و باتوجهبه اشاره ایشان به موضوع دفاع مشروع به سراغ کارشناسان حوزه روابط و حقوق بینالملل رفتیم و چهار سوال مهم را مطرح کردیم:
الف) رهبر انقلاب در خطبههای نمازجمعه تصریح کردند که حملات «طوفان الاقصی» که یک سال پیش در همین ایام صورت گرفت، یک حرکت درست، منطقی، قانونی و بینالمللی بوده است. آیا این حملات براساس چه چارچوبهای قانونی و بینالمللی انجام شده و چگونه میتوان این موضوع را بهطور جزئیتر تحلیل و تبیین کرد؟
ب)نکته بعدی درباره دفاع لبنانیها از مرزها و مناطق سکونت آنهاست. چگونه میتوان این موضوع را از منظر حقوق دفاعی در نظام بینالملل تحلیل کرد؟
ج) عملیات «وعده صادق ۲» از منظر دفاع مشروع چگونه قابل تحلیل است؟
د) دفاع مشروع در عصر مدرن و باتوجهبه تغییر شرایط جهانی چگونه تعریف میشود؟ با حضور رژیم اسرائیل که بهعنوان یک غده سرطانی در منطقه عمل میکند، دفاع مشروع در چه چارچوبی قرار میگیرد؟
در ادامه پاسخهای کارشناسان بینالملل را بخوانید.
تجاوز آشکار یک جنایتکار
دکتر حسن لاسجردی ـ آگاه مسائل بینالملل
رهبر انقلاب تاکید کردند که هر کشوری در صورت تعرض یا تجاوز به سرزمین خود، حق دفاع مشروع دارد. این حق حتی شامل سفارتخانهها و مراکز دیپلماتیک کشورها در خارج از مرزهای آنها نیز میشود، و این مراکز میتوانند از این حق استفاده کنند. حمله رژیم صهیونیستی به سفارت ایران در سوریه و همچنین حمله و ترور رهبران مقاومت در خاک ما بهطور مشخص میتواند از موارد مشخص دفاع مشروع باشد که درگیر این عملیات نظامی بوده، و باید مسئولیت این اقدامات را بپذیرد.
درعینحال، مقامات مختلف رژیم صهیونیستی بارها تهدیدات نظامی و تهاجمی علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح کردهاند. این تهدیدات میتواند یکی از دلایل منطقی واکنش جمهوری اسلامی ایران در دفاع از خود باشد. علاوهبراین، اقدامات نظامی رژیم صهیونیستی در سوریه و تهدیدات آنها علیه دفاع لبنانیها از مرزها و محل سکونت خود نیز موضوع مهمی است.
حق دفاع مشروع در واقع شامل دفاع از جان افراد، مراکز آموزشی، مراکز بهداشتی و سایر موارد ضروری برای زندگی انسانی است. اگر رژیم صهیونیستی به منازل مسکونی مردم یا به سازمانها و نهادهای مستقل کشورها حمله کند یا افراد مختلف را هدف قرار داده و ترور کند، این اقدامات نقض آشکار حقوق بینالمللی و تجاوز نظامی محسوب میشود. دفاع در برابر چنین تجاوزاتی یک حق مشروع و قانونی است. جمهوری اسلامی ایران در حقیقت با درنظرگرفتن سفارت خود در سوریه که بهعنوان بخشی از سرزمینش محسوب میشود، درگیر تهدیدات مداوم رژیم صهیونیستی است و مورد حمله نظامی نیز قرار گرفته است. این تهدیدات علیه افراد و مراکز نظامی و غیرنظامی ایران صورت گرفته است. در این زمینه، دفاع ایران و اجرای عملیات علیه مراکز نظامی رژیم صهیونیستی میتواند بهعنوان یک واکنش قانونی و رسمی به این تهدیدات تلقی شود. در همین راستا در حقوق بینالملل، دفاع از هویت، سرزمین، اموال، املاک و هموطنان در برابر تجاوزات، به عنوان مواردی از دفاع مشروع محسوب میشود. همچنین، دفاع از مراکز آموزشی و بهداشتی نیز میتواند در چارچوب دفاع مشروع تعریف شود. اما نکته مهم این است که درحالحاضر بین ایران و کشورهای غربی تفاوتهای اساسی در تعریف دفاع مشروع وجود دارد و این تفاوت مدتهاست که جریان دارد.رژیم صهیونیستی بارها دست به تجاوزات آشکار زده است. در این بین، نیروهای مقاومت فلسطینی و لبنانی که در سرزمینهای اشغالی فعالیت میکنند، مالکیتی بر این مناطق ندارند که رژیم صهیونیستی بتواند ادعای دفاع از آنها را داشته باشد. آنها بهانه میآورند که اقداماتشان در راستای دفاع از مناطق تحت اشغال است، اما در واقع، دفاع مشروع در برابر چیزی معنا پیدا میکند که مالکیت قانونی آن سرزمین را داشته باشند. نکته دیگری که حائز اهمیت است، تفاوت نگاه در نشستهای سیاسی میان قدرتهای بزرگ درباره تعریف دفاع مشروع است. این تفاوت نگاه باعث شده است که در برابر تجاوزات آشکار رژیم صهیونیستی به اموال و جان افراد بیگناه و غیرنظامیان در مناطق مسکونی، همچنان دوگانگی در رویکردهای بینالمللی وجود داشته باشد.
دفاع از همه ارکان
دکتر سیدرضا صدرالحسینی ـ آگاه مسائل بینالملل
در اصل۵۱ منشور سازمان ملل هر کشوری که منافع ملیاش لطمه دیده باشد، یا سرزمینش مورد حمله قرار گرفته و تمامیت ارضیاش نقض شده باشد، در حقیقت اجازه استفاده از هر وسیلهای برای دفاع از خود دارد.
در این خصوص، شهادت مهمان دیپلماتیک جمهوری اسلامی؛ هنیه، به عنوان نقض منافع ملی ایران، نمونهای از این اصول است. ما در چنین شرایطی حق استفاده از ابزارهای لازم برای پاسخگویی به رژیم صهیونیستی را داریم. البته برخی حقوقدانان ممکن است تفاسیر متفاوتی ارائه دهند و ادعا کنند که حمله نظامی صورت نگرفته، اما واقعیت این است که از سلاحهای نظامی برای اقدام تروریستی استفاده شده و این شامل اصل۵۱ منشور میشود. ضمنا، درخصوص مسائل قضایی در قرآن و احکام اسلامی، رابطه با رژیم صهیونیستی و مجازات متجاوزین کاملا مشخص است و این موضوع تمامی حقوق قانونی و مشروع را در پی دارد.
در مورد لبنان نیز تجاوز هواپیماهای اهدایی آمریکا به رژیم صهیونیستی و بمباران مناطق مسکونی، این حق را به لبنان و نیروهای دفاعی آن میدهد که در چارچوب قوانین مصرح از حقوق مردم خود دفاع کنند. حزبالله به عنوان نیروی دفاعی لبنان از این حقوق آگاه است و مردم لبنان نیز انتظار دارند که حزبالله از توانمندیهای دفاعی خود برای دفاع از آنها استفاده کند. از دیدگاه حقوق بینالملل و ناظران سیاسی، اقدامات حزبالله لبنان کاملا مورد تایید است و دولت و ارتش لبنان نیز از این اقدامات حمایت کردهاند و همچنان حمایت میکنند. همانطورکه ما براساس منشور سازمان ملل، حق داریم از خود دفاع کنیم. سلاحهایی که برای اقدامات تروریستی استفاده شده، ما را مجاز به استفاده از ابزارهای مشابه میکند تا به خسارات وارده پاسخ دهیم.
درخصوص دفاع مشروع هم این نکته حائز اهمیت است که در عصر مدرن و باتوجهبه شرایط جهانی، این مفهوم دیگر تنها به دفاع نظامی محدود نمیشود. دفاع مشروع امروز شامل دفاع از ارکان فکری، ایدئولوژیک و اعتقادی یک ملت نیز میشود. درحقیقت، دفاع مشروع به معنای مقابله کشور مورد هدف قرار گرفته در برابر با هرگونه تهاجم، چه مادی و چه غیرمادی است. این تهاجمات میتواند علیه ارزشها، اعتقادات و باورهای یک ملت باشد، ازجمله تهاجمات سایبری و مجازی.
دفاع در برابر نقض حقوق بینالملل
محسن پاکآیین ـ آگاه مسائل بینالملل
در جنایتهای ارتکابی رژیم اشغالگر علیه مردم غزه ما شاهد دو بخش هستیم؛ یک بخش جنگ است و یک بخش جنایت. جنگ در میدان و مقررات بینالمللی قوانینی دارد. جنگ یعنی مقابله دو یا چند کشور در مقابل هم، اما جنایت زمانی اتفاق میافتد که یکی از طرفها اقدام به حملات و ضربات خلاف قوانین و موازین بینالمللی کند؛ مثل حمله به کودکان، زنان، غیرنظامیان، مناطق مسکونی و بیمارستانها، یا با اسرا برخورد خشن و خلاف موازین اصولی و اخلاقی داشته باشد. متاسفانه رژیم صهیونیستی در طول یک سال گذشته به دلیل اینکه نتوانسته موفقیتی چشمگیر و قابلتوجه در میدان جنگ به دست بیاورد، اقدام به نقض فاحش حقوق بشر علیه مردم غزه کرده است.
اقدامات رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیها و بعد در لبنان، یمن و سوریه، به دلایلی خلاف موازین و مقررات بینالمللی است و آن دلایل عبارت است از:
الف) رژیم صهیونیستی سرزمین فلسطین را از «بحر تا نهر» اشغال کرده و مردم فلسطین را مورد تجاوز قرار داده و شرایط سختی را برای آنها ایجاد کرده است؛ لذا براساس قطعنامههای سازمان ملل متحد، حق دفاع از خود برای مردم فلسطین مشروع است و جنایت و جنگی که رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیها مرتکب شده، مغایر با اصل دفاع از خود-که در منشور سازمان ملل متحد هم آمده- است.
ب) جنایتهای ضد حقوق بشری رژیم صهیونیستی کاملا در این یک سال مشهود بوده و تمام نهادهای بینالمللی حقوق بشری، حتی سازمان عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر که توسط غربیها تاسیس شدند و همیشه حامی منافع رژیم صهیونیستی بودند، به اقدامات ضد حقوقبشری رژیم اسرائیل در غزه و کرانه باختری اعتراف کردهاند و خواستار توقف این جنایتها شدهاند. ج) یکی از مهمترین موارد نقض حقوق بشر توسط رژیم صهیونیستی را ترور شخصیتهای مهم در خارج از اراضی اشغالی است. ترور سید حسن نصرالله، اسماعیل هنیه و مقامهای ایرانی، نقض آشکار تمامیت ارضی کشورها، نقض موازین بینالمللی و نقض حقوق بشر ازسوی رژیم جنایتکار صهیونیستی است.توجه به هشدارهای آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل درباره اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در غزه نیز مهم است. دبیرکل سازمان ملل بارها به مقامات رژیم اسرائیل درباره جنایتهای صورتگرفته ازسوی این رژیم اشغالگر علیه مردم بیدفاع غزه هشدار داده است و به همین دلیل از ورود آقای گوترش به سرزمینهای اشغالی جلوگیری میکنند و حتی پاسخ تلفن او را نمیدهند.
اکنون افکار عمومی در جهان و حتی مردم آمریکا که یک زمانی نام فلسطین را هم نمیتوانستند عنوان کنند، امروز پرچمهای فلسطین را در این کشور به اهتزاز درمیآورند و جنایتهای ضد حقوق بشری رژیم صهیونیستی را محکوم و تقبیح میکنند. طبق منشور سازمان ملل متحد، رژیم صهیونیستی ذیل بند۷ این منشور باید تحریم شود و عضویت این رژیم متجاوز در سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالملل تعلیق شود تا دست از این جنایات بردارد. در تمامی حوزهها باید اینگونه باشد؛ مثلا در حوزه ورزشی باید ورزشکاران رژیم صهیونیستی از حضور در میادین ورزشی محروم شوند. از سوی دیگر، کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی روابط خود را با این رژیم جنایتکار قطع و تعلیق کنند. متاسفانه آمریکا که حامی اصلی رژیم صهیونیستی است مانع تحریم همهجانبه این رژیم اشغالگر است. بدون حمایت آمریکا هیچگاه رژیم اسرائیل نمیتوانست دست به چنین جنایاتی بزند، حتی کشورهای اروپایی هم در مقاطعی با آمریکا بر سر تنبیه رژیم صهیونیستی اختلاف نظر داشتهاند.
جمهوری اسلامی ایران نیز همواره حامی مردم فلسطین و غزه بوده و هست. فعالیتهای بینالمللی برای محکومیت رژیم صهیونیستی در مجامع مختلف همچنان باید ادامه یابد. جنایتهای رژیم اشغالگر باید مستندسازی و به مردم جهان عرضه شود و طرح ایران درخصوص برگزاری همهپرسی در اراضی اشغالی که مبتنی بر عدالت و آرای مردم و دموکراسی است باید بهصورت جدی پیگیری شود. در کنار همه اینها حق دفاع مشروع با عنایت به نقض حقوقی که در بالا اشاره شد بر جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشوری امری لازم است.
در نهایت جنایات اسرائیل باعث خواهد شد تا آزادگان جهان بهخصوص مسلمانان بیش از پیش از جنایات رژیم صهیونیستی منزجر شده و حمایت جهانی از محور مقاومت بیشتر خواهد شد. طبعا شهادت سیدحسن نصرالله در راه مقاومت خللی ایجاد نمیکند و جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان دولت مقاومت، به حمایت از محور مقاومت و آزادی فلسطین ادامه خواهد داد و شهادت نصرالله آغاز نصرالله خواهد بود. در همین رابطه، مسئولان نظام در بهترین زمان و مکان به وعده خود عمل کردند و جمهوری اسلامی در راستای حق دفاع مشروع خود و با استناد به مقررات و موازین بینالمللی که دفاع از خود را در برابر تجاوز مشروع میداند، اقدام به موشکباران مناطق مختلف اراضی اشغالی کرد. عملیاتی که وعده صادق۲ نام گرفت و رژیم صهیونیستی را پشیمان کرد و قطعا تبعات سنگین آن تا سالها و ماهها گریبان رژیم جعلی را خواهد گرفت.
حقی برای حفظ ثبات بینالملل
دکتر حسین آجورلو ـ آگاه مسائل بینالملل
حقوق مردم در حالت حداقلی، طبق قوانین بینالمللی، مشخص میکند که شرایط اشغالگر چگونه تعریف میشود. اشغال سرزمینهای ۱۹۶۷ به عنوان حداقل اشغال شناخته میشود و حتی اشغال سرزمینهای ۱۹۴۸ نیز از لحاظ حقوقی وضعیت اشغال دارد. از دیدگاه سازمان ملل متحد، این موضوع در قطعنامههای ۲۴۲ و ۳۶۷ نیز مطرح شده است. طبق این قطعنامهها، اقداماتی که گروههای مقاومت فلسطینی برای آزادسازی سرزمینهای خود انجام میدهند، بهعنوان جنبشهای آزادیبخش مشروعیت پیدا میکنند.
در عرصه حقوق بینالملل، حقوق مربوط به جنبشهای آزادیبخش بهشکل مشروط و براساس قوانین مشروع شناخته میشود؛ بنابراین، از این دیدگاه، اقدام گروههای مقاومت فلسطینی که برخی کشورها آنها را تروریستی میخوانند، کاملا مشروع است. این اقدامات علیه تجاوزات دشمن مشروعیت دارند و حتی قتلهایی که در این راستا رخ داده است، مشروع تلقی میشود. همانطور که رهبر انقلاب نیز فرمودند، این اقدامات قانونی هستند.
علاوه بر این، رژیم صهیونیستی در حدود ۸۰سال گذشته مرتکب انواع جنایات علیه بشریت شده است، بهویژه در نوار غزه که نزدیک به ۱۷سال است در شدیدترین محاصره غذایی و دارویی قرار دارد. این حملات بهنوعی واکنشی برای پایاندادن به این محاصره بوده و از نظر حقوق بشردوستانه و قوانین بینالمللی کاملا قابل دفاع است. بهطورکلی، مقاومت مردم فلسطین در راستای احقاق حقوق سرزمینی و آباواجدادی خود است و هرگونه اقدام آنها در جهت آزادسازی سرزمینهای خود از نظر قانونی مشروع محسوب میشود.
در مورد لبنان هم به همین ترتیب است. در سال۱۹۸۲، رژیم صهیونیستی بخشهایی از لبنان را اشغال کرد و تا سال ۲۰۰۰ بخش عمدهای از این سرزمینها تخلیه شد. بااینحال، همچنان بخشهایی از لبنان تحت اشغال رژیم صهیونیستی باقی مانده است. جنبش مقاومت لبنان اعلام کرده است که تا زمانی که بخشهای اشغالی سرزمین لبنان ازجمله مزارع شبعا و منطقه قجر آزاد نشود، مقاومت ادامه خواهد یافت. حزبالله لبنان نیز در این راستا اقدام به حمایت از مقاومت فلسطینی کرده و این همراهی همچنان در جریان است. از منظر حقوق بینالملل، این دفاع از مرزها و سرزمینهای لبنان نیز مشروعیت دارد و میتوان آن را در چارچوب حقوق دفاعی تحلیل کرد. باتوجهبه مشروعیت مقاومت، این اقدامات نیز به واسطه اتحاد با دیگر گروههای مقاومت، مشروعیت بیشتری پیدا میکنند. از این منظر، حزبالله لبنان نیز با مقاومت مشروع خود در لبنان درحال مقابله با یک تهدید قریبالوقوع است. دلیل آن این است که رژیم صهیونیستی در صورت دستاوردی در منطقه غزه، قطعا برای اشغال جنوب لبنان نیز اقدام خواهد کرد. حزبالله لبنان این مسئله را بهخوبی میداند و به همین دلیل، در قالب یک اقدام پیشگیرانه فعالیت میکند.
در مورد عملیات وعده صادق هم در قوانین بینالمللی و بر اساس ماده۵۱ منشور سازمان ملل متحد، اصل دفاع مشروع کاملا پذیرفته شده است. اقدام رژیم صهیونیستی، چه در حوزه دیپلماتیک و کنسولی و چه در تجاوزات نظامی، بهعنوان نقض حقوق بینالملل و تجاوزگری محسوب میشود. این اقدامات به رژیم صهیونیستی اجازه دفاع مشروع نمیدهد، بلکه مقاومت لبنان و سایر گروههای آزادیبخش در برابر این تجاوزات، از نظر حقوق بینالمللی مشروعیت دارند. از این لحاظ، دفاع مشروع بهعنوان پاسخی به تجاوزات رژیم صهیونیستی نهتنها قانونی است، بلکه برای مقابله با این اشغالگریها ضروری به شمار میرود؛ بنابراین، حمایت از گروههای مقاومت نیز در همین چارچوب میتواند مشروع تلقی شود. در نهایت باید تصریح کنیم دفاع مشروع بهعنوان یک حق عمومی شناخته شده است که هر فرد یا کشوری که مورد تجاوز قرار میگیرد، حق دارد برای جلوگیری از آسیب بیشتر از خشونت استفاده کند. این اصل در چارچوب ماده۵۱ منشور سازمان ملل متحد نیز مطرح شده است. بر اساس این قانون، هر کشوری که مورد تجاوز قرار بگیرد، حق دارد از خود دفاع کند؛ البته این دفاع نباید به خشونت بیش از حد منجر شود. به همین دلیل است که کشورهایی که مورد تجاوز قرار میگیرند، تنها به اندازهای که خشونت را کنترل کنند و از آسیبهای بیشتر جلوگیری نمایند، حق دفاع مشروع دارند. جمهوری اسلامی ایران و گروههای مقاومت نیز باتوجهبه ماجراجوییهای رژیم صهیونیستی و تجاوزات آن، حق دفاع مشروع خود را بر اساس قوانین بینالمللی دارند. اگر در مقابل تجاوزات و زیادهخواهیها ایستادگی نشود، این امر به گسترش بیثباتی در سطح بینالمللی منجر خواهد شد؛ بنابراین، مقاومت و دفاع مشروع در جهت حفظ صلح و ثبات بینالمللی است.