آگاه: فیلم سینمایی «زودپز» که بهتازگی وارد چرخه اکران شده و قرار است مخاطبان زیادی را روی صندلی سینماهای اغلب خاموش و ساکت بنشاند، یک کمدی است که حول موضوع جنگ ایران و عراق در بحبوحه بمبارانهای پیاپی سال۶۶ تهران رخ میدهد. به روایت تاریخ، تعداد این بمبارانها حدود ۷۰ بمباران بود که بسیاری از ساکنان پایتخت را به شهادت رساند یا مجروح کرد. این اثر که با بازی چهرههای شاخصی چون محسن تنابنده و نوید محمدزاده و به کارگردانی رامبد جوان روی پرده سینماها به نمایش درآمده است، میتواند با حضور این دو چهره و بازی بینقص آنها فروشی بیسابقه را برای سینماها امسال رقم بزند.
صدای خنده سالن را به لرزه درمیآورد؛ یکریز و بیامان مخاطبان با اکتها و دیالوگها به انفجار نزدیک شده و لب به خنده میگشایند. شاید هیچکس در سال ۶۶ فکر نمیکرد که یک روز آن فضای هراسناک و تاریک بمباران و وحشت بتواند تصویری را روی صحنه بتاباند که خنده را بر لبان کسی بنشاند. خندیدن به جنگ و بیان خاطرات امیدبخش و شادیآور از جنگ و بازی با مفاهیم رایج در زمانه آن نباید منجر به فراموشی چیزهایی شود که جنگ از ما گرفت. در روزهایی که اخبار تقابل با رژیم صهیونیستی در رسانهها بازتاب مییابد و در فضای مجازی عده کثیری به ساخت لطیفهها با محور جنگ ایران و رژیم اسرائیل میپردازند، اغلب در نگاه مردم تسامحی نسبت به بروز جنگ مییابیم که جنگ را از فاجعهای هولناک بدل به یک فضای فانتزی کرده و دور از دسترس نشان میدهد؛ آنچه بهذات از جنگ دور است.
فضای تیره و سوخته و انسانهایی که دیگر نقششان در جامعه به اسیر، شهید، آواره، جنگزده، معلول و جانباز تغییر مییابد. ۳۶سال از روزی که ما قطعنامه را پذیرفتیم و جنگ پایان یافت، گذشته است؛ در این سالها، نسلهای جدیدی پا به عرصه وجود نهادند؛ نسلهایی که هیچ تصوری جز آنچه ما در آثار سینمایی و کتابها به آنها دادهایم، از جنگ ندارند. بسیاری از آنها یا جنگزدهای را از نزدیک ندیده یا فراموش کردهاند. امان از فراموشی که اثر آن را در چهره تکتک افرادی که برای گرم شدن تنور جنگ شادی میکنند میتوان دید و افسوس خورد. کاش به ما نمیگفتند که در حال زندگی کنید، زیرا زیادهروی در کاربرد این مبانی زرد روانشناسی منجر شده به آنکه تجربه گذشته را خاک کنیم و آنکه از تجربه خود دور شود، روزگار او را مجبور خواهد کرد تا دوباره آن را تجربه کند.
در فیلم سینمایی زودپز به روزهایی میخندیم که پیشتر گریستهایم. در زودپز، دوگانه ابلهی که سیروس و شاهین میآفرینند باعث میشود خود را در موقعیتهای خندهدار قرار دهند. در این فیلم، طراحی صحنه و لباس دقیق و گریم بازیگران نوعی نوستالژی است که با تکرار آن در آثار کمدی سالهای اخیر به کلیشه نزدیک شده است. نمیتوان دقت در فضاسازی و جزئینگری را در این فیلم نادیده گرفت. طنز موقعیت در این اثر با انفجار یک زودپز آغاز میشود و با خود سلسله حوادثی را پی میگیرد. اگرچه در برخی موقعیتها بیننده میتواند بهراحتی صحنه و اتفاق بعدی را پیشبینی کند، شخصیتپردازی زودپز بهخوبی میتواند مخاطب را با خود همراه سازد زیرا شخصیتهای اصلی علاوه بر تیپ مشخص، حاوی خصایص و گذشتهای هستند که مدام در مواجهه با دیگر بازیگران به بیان درمیآید. اما شخصیتهای فرعی چندان مورد ملاحظه قرار نگرفتهاند. موسیقی نوستالژی و آشنای فیلم نیز یکی از اجزایی است که مخاطب را با فضای دهه ۶۰ همراهتر و باورمندتر میسازد. در پایان، نگارنده زمان اکران را بهعلت تلاقی آن با رویدادهای اخیر مناسب نمیداند و بهنوعی آن را در راستای بیتفاوتسازی، خلق جوک و لطیفه برای موضوعی سیاه در جامعه میبیند.
۲۱ مهر ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۶
منا محمدنژاد، آگاه مسائل رسانه: خنده و شادی تکه گمشدهای از وجود ماست که آن را در آثار متعدد روی پرده نقرهای یا در نمایش خانگی یا روی صحنه تئاتر میجوییم.