آگاه: عملیات وعده صادق۲ و قدرتنمایی موشکی سپاه انجام میشود و تصاویری از اتاق فرمان منتشر میشود که از شکوه این عملیات در افکار عمومی میکاهد. نشان فتح به سردار حاجیزاده، فرمانده هوافضای سپاه اعطا میشود و تصاویری از نشان روی سینی منتشر میشود که دستمایه تحقیر میشود. نحوه اطلاعرسانی درباره ماجرای هواپیمای اوکراینی و بسیاری از ماجراهای دیگر را نیز میتوان بر این دست رویدادها که بدون راهبرد رسانهای به بهانههایی برای زیر سوال بردن نظام تبدیل میشوند، افزود. غیبت سردار قاآنی و داغ شدن شایعات درباره ایشان نیز از جمله آخرین مسائلی بود که بهدلیل نداشتن راهبرد رسانهای منجر به غنیمت شمردن فرصت توسط دشمنان و موجسواری آنان روی اذهان عمومی شد. نمیدانم چقدر باید از این دست رخدادها را تجربه کنیم تا بفهمیم راهبرد داشتن برای رسانه چقدر اولویت دارد.
فرصتطلبی رسانههای معاند و داغ شدن تنور شایعه در کمین ماست. تا چند سال پیش عنوان به نام «پیوست رسانهای» زیاد شنیده میشد. تاکید بر این مفهوم نشانه ایجاد نوعی آگاهی درباره ضرورت داشتن طرح رسانهای برای برنامهها و رخدادها بود. نگارنده مدعی است امروز آن قدر بازنمایی رسانه اهمیت یافته است که حتی از مفهوم «پیوست رسانهای» نیز باید گذر کرد. کلمه پیوست انگار طرح رسانهای را مبدل به نوعی ضمیمه و عنصر درجه دوم میکند و از اهمیت آن میکاهد.
امروز در عصر سیطره تصاویر و همهگیری رسانه هر رویدادی را باید ذیل طرح رسانهای آن تعریف کرد، چراکه آنچه در متون و تصاویر رسانهای میخوانیم و میبینیم از خود واقعیت مهمترند. ژان بودریار، اندیشمند معروف فرانسوی این معنا را با مفهوم هایپر رئالیتی توضیح میدهد. هایپر رئالیتی را فراواقعیت، حاد واقعیت، ابرواقعیت و فزون واقعیت ترجمه کردهاند.
فراواقعیت، واقعیت جدید دنیای رسانهای شده امروز است. آنچه در آینه رسانه میبینیم در اذهان جامعه به واقعیت نزدیکتر است. امروز افزون بر راهبردهای نظامی و امنیتی برای مقابله با اقدامات احتمالی رژیم جنایتکار اسرائیل و راهبردهای دیگر برای اداره اقتصاد به راهبردهای رسانهای نیاز داریم. هنوز که هنوز است داشتن پیوست رسانهای یا راهبرد رسانهای در بسیاری از برنامهها جدی گرفته نمیشود و ما از این سوراخ چندین بار گزیده شدهایم. شاید لازم باشد که شورای عالی طراحی راهبرد رسانهای تاسیس شود!
همچنان پیوست رسانهای نداریم!
محمدالیاس قنبری ـ دبیرفرهنگی
۲۳ مهر ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۱
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برخی آثار هنری خود را در رویدادی شرکت میدهد، ابتدا ازسوی برخی رسانهها و عمدتا با اغراض سیاسی متهم به سرقت فرهنگی میشود، بعد میگویند آثار مفقودشده و خط خبری بعدی این است که آثار به ثمن بخس فروخته شدهاند.