آگاه: امروز حتی بنگاههای خرد اقتصادی و حتی آنلاینشاپها در فضای مجازی هم برای ارائه محصولات خود از روشهای نوین جذب، اقناع و تبلیغات استفاده میکنند. اما همچنان نهادهای حاکمیتی ما، آن هم در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران تحت فشار تبلیغاتی و رسانهای رسانههای معاند است و کوچکترین سخن و اقدام مسئولان زیر ذرهبین است در این زمینه دچار ضعف و خلأ راهبردی هستند که آسیبشناسی این وضعیت، خود به بررسیهای مفصل نیاز دارد.
علیالحساب میتوان این ضعف را در دوگانه ساختار-کارگزار نشان داد.
در سطح ساختاری مسائلی چون حاکمیت فضای رخوت کارمندی، عدم بهروزرسانی دانش و مهارت روابط عمومی و اطلاعرسانی و جایگاه صحیح قائل نشدن برای روابطعمومی و اطلاعرسانی را میتوان برشمرد. کارگزارانی که باید در این زمینه تصمیمگیری و اقدام کنند نیز غالبا تجربه و تخصصی در این حوزه ندارند. بسیاری از مسئولان و کارگزاران ما متعلق به عصر آنالوگاند و اساسا با دنیای دیجیتال و سایبر اسپیس و
هوش مصنوعی و پلتفرمهای جدید ارتباط وثیقی ندارند.
فرمهای ارتباطی در دنیای امروز تغییر کرده است. مفهوم جامعه شبکهای یکی از مفاهیمی است که فرم جدید ارتباط در دنیای جدید را توضیح میدهد. امانوئل کاستلز، نظریهپرداز علم ارتباطات در کتاب «قدرت ارتباطات» بر نقش شبکههای ارتباطی در قدرتسازی جامعه و بهخصوص قدرت سیاسی تاکید میکند.ادعای اصلی کاستلز این است که شبکههای ارتباطی نقش اصلی را در قدرتسازی در هر شبکهای از جمله شبکههای شرکتی، مالی، صنایع فرهنگی، فناوری یا شبکههای قدرت دارند و برنامهریزی تک شبکهها و انتقال میان شبکههای مختلف، منبع اصلی قدرت است. کاستلز میگوید که برنامهریزان شبکهها و کسانی که شبکههای رسانهای، فرهنگی، سیاسی و مالی را به هم پیوند میدهند، دارندگان قدرت در جامعه شبکهای هستند.
جایگاه روابط عمومی و اطلاعرسانی در نهادهای حاکمیتی باید ارتقا یابد. واحد ارتباطات نهاد حاکمیتی نمیتواند با شیوه کارمندی و انگشت ورود و خروج زدن اداره شود. کارگزاری که واحد ارتباطات و رسانه یک نهاد حاکمیتی را اداره میکند باید برای همه احتمالات برنامه واکنش سریع داشته باشد و باید مدام درحال آموزش و بهروزرسانی دانش و مهارت خویش باشد.
دوگانه ساختار-کارگزار اطلاعرسانی نهادهای حاکمیتی ما باید منطبق با دنیای جدید ارتباطی بازآرایی شود. ساختارهای بخش ارتباطات و رسانه نهادهای حاکمیتی باید تغییر کنند و افرادی باید کارگزار آنها شوند که شهروند زیستبوم دنیای جدید ارتباطات و جامعه شبکهای باشند. فضای اطلاعرسانی نهادهای حاکمیتی ما همچنان آنالوگ است. به نظر میرسد این تغییر نگرش و به تبع آن تغییر ساختار اطلاعرسانی باید از سطوح کلان حاکمیتی و ازسوی سه قوه اصلی نظام آغاز شود تا به کل بدنه حاکمیت سرازیر شود.
۱ آبان ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۹
کد خبر: ۷٬۷۹۶
پیشتر در یادداشتی به قلم نگارنده با عنوان «همچنان پیوست رسانهای نداریم»، بر ضرورت عبور از مفهوم پیوست رسانهای –که طرح رسانهای را به امری ضمیمهای و درجه دوم مبدل میکند- و طراحی راهبرد رسانهای پرداخته شد.
نظر شما