آگاه: پس از شروع عملیات ۷ اکتبر شاهد آن بودیم که رژیم اشغالگر قدس در دو جبهه نظامی و روانی شروع به عملیات کرد و این دو مقوله پابهپای هم و بهصورت مکمل رخ میداد. در یک سال گذشته، این روند علاوه بر اینکه کمرنگ نشد، بر شدت و پیچیدگیهای آن هم افزوده شد. تحلیل شما از این ماجرا چیست؟
جنگ روانی همیشه در کنار جنگهای نظامی به کار گرفته میشود و این یک روش معمول در همه جنگها بوده است. بااینحال، امروزه بهدلیل پیشرفت فناوری ارتباطات و بهوجود آمدن فضای مجازی، این شیوه بسیار گستردهتر و پررنگتر از گذشته به کار گرفته میشود. فضای مجازی و گوشیهای هوشمندی که در دسترس عموم مردم است، ابزار مهمی در این جنگ روانی شدهاند. به همین دلیل، در مقایسه با گذشته، تبلیغات روانی بسیار حجیمتر و چندبعدیتر شده است. رژیم صهیونیستی همواره در پیشبرد اهداف خود از دروغپراکنی و تحریف واقعیتها استفاده کرده است. در واقع، صهیونیستها شاید بیش از هر قوم و گروه دیگری در جهان، واقعیتها را تحریف و تبلیغات دروغین تولید کردهاند. آنها حتی تلاش کردهاند از این دروغها اسطورههای بزرگ در سطح بینالمللی بسازند. در مورد لبنان، رژیم صهیونیستی بهدلیل ضعف و ناتوانی خود در برخورد نظامی، سعی میکند بیش از هر چیز، روحیه طرف مقابل را تضعیف کند و در عین حال، چهرهای قدرتمند از خود به نمایش بگذارد.
این رژیم در دو جبهه موازی عمل میکند: از یک طرف، تلاش میکند روحیه داخلی سربازان، شهرکنشینان و صهیونیستهای مهاجر خود را تقویت کند و از طرف دیگر، روحیه طرف مقابل را تضعیف کند. همچنین در عرصه جهانی، نمیخواهند بهعنوان یک رژیم ضعیف و شکستخورده معرفی شوند. به همین دلیل سعی میکنند چهرهای بسیار قدرتمند از خود به نمایش بگذارند تا اینگونه نشان دهند که میتوانند هر کاری را که میخواهند انجام دهند. اما این تبلیغات معمولا چند روز بیشتر دوام نمیآورد و پس از افشای نادرستی آنها، باز هم به تضعیف بیشتر رژیم منجر میشود.
بعد از عملیاتهای «وعده صادق ۱ و ۲»، شاهد سانسور شدید ازسوی رژیم بودیم. علیرغم انعکاس برخی اخبار ازسوی رسانههای خارجی، رژیم اشغالگر قدس چقدر در مدیریت اخبار و اطلاعات موفق عمل کرد؟
آنها تلاش زیادی کردند تا این اطلاعات را پنهان کنند، چراکه هم به تاسیساتشان آسیبهای جدی وارد شد و هم تعداد زیادی تلفات دادند. اما بهدلیل گستردگی عملیات، تخریبها و تلفات بسیار بالا، بخشی از واقعیتها بهناچار به بیرون درز کرد؛ بنابراین، میتوان گفت که در زمینه سانسور اخبار و پوشش رسانهای این حوادث، ناموفق بودند.
حتی برخی از بلاگرهای صهیونیستها کلیپی را منتشر کردند که نشان میداد تعداد زیادی از صهیونیستها در این جریان کشته شدند. پیش از آن، یکی از وزرای کابینه نتانیاهو نیز در مصاحبهای اعلام کرده بود که در عملیات «وعده صادق» بیش از ۲۸۰نفر کشته شدهاند و به همین دلیل از ضرورت حمله به ایران و پاسخ به این کشور صحبت کرد. بههرحال، تصاویری که همزمان با اصابت موشکها به مقرهای نظامی در تلآویو و جنوب اسرائیل توسط برخی از فلسطینیهای ساکن آن مناطق ضبط شد، افشای بیشتری از میزان خسارتها و ضرباتی که به رژیم وارد شده بود، فراهم کرد. بهدلیل حجم بالای موشکها و گستردگی اهداف، رژیم نتوانست خسارتها را محدود کند و بخش قابلتوجهی از این ضربات بهطور اجتنابناپذیر به اخبار جهانی درز کرد.
جالب است که در عملیات وعده صادق اول هم ما توانستیم یکی از اصلیترین مراکز نظامی اسرائیل هدف قرار دهیم که یکی از دورترین مراکز نسبت به مرزهای کشورمان بود و فیلمهایی که از آسمان شب مراکز نظامی دریافت شده نشان میداد که چگونه توانستیم از ساختار گنبد آهنین که نسبتبه آن تبلیغات گسترده صورت گرفته بود، عبور کنیم اما اسرائیلیها سعی کردند چندان این عملیات را کوچک و شکستخورده نشان دهند و عنوان میکردند که خسارت چندانی به آنها وارد نشده است.
جمهوری اسلامی ایران با این دو عملیات نشان داد که دارای بالاترین توان بازدارندگی است و بهرغم اینکه در طول این سالها تحریم بوده و دشمنان همواره سعی داشتهاند تا بیشترین ضربات را بر پیکر کشور ما وارد کنند اما توانسته توانمندی و قابلیتی بهدست آورد که هیچ کشوری جرات نداشته باشد که به مرزها و مناطق ملی ما تعدی و دستدرازی کند و این یک موضوع بسیار بااهمیت است و ضرورت دارد در فضای رسانهای و افکار عمومی داخلی و خارجی ما حضور داشته باشد.
ما به دنیا ثابت کردیم که به سلاحهای غربی که عمدتا در خدمت غرب هستند، نیازی نداریم و مستقلا زیرساختهای لازم برای استقلال کشور در عرصههای مختلف را دارا هستیم و میتوانیم بگوییم این پیامی به همه دنیاست که وقتی عنوان میکنیم خواستار صلحیم، این یک پیام از روی ترس نیست و از روی قدرت معتقدیم که منطقه ما باید دارای امنیت باشد و هر کشوری با ماست در این امنیت دستهجمعی که ساختار دفاعی ما در منطقه است وجود دارد. اینها همه پیامهایی است که میشود و میتوان در حوزه عملیات روانی علیه دشمن بیشترین بهرهها را از آن گرفت.
حربه شایعهپراکنی و دروغپردازی که ازسوی رسانههای معاند درباره شخصیتهایی مثل سردار قاآنی صورت میگیرد، چه هدفی را دنبال میکند؟
این اقدامات بهدنبال تضعیف روحیه حزبالله، سپاه قدس و کل نیروهای مقاومت در یمن، عراق و سایر مناطق است. هدف از این شایعهپراکنیها، تضعیف روحیه طرف مقابل و درعینحال تقویت روحیه نیروهای خودشان است.
هدف بعدی این است که با این دروغها، سعی دارند واکنشهایی از سوی سپاه قدس دریافت کنند تا اطلاعات تازهای از محل اقامت سردار قاآنی یا دیگر فرماندهان مقاومت بهدست آورند. در واقع، یکی از اهداف این شایعات، کسب اطلاعات جدید است. آنها یک دروغ را منتشر میکنند تا از طریق واکنشها، به اطلاعات جدیدی دست یابند. این سه هدف اصلی را میتوان برای این شایعهپراکنیها عنوان کرد: تضعیف روحیه طرف مقابل، تقویت روحیه نیروهای خودشان و کسب اطلاعات جدید از محل اقامت و فعالیتهای فرماندهان مقاومت.
رژیم اشغالگر در چه شرایطی از نظر رسانهای و در افکار عمومی قرار دارد؟ آیا واقعا توانسته افکار عمومی را مدیریت کند؟
صهیونیستها در جریان حملات خود به غزه، بیش از ۴۲هزار نفر را به شهادت رسانده و نزدیک به ۱۰۰هزار نفر را مجروح کردهاند. طولانی شدن این جنایات در مدت یک سال و همچنین کوشش خبرنگاران، که تا کنون حدود ۱۷۰نفر از آنها به شهادت رسیدهاند، باعث شد که این اخبار به بیرون درز کند.
ما شاهد بودیم که خبرنگارانی که این جنایات را منعکس میکردند، یا حتی خانوادههای آنها که در فرآیند ارسال اخبار نقش داشتند، توسط صهیونیستها مورد حمله قرار گرفته و به شهادت رسیدند. آمادگی برای شهادت در میان این خبرنگاران بهنوعی یک حماسه جدید در عرصه خبری خلق کرد که ارزش آن شاید کمتر از مبارزات نظامی در صحنه غزه و لبنان نباشد.
خبرنگارانی که این جنایات را گزارش کردند، چهره حقیقی رژیم صهیونیستی را به جهان مخابره کردند. آنها بهخوبی از ابزارهای فضای مجازی و رسانههای مدرن استفاده کردند و تهدید فضای مجازی را به فرصتی برای ضربه زدن به دشمن و افشای چهره واقعی رژیم اسرائیل تبدیل کردند. این خبرنگاران اجازه ندادند که فضاسازیهای دروغین رژیم صهیونیستی در فضای مجازی غالب شود و حقیقت را از دید جهانیان پنهان کنند. به همین ترتیب، رژیم اسرائیل تلاش میکند با شایعهپراکنی و دروغپردازی اطلاعاتی را درباره محل اقامت اشخاصی که مدعی ترور آنها هستند به دست آورد. این رویکرد هم برای تضعیف روحیه مقاومت و هم برای تقویت روحیه نیروهای خودشان به کار گرفته میشود. همانطور که مشاهده میکنیم، نخبگان، دانشگاهیان، و بسیاری از جوامع جهانی علیه اسرائیل تظاهرات میکنند. این یک نشانه روشن است که رژیم اسرائیل در مدیریت اخبار مربوط به جنایات خود موفق نبوده است.
راهکار مقابله با این جنگ روانی و دروغپردازیها در داخل کشور چیست؟ رسانهها و افراد صاحب نفوذ چه اقداماتی بایستی صورت دهند؟
بهترین راهکار، انعکاس واقعیتها به زبان ساده و مستند است. باید واقعیتها را با دقت و متناسب با نیاز و ویژگیهای مخاطبان توضیح دهیم. از آنجا که مخاطبان از وسایل ارتباطی مختلفی استفاده میکنند، ما هم باید در همان فضاها حضور پیدا کنیم. اگر بخشی از مخاطبان روزنامهها را مطالعه میکنند، ما باید در همان فضا پاسخگو باشیم. اگر مخاطبان در سایتها، گروههای اجتماعی، تلگرام یا اینستاگرام فعالیت دارند، باید در آنجا هم حضور داشته باشیم و به دروغپراکنیها پاسخ دهیم. نباید اجازه دهیم که این فضاها خالی بماند؛ باید با ارائه پاسخهای منطقی، مستند و افشای واقعیتها، مقابله کنیم.
متاسفانه، گاهی فقط روی بخشی از افکارعمومی کار میشود و بخشهای دیگر نادیده گرفته میشوند. این مسئله نباید رخ دهد. ما باید در همه عرصهها حضور داشته باشیم و مخالفان جنایات صهیونیستها نیز باید تبلیغات درست و خبرهای دقیق را منتشر کنند. در کنار این اقدامات، استفاده از هنر، کلیپهای آگاهکننده و مستندات تاریخی نیز بسیار موثر است. ما باید از همه ابزارهای موجود استفاده کنیم تا بتوانیم پیام خود را به طبقات و اقشار مختلف جامعه برسانیم، بهویژه کسانی که ممکن است از طریق رسانهها و شبکههای ماهوارهای به اطلاعات دسترسی داشته باشند. نباید بگذاریم که آنها از دسترسی به تبلیغات درست و واقعیتها محروم بمانند.