آگاه: در این گزارش، با نگاهی بر آمار و ارقام سینمای ایران در ماه مهر، مروری نیز بر برخی آثار تازه یا شاخص سینمایی که در 30روز گذشته بر پرده نقرهای نقش بستهاند، میاندازیم.
راه نجات از زبان آقای کارگردان
درباره غلبه ژانر کمدی در سینمای ایران حرفهای بسیاری گفته شده و یکی از موضوعات روز و تکراری این عرصه، همین بحث بر سر کمدیسازی سینمای ایران است. در همین رابطه با نگاهی بر گفتوگوی فرزاد موتمن، کارگردان شناختهشده سینمای ایران در ابتدای سال جاری، پیشنهادهای او را برای برونرفت از شرایط فعلی مرور میکنیم.
موتمن دراینباره میگوید: از میانه دهه۸۰ اتفاقی در سینمای ایران رخ داد که مسئولان سینمایی و فرهنگی آن را با عنوان ریلگذاری معرفی میکردند. متاسفانه آنها دقت نکرده بودند که سینما صنعت است و باید با شرایط خاص خود پیش برود. با وجود این، ریلگذاری انجام شد و جنبههای متعددی را در برگرفت؛ بهعنوانمثال، درواقع، تولید فیلم در بخش خصوصی متوقف و دفاتر فیلمسازی که ما به آنها فیلمنامه میدادیم تا پذیرفته شود و آنها را بسازیم، همگی تعطیل و به دفاتر پخش فیلم تبدیل شدند. همچنین تهیهکنندهها به تعبیری، به بنگاههای معاملات املاک تبدیل شدند. یعنی در دفتر خود منتظر بودند تا کسی با فیلمنامه و پول داخل بیاید. درواقع دیگر پول یا تلاشی برای جذب سرمایه از طرف تهیهکننده وجود نداشت. علاوهبراین، بنیاد سینمایی فارابی نیز، حمایت از کلیه فیلمهای دارای پروانه ساخت را متوقف کرد و به شکلی عملی خودش تهیهکننده شد؛ یعنی پولش را به پارهای از فیلمها داد که موردپسندش بودند. همچنین، تحت عنوان جوانگرایی، سالانه ۶۰ - ۷۰ فیلمساز فیلم اولی به بدنه سینما اضافه شد، درحالیکه ما در سال، فقط میتوانستیم ۴۰ -۵۰فیلم را اکران کنیم. بهجز تعداد محدود و انگشتشماری از این فیلمسازها، بقیه تنها یک فیلم ساختند و رفتند. با این اتفاق، یک بحران تولید و توزیع عجیب به وجود آمد. بهصورتی که اکنون ۲۰۰- ۳۰۰ فیلم پشت اکران داریم که بحرانی اساسی برای سینماست. همه این اتفاقات سبب شد تا حتی آثاری که بهعنوان درام اجتماعی شناخته میشود نیز ضعیف و ضعیفتر شوند، چون مرکز ثقل این آثار از طبقه متوسط شهری بهطرف لمپنها، معتادها، عربدهکشها، قمهکشها و... معطوف شد.
او درباره استقبال ویژه مردم از فیلمهای ژانر کمدی و طنز ادامه میدهد: در شرایط فعلی، سینمای ما دوقطبی شده است. یک قطب این سینما، کمدی نشان میدهد و قطب دیگر مختص به فیلمهای ارگانی است. رنگ، تنوع و جذابیت از سینمای ما رفته و علاقهمندان واقعی سینما که جوانها هستند و فیلمهای کلاسیک و جدید را دنبال میکنند، دیگر به سینما نمیآیند، زیرا فیلمها برایشان جالب نیست؛ بنابراین اوضاع خوبی را شاهد نیستیم. فکر میکنم مسئولان سینمایی کشور باید روی تصمیمهای خود، تجدیدنظری اساسی کنند. آنها باید اجازه دهند که بخش خصوصی دوباره پا بگیرد. این تنها اتفاقی است که میتواند سینمای ما را نجات دهد. درواقع سینمای ما زمانی نجات پیدا میکند که تهیهکنندگان از جیب خود پول دهند یا پولی را که خودشان فراهم کردهاند و قرار است پاسخگوی آن باشند در فیلم بگذارند. نه اینکه افراد پولداری که میخواهند بازیگر شوند، بیایند و نقش بخرند و به این صورت پول به دست بیاید. چون در این صورت تهیهکننده سهم خود را در جیبش گذاشته و سرانجام اکران داخلی و خارجی فیلم و اتفاقات دیگر آن، هیچ اهمیتی برایش ندارد.
ببعی، برای یک رویا
انیمیشن ببعی قهرمان با اتکا به برند ببعی که یک کارتون سریالی تلویزیونی موفق برای خردسال محسوب میشود، به سینما عرضه شد. این انیمیشن با یکسال تاخیر، ابتدا در جشنواره فجر 1402 اکران شد و سپس در مهرماه به اکران عمومی رسید.
سید میثم حسینی، یکی از دو کارگردان انیمیشن «ببعی قهرمان» است که با اشاره به اینکه انیمیشن سینمایی «ببعی» در ادامه یک سریال تلویزیونی ساخته شده که در شبکه کودک با عنوان «ببعی و ببعو» پخش میشد، بیان کرد: این اثر یکی از محبوبترین سریالهای شبکه کودک بوده که در حدود ۳۰۰قسمت توسط استودیو ایما تولید شد و بعد از برندینگ اتفاق افتاده و حالا به فیلم سینمایی با تکنیک سه بعدی برای مخاطب کودک تبدیل شده است. او ادامه داد: بچههایی که این سریال را دنبال میکردند حالا ممکن است تفاوتهایی میان شخصیت ببعی در فیلم سینمایی با سریال آن ببینند، به این دلیل که ببعی برای حفظ مخاطب وفادار خود با گروه سنی آنها پیش آمده است؛ به این معنا که اگر مخاطب در چهارسالگی سریال را میدیده الان هشتساله است و جلب توجه او به جذابیتهای بصری و جزئیات بیشتری نیاز دارد که در فیلم «ببعی قهرمان» لحاظ شده و اثر را از سریال متفاوت کرده است.
حسینی گفت: بخش عمده تلاش و هزینه مجموعه این بود که فیلم، جذاب، سرگرمکننده، با شکل و شمایل خوب برای این گروه سنی و همچنین قابل رقابت با محصولات خارجی باشد، چراکه کودک امروز هوشمند است و امکانات زیاد در دسترس دارد و اگر محصول جذاب نباشد سریع آن را کنار میگذارد. اول باید کودک را سرگرم کرد و بعد پیام و آموزش را به او داد. او اضافه کرد: این اثر پیش از این در ازبکستان و قزاقستان و از پنجم مهرماه همزمان با اکران عمومی در ایران در ترکیه اکران شده و طبق اخبار در ترکیه تبلیغات گستردهای برای فیلم انجام شده است. این انیمیشن به کارگردانی مشترک حسین صفارزادگان و میثم حسینی ساخته شده و محمدمهدی مشکوری تهیهکننده آن است. ببعی قهرمان یکی از جدیدترین محصول سازمان سینمایی اوج است.
عوامل اصلی این اثر به این قرار است: نویسنده: مقداد اخوان، تهیهکننده: محمد مهدی مشکوری، مدیر تولید: مسعود محمدی سمیرا پیشانیدار، کامپوزیت: محمد کریمی، سرپرست نور: سعید گرمابدری، توسعه بصری: علی متصدی، کارگردان هنری: میکائیل براتی، طراح کاراکتر: محمد خیراندیش، شفیع آهی از دیگر عوامل این انیمیشن هستند.
از جریانی اجتماعی
فیلمنامه «استاد» را پیام لاریان و عماد حسینی نوشتهاند و برداشت آزادی از نمایشنامه اولئانا اثر دیوید ممت است. عماد حسینی در اولین تجربه به سراغ سوژه ملتهب و بهروزی رفته است و درباره تجاوز یک استاد نقاشی به شاگردانش فیلم ساخته است. او بهتازگی دفتری زیبا و وسیع را در اختیار گرفته و بخشی از فعالیتهای دانشگاهیاش را هم در آنجا انجام میدهد که
در گیر و دار ارتباط نامناسب با یکی از دانشجویانش با چالش جدی مواجه میشود. این موضوع در سالهای اخیر با رسانهای شدن چندی از این رابطهها، فضای متفاوتی را از رابطه استاد و شاگردی در افکار عمومی رقم زده و در این فیلم نیز، این رابطه معیوب، با ظرافت کامل نمایان شده است. کلیت داستان در پی روایت یک تجاوز است که خشونت و درگیری و استفاده از الفاظ نامناسب در آن بسیار وجود دارد. فیلم مردانه است و بیشتر زمان ما با نزاع بین دو مرد روبهرو هستیم؛ یک مرد لاابالی و یک مرد متعصب و نیز یک زن منفعل. شخصیت اصلی فیلم، نیما ادریس با بازی درخشان حسن معجونی است که نقش استاد را بازی میکند و شاید یکی از ماندگارترین نقشهای این سالها را از آن خود کرده باشد.
حسن معجونی در قالب شخصیت استاد، ایفای نقش موفقی دارد و این یکی از نکات مثبت فیلم به حساب میآید. در ادامه، داستان با ورود نامزد دختر با خشونت بسیاری چه از نظر کلامی و هم از نظر جسمی همراه میشود. مؤلف سعی دارد با مخفی نگه داشتن ماجرایی که مخاطب ندیده است، او را با خود همراه کند. یکی از نکاتی که در فیلم خیلی به چشم میآید، استفاده از دوربین روی دست فیلمبردار است، این تکنیک در سینمای ایران رواج پیدا کرده و به تناسب موضوع انتخاب میشود. دوربین همانند چشم، همهجا میگردد و مخاطب را بهدنبال خودش میکشاند و گویی کارگردان همهچیز را بهدست فیلمبردار سپرده است.گروه بازیگران فیلم، حسن معجونی، سجاد بابایی، هدیه حسینینژاد، حوریه مقدم و مهدی ابوحمزه هستند. محمدحسین مهدویان بهعنوان مشاور کارگردان فیلم استاد در کنار حسینی حضور دارد. برخی از عوامل اصلی فیلم سینمایی «استاد» عبارتاند از: مدیر فیلمبرداری: مجید یزدانی، مدیر صدابرداری: احسان خزایی، طراح چهرهپردازی: تینا بخشی و طراح صحنه و لباس: مریم میرباقری.
نوستالژی زودپز
فیلم «زودپز» جدیدترین ساخته رامبد جوان بعد از چند سال دوری از عرصه فیلمسازی است. داستان فیلم در دهه۶۰ میگذرد و ماجرای شخصی به نام سیروس است که پیش از انقلاب فردی ولگرد بوده و بعد از آن همراه باجناقش، شاهین مشغول کارهای کوچک خلاف شده و از این راه امرارمعاش میکند. کارهایی مثل فروش نوار VHS و کارت بازی و… از طرفی هر دوی آنها همراه با همسرانشان در خانه پدرزن خود قدرت زندگی میکردند. پس از مرگ همسر سیروس، او بازهم با خانواده قدرت زندگی میکند و به کارهای خلافشان با شاهین ادامه میدهند. در این میان زن شاهین باردار است و شرایط برای خانواده سخت شده. قدرت از سیروس میخواهد خانه را ترک کند، اما او راضی نیست و برای اینکه بماند دنبال بهانه است. همین موقع، انفجار زودپز در تعمیرگاه قدرت، زندگی این دو باجناق را تغییر میدهد. آنها به دنبال آن هستند که قدرت را شهید یکی از بمببارانهای تهران معرفی کنند و از این موضوع سوءاستفاده کنند. به نظر میرسد وابستگی فیلمسازان به خاطره بازی با دهه60 سوژه جذابی را به دست آنها میدهد تا بتوانند در حال و هوای آن روزها بیشتر سرک بکشند. در فیلم زودپز رامبد جوان از حضور محسن تنابنده و نوید محمدزاده استفاده کرده است. منصور سهرابپور که سابقه تهیهکنندگی سریالهایی چون وفا و ساخت ایران را در کارنامه دارد تهیهکننده این فیلم است. محمود جعفری، گلاره عباسی، روزبه حصاری، شیرین اسماعیلی، ساقی حاجیپور، میسا مولوی، سینا مسعودی و… در این فیلم بازی میکنند. بقیه عوامل فیلم زودپز از این قرار است: سرپرست نویسندگان: محسن تنابنده، نویسنده: مهدی نادری، بازنویسی نهایی فیلمنامه: ابوالفضل کاهانی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی نجفی، تدوین: حسن ایوبی، آهنگساز: امیر توسلی، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان و... .
از دل سوژهای حساس
فیلم «آنها مرا دوست داشتند» به کارگردانی و تهیهکنندگی محمدرضا رحمانی در سال۱۴۰۰ تولید شد و اولین اکران آن در چهلویکمین جشنواره فیلم فجر بود. این فیلم در ژانر اجتماعی و خانوادگی قرار دارد و داستانی احساسی و دراماتیک را پیرامون مشکلات خانوادگی و چالشهای اخلاقی روایت میکند.
داستان فیلم، حول زندگی زوجی جوان میچرخد که با بیماری نادر و ژنتیکی فرزند خود مواجه میشوند. بهتدریج آنها متوجه میشوند که خون پدر به فرزند نمیخورد و همین مسئله باعث بروز شک و تردیدهایی در رابطه آنها میشود. این چالشها، هر دو را به سفری درونی و بیرونی برای کشف حقایق و مقابله با مشکلات سوق میدهد. موضوع اصلی فیلم به بررسی نقش صداقت، اعتماد و اهمیت خانواده میپردازد و با نگاهی عمیق به مسائل اجتماعی و روانشناختی، آنها را بازتاب میدهد.
برخی منتقدان به ساختار دراماتیک فیلم انتقاد کرده و آن را بیشازحد احساساتی و کلیشهای توصیف کردهاند. استفاده از صحنههایی با موضوعات سنگین مانند بیماری کودک و مواد مخدر، آن را برای مخاطبان حساس به چنین موضوعاتی نامناسب کرده است. با وجود این، بازیهای درخشان بازیگران و کارگردانی قوی محمدرضا رحمانی تحسینبرانگیز بوده است. فیلمبرداری قوی، موسیقی تاثیرگذار و انتخاب مناسب لوکیشنها از جمله دیگر نقاط قوت فیلم به شمار میآید. بازیگران: امیر جعفری، امیرحسین آرمان، لیلا بلوکات، نسیم ادبی، شهرام قائدی، هادی تسلیمی، نفس عزیزی، مهسا اسماعیلی. کارگردان و تهیهکننده: محمدرضا رحمانی، نویسندگان: محمدرضا رحمانی، محسن دینمحمد، مدیر فیلمبرداری: ابوالفضل نباتی، تدوین: زهره احمدیتوچایی، موسیقی: بهنام ابطحی .