آگاه: شکست پروژه برجام و تورمهای متوالی، اتفاقات بنزینی آبان۹۸، ترور سردار سلیمانی، ماجرای هواپیمای اوکراینی، شیوع کرونا و فوت صدهزار نفر از هموطنانمان و تبعات اجتماعی و اقتصادی آن، اغتشاشات ۱۴۰۱، عملیات طوفان الاقصی، عملیاتهای وعده صادق ۱ و ۲، سانحه سقوط بالگرد رییسجمهور رئیسی و همراهانش، انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری، جنایات اسرائیل و شهادت فرماندهان جبهه مقاومت، بالاگرفتن فضای جنگ در منطقه و... وضعیت روحی خاصی را بر جامعه حکمفرما کرده است که این وضعیت خاص، نیازمند بررسی و شناخت صحیح و برنامهریزیهای ویژه است. شناخت صحیح این وضعیت روانی جامعه از این حیث اهمیت دارد که این فضا برای جریانات معاند بستر مناسبی ایجاد کرده است که هجمه رسانهای خود را افزایش داده و متناسب با این فضای اجتماعی خط و مشی پیامهای خود را به نحوی تنظیم کنند که با بزرگنمایی مسائل، بیشتر ذهن جامعه را آشفته کنند. اولین پرسش این است که جامعه در مواجهه با این حجم از اخبار و ماجراهای پیاپی دچار چه وضعیتی میشود و پرسش بعدی این است که برای بازیابی توان روحی و روانی جامعه چه باید کرد؟
افکار عمومی در مواجهه با این حجم از اخبار تنش و بحران، دچار نوعی سرشدگی و بیحسی میشود. این بیحسی درواقع نوعی مکانیسم دفاعی کاملا طبیعی برای مقاومت در برابر این حجم از اخبار بحران است. واکنش خونسرد جامعه نسبتبه بسیاری از وقایع روز از جمله تجاوز چند روز پیش رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان را علاوهبر اطمینان و اعتماد به قدرت دفاعی کشور باید ناشی از این مکانیسم روانی نیز دانست. با طرح این گزاره حالا صورتبندی مسئله به این شکل میشود که سازوکار انتقال پیام
به افکار عمومی بیحس شده چیست؟ آیا اساسا میتوان به این جامعه
پیامی را منتقل کرد؟
نسخه جریان روشنفکری و جریان زندگی نرمال! «سیاستزدایی» است. جریان روشنفکری با سوءاستفاده از این فضا، دوگانه «مقاومت / زندگی» میسازد و زندگی را در برابر مقاومت قرار میدهد. اما بنیاد انقلاب اسلامی که بر پیوند دین و سیاست و زندگی است در مقابل چنین دیدگاهی تلاش دارد جامعه را دغدغهمند امر سیاسی نگه دارد. اما باید مراقب سیاستزدگی نیز بود، چراکه سیاستزدگی نیز میتواند منجر به تقویت سیاستزدایی شود. با این حساب مسئله پیدا کردن خط صحیح پیام در میانه سیاستزدگی و سیاستزدایی است. همهچیز سیاسی است اما همهچیز فقط سیاسی نیست. سیاستزدگی همهچیز را فقط از عینک سیاست دیدن و ندیدن سایر وجوه است. نباید فراموش کنیم که احکام اسلام عبادی-سیاسی است و وجه عبادی آن نیز همانقدر مهم است که وجه سیاسی آن. متولیان رسانه باید علاوه بر سیاست متوجه سایر نیازهای جامعه نیز باشند. توجه به سیاست نباید ما را از زیستجهان غافل کند. فرهنگ، هوای جامعه است. نباید به فرهنگ نگاهی ابزاری و درجه دوم داشت. جامعه نیازمند پیامهایی از جنس فرهنگ و هنر و عرفان و ادبیات است؛ فرهنگ و هنر و ادبیات و عرفانی که حامل معانی عمیق انقلاب اسلامی باشند. اگر رسانههای ما از این نیاز غفلت کنند، افکار عمومی بهدلیل شرایط خاصی که در آن است، مستعد پذیرش عرفانهای کاذب و سیاستزدایی روشنفکری میشود.
دشواره انتقال پیام به جامعه پرماجرا
محمدالیاس قنبری دبیرسرویس فرهنگی
۸ آبان ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۸
جامعه ایران از سال۹۷ شاهد وقایعی بود که پشت سر هم اتفاق افتاد. این وقایع آنقدر روی دور تند رخ داد که افکار عمومی فرصتی برای هضم واقعه قبلی نداشت.